حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران _ شیما شفیعی، «علی رام نورایی» بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون متولد ۱۸ فروردین ۱۳۵۶ در تهران است. وی فارغ التحصیل رشته مهندسی نرم افزار کامپیوتر است و در دوران تحصیلات دانشگاهی بازیگر تئاتر و سپس سینما شده است. نحوه ورود این فرد به عرصه بازیگری و اتفاقات پیرامونش بهانه ای شد تا مهمان سین جیم فرهنگی ما باشد.
سین: الگوی علی رام نورایی در بازیگری کیست؟
جیم: من قبل از اینکه بازیگر شوم و حتی قبل از ورود به دانشگاه، شیفته مرحوم خسرو شکیبایی بودم. همبازی شدن با شکیبایی افتخاری است که هرگز نصیبم نشد و همین مسئله بزرگترین حسرت زندگیام است.یادم میآید که آن زمان ضبط دو کاسته داشتیم باندهای آن را جدا می کردم وکنار گوشهایم میگذاشتم و با صدای آهسته دکلمههای خسرو شکیبایی را گوش میکردم و آرامش میگرفتم. هم صدا و هم بازیگری زیبای شکیبایی شیفتهام کرده بود. وقتی بعدها از کسانی که با ایشان همکاری داشتند اخلاق و رفتار حرفهای او را شنیدم سعی کردم از ایشان الگو برداری کنم. البته من کجا و خسرو شکیبایی کجا؟
سین: بهترین و بدترین انتقادی که به شما وارد شد چه بود؟
جیم: بعد از فیلم «قلادههای طلا»،مسعود فراستی که همانطور که خودتان میدانید خیلی به ندرت پیش میآید که کار فیلمساز یا بازیگری بپسندد، بازی مرا در این فیلم پسندید و تعریف کرد. حتی اسمی از من نبرد و گفت: اون پسر قد بلنده، که وقتی ابوالقاسم طالبی گفت علی رامنورایی، فراستی تأیید کرد. برای من خیلی خوشحال کننده بود چون من برای «قلادههای طلا» خیلی تلاش کردم و زحمت کشیدم تا دیده شوم و این موضوع که منتقدی در حد و اندازه فراستی از بازیام تعریف کرد باعث شد اینگونه خوشحال شوم. باید بگویم که نقد بد نیست چون باعث رشد و بالندگی هنرمند میشود. در حالت کلی نباید نقد موجب ناراحتی فرد شود ولی نقد نابجا و از طرف کسانی که علم نقد را ندارند پذیرفته نیست. چون گاهی اوقات به خودمان اجازه میدهیم در مورد دیگران بلندبلند فکر کنیم. در موردشان قضاوت کنیم و هرچه از دهانمان بیرون میآید در مورد افراد بر زبان بیاوریم. من به تمامی مشاغل احترام میگذارم اما آیا یک نانوا، راننده تاکسی یا فروشنده سوپرمارکت علم نقد را دارد؟ اگر علاقه به نقد دارد حداقل در موردش کسب دانش و آگاهی کند. نباید هر کسی از هر جایگاهی وبا هر وسیلهای منتقد سینما شود.
سین: بهترین و بدترین خاطره کودکی شما؟
جیم: تکتک لحظات کودکیام بینهایت بینظیر و خوب بود که البته خیلی از آن دور شدم. بدترین اتفاق دوران کودکیام از دست دادن پدربزرگم بود. چون واقعاً دوستش داشتم وقتی من 6،7 ساله بودم درگذشت. این مرگ به دنبال چند سال خانه نشینی و زمینگیر شدن ایشان اتفاق افتاد. من هیچ وقت جلوی دیگران گریه نمیکردم و با آنکه پسر بچه شش، هفت ساله ای بیش نبودم، وقتی همه میخوابیدند سوگواری میکردم. آن زمان خیلی مأخوذ به حیا بودم.
سین: آخرین فیلمی که در سینما دیدید چه بود؟
جیم: در یک اکران خصوصی فیلم «شیار 143» را دیدم، فیلم خیلی خوبی بود.
سین: فیلم های جشنواره سی و سوم را دیدید؟
جیم: نه. چون مرا به کاخ جشنواره دعوت نکردند. با اینکه به عنوان بازیگر و عضوی کوچک از خانواده سینما سال هاست تلاش میکنم، نمیدانم دلیلش چیست؟ شاید باید فیلم در جشنواره بازی کرده باشی، شاید باید اسکار و سیمرغ گرفته باشی، شاید... فقط امیدوارم تمامی کسانی که در کاخ جشنواره حضور داشتند همگی عوامل سینما و عزیزان رسانه و خانواده مطبوعات بوده باشند!
سین: اهل موسیقی هستید؟ صدای کدام خوانندهها را میپسندید؟
جیم: بله و موسیقی گوش میدهم. یک خاطره جالب از این سؤال دارم. وقتی سال 80 سریال شب آفتابی و نقش بهنام را بازی کردم که اولین کار حرفهای من بود به یک مجله وزین دعوت شدم و با من مصاحبه شد که البته در آن مجله چاپ نشد و در یک روزنامه زرد بدرنگ! منتشر شد. خبرنگار آن مجله وزین از من پرسیده بود که موسیقی بلد هستم یا خیر. من هم گفتم من فقط سوت میزنم. مصاحبه من در آن روزنامه زرد با این تیتر چاپ شد که،( بهنام شب آفتابی:فقط سوت زدن بلدم). این جمله با عکس من که برای اولین بار چاپ میشد، منتشر شد. به نظر شما این تیتر است؟!
در مورد خوانندگان مورد علاقه، صدای بابک جهانبخش را دوست دارم.ضمن اینکه کنسرت امید حاجیلی فوق العاده پرانرژی بود.
سین: در چه فیلم یا سریالی دوست داشتید بازی کنید که در آن نبودید؟
جیم: در سریال «مختارنامه». چون من کار تاریخی را دوست دارم و این مجموعه هم از آثار مورد علاقه من بود و دوست داشتم در آن حضور داشته باشم، اما این افتخار نصیبم نشد.
سین: تا به حال شده به خاطر پارتی بازی در فیلمی حضور پیدا کنید یا به همین دلیل از فهرست خط بخورید؟
جیم: بارها شده که شنیدم که اسمم در فهرست بازیگران یک پروژه بوده که چون برخی از آقایان دوست نداشتند من باشم، حذف شدم. ولی هیچگاه یاد ندارم با پارتی در فیلمی بازی کرده باشم، این فرصتی بود که اتفاقاً انتظارش را داشتم اما خوشبختانه یا متأسفانه نصیبم نشد و هر قدم که برداشتم با تلاش و زحمت خودم بوده است.
سین: تا به حال شده از حضور در فیلم یا سریالی پشیمان شوید؟
جیم: من از بازی در هیچ کاری پشیمان نشدم و همه کارهایم را دوست دارم. چون تمام لحظاتی که مقابل دوربین قرار گرفتم، برایم درس و تجربه بود که با هر نقش پرورش یافتم. من به تمام کارهایم در بازیگری افتخار میکنم چون هرکدامشان موجب رشد و یادگیری من شده است. من با تجربه هرنقش چیزهای جدید یاد می گیرم.
سین: از اینکه مردم از شما استقبال نکنند چه حسی به شما دست میدهد؟
جیم: خیلی دفعات پیش آمده که با وجود اینکه مرا شناختند به طرفم نیامدند و استقبالی نکردند. هرچند که بر خلاف انتظارم بود و غافلگیر شدم. اما چند نفس عمیق کشیدم و با حفظ خونسردی آن مکان را ترک کردم.
سین: با کدام بازیگران و فوتبالیستها ارتباط صمیمی دارید؟
جیم: من با خیلی از همکارانم دوست هستم. اما ارتباطی که در آن رفت و آمد باشد و صمیمیتر باشیم با سیاوش خیرابی و محسن افشانی است که ارتباط تلفنی دارم. از میان فوتبالیستها با هیچ کدام دوست صمیمی نیستم.
سین: چقدر اهل شبکههای اجتماعی هستید؟
جیم: من فقط یک پیج در اینستاگرام دارم. البته یک پیج قدیمی داشتم که آن را بستم و یک جدید باز کردم. متأسفانه فضای عجیبی در فضاهای مجازی به وجود آمده و آن تجاوز به حریم شخصی دیگران است. پس از پایان مسابقه والیبال ایران و لهستان یک کمپین ایجاد کردم که در آن اتفاقا هیچ کدام از همکارانم عضو نشدند ولی مردم عادی به آن پیوستند. این کمپین برای ایجاد فضایی دیگر در شبکههای اجتماعی است.عنوان این کمپین این است:(# لطفا_توهین_ نکنید). این خیلی بد است که هر کسی به خودش اجازه بدهد به خاطر اینکه سلیقهای از کسی خوشش نمیآید یا با او مخالف است در اینگونه فضاها به وی توهین کند. در جریان جام جهانی هجوم گسترده ای به لیونل مسی شد و این حمله از طرف افرادی که اینگونه فرهنگ را دارند، بود.
اینها اتفاقاتی است که به راحتی در فضای مجازی میافتد که باید در خصوص آن فرهنگسازی شود که اگر چیزی یا شخصی مورد علاقه نیست یا مخالف سلیقه شماست نباید به خودتان اجازه بدهید به او توهین کنید.
سین: اگر بازیگر نمیشدید، چه شغلی را انتخاب میکردید؟
جیم: رشته من مهندسی نرمافزار کامپیوتر است. مسلماً اگر بازیگر نمیشدم به سراغ شغلی در این رشته میرفتم چون درسم خوب بود. بازیگریام یک اتفاق بود. در دانشگاهی که درس میخواندم، دپارتمان تئاتر هم بود. یادم میآید سال 75 بود که دو نفر از دوستان تئاتری به من پیشنهاد کردند برای تست بازیگری به آمفیتئاتر بروم. من که اصلاً در این فضاها نبودم و درک خاصی از بازیگری و تئاتر نداشتم و تا آن روز فقط یک نمایش تئاتر به نام «آن سوی آینه» را دیده بودم پیشنهادشان را قبول کردم و برای شیطنت و سر به سر گذاشتن بچههای تئاتر به سالن آمفی تئاتر رفتم.ولی رفتن همانا و از همان زمان 18 سال است که خط زندگیام عوض شد. از همان اتد اول که برایم شوخی و خنده بود من به این سمت کشیده شدم و الان هجده سال است بازیگرم.
سین: از این اتفاق که هجده سال پیش افتاد خوشحالید یا پشیمان؟
جیم: خوشحالم که به این حرفه علاقهمند شدم و مسیر زندگیام تغییر کرد. این تغییر از روی علاقه بود نه اجبار. چون شاید اگر به این حرفه وارد نمیشدم مجبور بودم به هر حال شغلی دیگر داشته باشم ولی واقعا خوشحالم که در زندگی به دنبال عشقم رفتم و راضی هستم.
سین: هنوز ورزش پارکور را دنبال میکنید؟
جیم: (نورایی دستی به سرش کشید) و گفت دیگر یک خرده سنم بالا رفته و شاید روزی 5-4 ساعت تمرین این ورزش دیگرجواب ندهد. اگر وقت داشته باشم حتماً ورزش میکنم ولی نه به شدت قبل چون بدنم از این ورزش دچار آسیب دیدگی هم شد. سال گذشته در دو پروژه تلویزیونی و سینمایی هم بازی کردم و زمانم برای ورزش کردن محدود شد اما سعی دارم از این به بعد ورزشم را دنبال کنم.
سین: با توجه به خطرات این ورزش برای یک بازیگر، چطور ریسک آن را پذیرفتید؟
جیم: من اصولاً علاقهمند به سینمای اکشن هستم. از زمانی که کلیپهای پارکور را دیدم جذب این ورزش شدم و سعی کردم این مهارت را یاد بگیرم. تلاش کردم اولین و تنها بازیگری باشم که این مهارت را دارد و ریسکش را به جان خریدم. خیلی از جاها با احترام به گروه بدلکاری تصمیم گرفتم خودم کارهایم را انجام دهم تا شاید بتوانم به عنوان یک برند کوچک در سینما، بازیگری باشم که به این مهارت مسلط است. پارکور ورزش جذابی است که حتی اگر بازیگر نبودم به دنبالش میرفتم. چون ورزش هیجان انگیزی است که انرژی زیاد جوانی را تخلیه و متعادل میکند.
سین: این ورزش را از چه زمانی شروع کردید؟
جیم: من در شهرک اکباتان بزرگ شدم. اکباتان شهرک عجیبی است که فکر میکنم مثل آن در دنیا وجود نداشته باشد. شهرک عجیبی که خیلی خواستنی است. در این شهرک هر اتفاق و چیزی به راحتی اپیدمی میشود. زمانی که ما، من و دوستانم ورزش پارکور را در شهرک شروع کردیم، متأسفانه اعتیاد به مواد مخدر در این شهرک بیداد میکرد که آن هم جریان همان اپیدمی است. این ورزش آنقدر برای جوانان جذاب بود که باور کنید مصرف مواد مخدر را کنار گذاشتند و به ما پیوستند. من خوشحالم و افتخار میکنم که به همراه دوستانم توانستم عدهای را از مصرف مواد مخدر و اعتیاد نجات دهم.
سین: صرف نظر از پرسپولیس که میدانم طرفدارش هستید، به بازی کدام تیم فوتبال کشور علاقه دارید؟
جیم: تیم فوتبال نفت به سرمربیگری آقای علیرضا منصوریان که البته با اینکه استقلالی است من بازی تیمش را خیلی دوست داشتم. چون از سطح لیگ برتر ما بالاتر و جذابتر بود. جا دارد که از این طریق به این تیم و آقای منصوریان تبریک بگویم و برای این تیم آرزوی موفقیت در لیگ امسال را داشته باشم که اگر با همین روش ادامه دهند موفق خواهند شد و البته در نهایت پرسپولیس قهرمان شود. 70 درصد تماشاگران و علاقهمندان فوتبال طرفدار پرسپولیس هستند که من یکی از آنها هستم.
سین: بهترین و بدترین اتفاقات سال 93؟
جیم: سال 93 به خاطر مرگ تعدادی از هنرمندان عزیزمان غمگین کننده بود و باعث ناراحتیام شد. اما خوشبختانه در این سال من در دو پروژه تلویزیونی و سینمایی حضور یافتم. با اینکه هر کدام 7 ماه طول کشید ولی اتفاقات خوبی بود.
سین: دوست دارید با کدام فیلمسازان همکاری کنید؟
جیم: نقش پیشنهادی مهم است نه کارگردان. خیلی از کارگردانهای بزرگ ما بودند که کارهایی ساختند با درجه کیفی خیلی پایینتر از کارگردانهای غیر حرفهای و بالعکس خیلی از کارگردانهای غیر حرفهای آثار خوب و حرفه ای ساختند. حرفه من بازیگری است و باید کار کنم. من هدفی برای خودم تعیین کردم که طبق آن جلو میروم مهم نیست پیشنهاد به من از کارگردان هالیوود باشد یا ایرانی.
سین: به ایدهآل خودتان در بازیگری رسیدهاید یا خیر؟
جیم: هنوز اول کار هستم. من برای خودم یک هدفگذاری داشتهام و یک نقطه اوج در نظر گرفتم. از آن سالی که باید به آن نقطه اوج میرسیدم خیلی گذشته و باز به خودم میگویم به هیچجا نرسیدهام. هنوز در حال یادگیری هستم و مطالعه میکنم. خیلی راه مانده و تمامی هم ندارد. چون بازیگری چیزی است که در هیچ قالبی جا نمیشود. من از بازی یک جوان در نقش استیون هاوکینگ حیرت کردم. چون خیلی بازی خوبی اجرا کرد.
سین: بعد از فیلم «یتیم خانه ایران» مشغول چه فعالیتی هستید؟
جیم: بعد از بازی در این پروژه شایعاتی مبنی بر حضورم در فیلم «فیلسوف های احمق» در سایت ها منتشر شد که در اینجا تکذیب می کنم،من در این پروژه بازی نمی کنم.
سین: به حضور پدرخوانده در سینما اعتقاد دارید؟
جیم: بگویید پدرخواندهها. بله هستند و تعدادشان خیلی هم زیاد است.
سین: برای خودتان، سینما و مردم چه آرزویی دارید؟
جیم: داشتن لحظات شاد خوب را برای خودم و مردم آرزو دارم. لحظات شاد همراه با سلامتی و برطرف شدن مشکلات اقتصادی که مردم را درگیر کرده است.امیدوارم مردم از لحظهلحظه زندگیشان لذت ببرند و مشکلاتشان حل شود.
انتهای پیام/