مسئول ستادهای انتخاباتی "محمد خاتمی" در سال 76 و مسئول ستاد اصلاحطلبان "آیتالله هاشمی رفسنجانی"در دور اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری سال 84 در قم و نیز قائممقام ستاد انتخاباتی استان تهران "حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی" در انتخابات ریاست جمهوری 92 نیز بوده است.
به گفته خودش دوست دارد روزی رئیسجمهور ایران شود تا کاری کند هر ایرانی به ایرانی بودنش ببالد.
از همکیشانش در طیف اصلاحطلبی گله دارد و با یقین و اطمینان از حضور مستقل حزب متبوعش در انتخابات مجلس دهم، در صورت عدم راه آمدن شورای هماهنگی با حزبش صحبت میکند.
او "محمدزارع فومنی" دبیرکل حزب مردمی اصلاحات است که با وی پیرامون مسائل روز همکلام شدیم. آنچه میخوانید، حاصل گفتگوی مشروحی است که خبرنگار
احزاب و تشکلهای باشگاه خبرنگاران با دبیر کل حزب مردمی اصلاحات داشته است.
باشگاه خبرنگاران: تعریف شما از اصلاحطلبی چیست و چه نگاهی نسبت به اصلاحطلبی دارید؟
قبل از سال 76 و در مجمع روحانیون مبارز و دیگر گروههای سیاسی تشخیص بر این شد که ما یک نفر را برای انتخابات سال 76 معرفی کنیم. در آن سال ما چند اتوبوس گرفتیم و به نزد "مهدی کروبی" رفتیم تا وی را مجاب به حضور در انتخابات ریاستجمهوری نماییم. همچنین به نزد "میرحسین موسوی" رفتیم و وی نیز همچون کروبی پیشنهاد ما را قبول نکرد، اما کروبی به ما گفت که به نزد "محمد خاتمی" برویم و ما هم این کار را کردیم و بعد از کش و قوس فراوان خاتمی قبول کرد که در انتخابات 76 کاندیدا شود.
هدفمان در سال 76 این نبود که حتماً در انتخابات رأی بیاوریم و هدف ما صرفاً حضور در انتخابات بود که در نهایت دوم خرداد پدید آمد. نگاهمان به کاندیدای مورد حمایتمان به عنوان فردی انقلابی، چپ و سنتی بود و اصلاً بحث اصلاحطلبی در آن زمان مطرح نبود. بحث بر سر این بود که اداره کشور سخت شده و مردم سختیهای زیادی را متحمل شدهاند که باید در جهت رفع آن تلاش شود. بحث جناح چپ بر سر این بود که با حضور محمد خاتمی، با نظام سرمایهداری و قدرتطلبی مبارزه شود و در عین حال و در جناح مقابل، آقای "ناطق نوری" معتقد به اقتصاد باز، بازاری و سرمایهداری بود.
باشگاه خبرنگاران: البته شعار آقای خاتمی بیشتر روی توسعه سیاسی متمرکز بود تا توسعه اقتصادی؟
در آن زمان اکثر روزنامهها دست جناح اصولگرا بود و از جناح چپ "روزنامه سلام" حضور داشت که آن هم پس از مدتی بسته شد. هدف این بود که با توسعه سیاسی زمینه برای توسعه اقتصادی فراهم شود.
ببینید، اصلاحطلبی در آن زمان به این معنا نبود که خدایی نکرده قصد براندازی نظام را داشته باشد؛ بحث ما براندازی نبود بلکه بحث ما این بود که مشکلات و گرفتاریهای نظام را اصلاح کنیم و در همین راستا افراد با سابقه و شناسنامهدار مثل مجمع روحانیون مبارز از محمد خاتمی حمایت کردند. بعد از پیروزی خاتمی، یک عده دیگری به وی اضافه شدند که در سال 76 انتخابات را تحریم کرده بودند و کم کم اینها در بدنه دولت نفوذ کردند و یکسری اصلاحطلب واقعی را پیاده کرده و نبض کار را به دست گرفتند. یعنی کسانی که با نظام سرمایهداری عجین بودند، ذائقه چپ بودن را نیز عوض کردند و دیگر شعارهای جناح چپ مبنی بر حمایت از ضعفا از بین رفت.
از همان جا رنگها عوض و خواستهها چیز دیگری شد. عدهای آمدند و گفتند که دیگر حکومت جمهوری اسلامی اصلاحشدنی نیست و باید ریشه نظام را از بین برد. اما تعریف ما از اصلاحطلبی این بود که در چارچوب قانون اساسی و قوانین مجلس فعالیت و قوانینی هم که نقص دارد را اصلاح کنیم.
باشگاه خبرنگاران: شما فرمودید که عدهای از بیرون آمدند و بر جریان اصلاحات سوار شدند و شعارهای اصلاحطلبی را تغییر دادند؛ شما فکر میکنید چه عواملی دست به دست هم داد تا زمینه برای چنین اتفاقی فراهم شود؟
به نظرم آماده نبودن برای رأی آوری در اردوگاه چپ دلیل این سوار شدن بود، یعنی طیف چپ اصلاً آمادگی لازم برای رأی آوردن را نداشت و ما صرفاً میخواستیم که در انتخابات حضور پیدا کنیم و این بحث مطرح نبود که حتماً رأی بیاوریم. دومین دلیلی که باعث شد عدهای از خارج بر موج اصلاحطلبی سوار شوند، پشتوانه نداشتن شعارهایی بود که در آن زمان داده میشد، یعنی این شعارها عقبه نداشت و در نهایت چیزی که از شعارها به وجود آمد، این بود که سرش با تنش فاصله داشت. اصلاحات در آن زمان فقط سر داشت و در حقیقت اصلاحات ناقص به دنیا آمد و یا به تعبیر دیگری زود به دنیا آمد. برخی احزاب در دوره اصلاحات به وجود آمدند که هزینههای سنگینی را بر دوش محمد خاتمی گذاشتند و به طور کلی این هزینه را به جناح چپ تحمیل کردند.
باشگاه خبرنگاران: یک نقدی که به شخصیت رئیس دولت اصلاحات وارد میشود این است که وی اقتدار لازم برای برخورد با حاشیهسازی اطرافیان خود را نداشت. مؤید این ادعا نوع برخورد وی با غائله 18 تیر سال 78 است، جایی که همه انتظار داشتند محمد خاتمی در قامت رئیسجمهور و با حضور در تریبون نماز جمعه، در قبال حواشی و مسائل به وجود آمده موضعگیری قاطع از خود نشان دهد اما این اتفاق نیفتاد.
خاتمی از لحاظ فکری اساساً انسان آرامی است و دیدگاههای مختلف را میشنود و کنار وی هم عدهای جمع شدند و شخص محمد خاتمی را هدایت کردند. به هر حال هر رئیسجمهوری که میآید یک تیمی را به همراه خود دارد؛ یکسری مسائل به خاتمی تحمیل میشد؛ خاتمی در دوران ریاست جمهوریاش سعی کرد که فضا را مدیریت کند؛ افرادی هم در کنار دولت بودند که شیطنتهایی داشتند. خاتمی در آن زمان یک حرف خوبی زد و آن اینکه رئیسجمهور در ایران بیشتر شبیه یک تدارکاتچی است.
باشگاه خبرنگاران: البته صحبتهایی از این دست که رؤسایجمهور خود را هیچ کاره و صرفاً تدارکاتچی میدانند، به نوعی فرار به جلو است برای اینکه ضعفهای دولت خود را پوشش دهند اما ببینید آقای فومنی یک رئیسجمهور افرادی که مورد اعتماد و وثوقش باشند را در کنار خود قرار میدهد یعنی رئیسجمهور تا مادامی اطرافیانش را برای خود نگه میدارد که از عملکرد آنها راضی باشد؛ همین حرف را میشود در خصوص محمد خاتمی هم به کار برد چرا که وی قطعاً از عملکرد آقایان "ابطحی"، "حجاریان"، "گنجی"، "مهاجرانی" و امثالهم راضی بوده که این افراد را به اصطلاح برای خود نگه داشته است.
بینید! تیم آقای خاتمی بیشتر تحمیلی بود.
از دو جناح کابینه به وی تحمیل شد. خاتمی وزرای یکدستی نداشت مثلاً آقای "حسین مظفر"، وزیر آموزش و پرورش یکی از این موارد است. آقای مظفر اصولگرا بود و یا وزیر ارشادی که بعد از "مهاجرانی" روی کار آمد هم به همین شکل. وزرای خاتمی تحمیلی یا توافقی بودند و دولت خاتمی چون قدرتی نداشت بار مسئولیتها به دوش شخص رئیسجمهور میافتاد. دقیقاً همین اتفاق امروز در دولت آقای روحانی در هم در حال وقوع است یعنی ناکارآمدی دولت یازدهم، فشارها را به سوی شخص رئیس جمهور وارد میآورد.
باشگاه خبرنگاران: بحث را پیرامون دولت اصلاحات خاتمه بدهیم و به سال 92 بیاییم؛ شما به عنوان قائم مقام ستاد انتخاباتی استان تهران آقای روحانی اساساً تصور میکردید که وی پیروز انتخابات شود؟
پیشبینیها چیز دیگری را در آن زمان نشان میداد ولی من یک جلسهای را قبل از انتخابات ریاستجمهوری 92 با یکی از مسئولین نظام داشتم و وی در آن جلسه به صورت کاملاً قاطع به من گفت که آقای روحانی از میان گزینههای موجود رئیسجمهور خواهد شد. به هر حال این صحبت تحلیل این شخص بود. یک بار آقای "یونسی" من را به دفتر تحقیقات استراتژیک دعوت کردند و در آنجا مطرح شد که برای آمدن آقای هاشمی تلاش کنیم، آقای هاشمی که نیامدند، یک خلائی به وجود آمد؛ از یک طرف آقای "روحانی" حضور داشت و از طرف دیگر هم آقای "عارف"؛ ما هم با آقای عارف و هم با تیم و مجموعه آقای روحانی دیدارهایی داشتیم و به این جمعبندی رسیدیم که باید در نهایت از روحانی حمایت کنیم.
به نظرم لحظهای که عارف کنار نکشیده بود و آقایان هاشمی و خاتمی حمایت خود را از آقای روحانی اعلام نکرده بودند، من بعید میدانستم که روحانی پیروز شود ولی وقتی حمایت آنها اضافه شد برای ما مسجل گردید که روحانی رأی میآورد و جالب اینجاست که دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب از آقای روحانی در سال 92 حمایت کردند و جالب توجهتر این است که بسیاری از اصولگرایان در ستادهای انتخاباتی آقای روحانی مسئولیت داشتند از جمله "سیدرضا اکرمی" و یا آقای "علوی" وزیر اطلاعات.
باشگاه خبرنگاران: بعد از اینکه آقای روحانی پیروز انتخابات شدند آیا شخص "محمدزارع فومنی" این انتظار را از دولت داشت که جایگاه و سمتی را به وی اهدا کند؟
من حقیقتاً به دنبال قدرت نیستم و خودم را به دیگران آویزان نمیکنم و توقعی هم از دولت در آن زمان نداشتیم. ولی خب؛ آقای روحانی نسبت به ما بیمهری کرد. یکی از بیمهریهای وی نسبت به آقای عارف بود و ما توقع داشتیم که جایگاهی برای جناب عارف در دولت درنظر گرفته شود.
باشگاه خبرنگاران: البته همان زمان هم آقای عارف تمایلی به آن صورت برای حضور در دولت نداشت.
من میخواهم بگویم که آقای روحانی حتی به عارف برای حضور در دولت تعارف هم نکرد؛ من این را مطمئنم و در هر صورت آقای روحانی بعد از اینکه رأی آورد، دوستانشان را که در ستادها برای وی فعالیت میکردند، فراموش کرد.
بله؛ یک بیانصافی که شد این بود که تمامی زحمات ما از یاد رفت؛ مثلاً آقای "مصطفی کواکبیان" و یا دوستان دیگر در آن زمان بسیار زحمت کشیدند ولی دولت هیچ پستی به هیچکدام از این افراد نداد و آقای روحانی پستها را میان آشنایان و دوستان خود تقسیم کرد.
باشگاه خبرنگاران: وعده شروع فعالیتهای حزب مردمی اصلاحات را همان سال 92 از آقای روحانی گرفته بودید؟
نه؛ حزب مردمی اصلاحات در زمان دولت دهم و در کمیسیون ماده 10 احزاب تصویب و در زمان دولت آقای روحانی پروانه فعالیت ما صادر شد.
چرا داشتیم؛ ولی فعالیتمان در قالب جبهه بود. مردمی بودن ویژگی حزب مردمی اصلاحات است اگر احزاب دیگر بیشتر به دنبال نخبهها هستند ما علاوه بر اینکه به دنبال نخبهها بودیم با تمامی طبقات جامعه در ارتباط هستیم و تنها حزبی هستیم که از لحاظ اجتماعی نسبت به احزاب دیگر قویتریم. بیشتر اعضای حزب مردمی اصلاحات از طبقه ضعیف جامعهاند و از طبقه پولدار و قوی جامعه نیستند و از این جهت ما علیرغم این که آزار و اذیتهای زیادی را متحمل شدیم، نه از آقای خاتمی و نه از آقایان هاشمی و روحانی پستی نگرفتم و هیچ اصراری هم مبنی بر گرفتن پست نداشتم و بیشتر به دنبال این هستم که اصلاحات را در ایران نهادینه کنم و یکی از نقدهایی که من همیشه از خاتمی دارم این است که نتوانست اصلاحات را در ایران نهادینه کند. اصولگرایی یک مسئله نهادینه شده است ولی در جریان اصلاحات اصلاً معلوم نیست که "کی به کی" است؛ هر کسی که بلند میشود میگوید من اصلاحطلبم. مارکسیست، لیبرال و مسلمان، همگی میگویند که ما اصلاحطلبیم(خنده) و همین کار را سخت کرده است. اصلاحطلبی ریشه در دین ما دارد و اگر اصلاحطلب نباشیم، اصولگرا نیستیم و اصولگرا نباشیم، اصلاحطلب نیستیم. اینها لازم و ملزوم هم هستند و یکی از دغدغههای ما این است که اصلاحات در جامعه نهادینه شود.
باشگاه خبرنگاران: به نظر میرسد که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات قصد دارد نقش پررنگی را در انتخابات آینده مجلس ایفا نماید؛ با توجه به اینکه شما بارها اعلام کردهاید که عناصری در شورای هماهنگی راضی به عضویت حزب متبوع شما در شورا نیستند، ماههای باقی مانده تا انتخابات مجلس را چگونه طی خواهید کرد؟
ما یک جلسهای را در زمان ریاست آقای "حکیمیپور" با شورای هماهنگی داشتیم؛ ما با توجه به مشورت بزرگان نامهای را به شورای هماهنگی نوشتیم و در آن اتمام حجت کردیم که حزب مردمی اصلاحات باید در شورا حق رأی داشته باشد و تأثیرگذار هم باید باشیم و در نهایت یک ائتلاف بزرگ میان اصلاحطلبان شکل بگیرید و اینطور نباشد که یک یا دو گروه بیایند و برای بقیه تصمیم بگیرند. کمیته سیاسی قبلی شورای هماهنگی که افرادی از حزب مشارکت هم در آن حضور داشتند، چندان رغبتی برای حضور ما نشان نمیدادند.
باشگاه خبرنگاران: چه عاملی باعث شد که کمیته سیاسی جبهه اصلاحات در زمان ریاست آقای حکیمیپور با حضور شما در شورا مخالفت کند؟
یکی از عوامل این است که آنها میگویند فومنی در قضایای سال 88 از نظام و رهبری دفاع کرده است. ما منتظر هستیم که ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد و اگر ما به نتیجهای نرسیم خودمان به صورت مستقل و در تمام استانها و شهرستانها و برای انتخابات مجلس کاندیدا معرفی خواهیم کرد و ما کار خودمان را میکنیم ولی اگر بینیم که از سوی شورای هماهنگی تعامل وجود دارد و آنها ما را پذیرفتهاند، ما هم با آنها همگام خواهیم شد. قرار نیست که چند نفر آن بالا بنشینند و یک عده خاصی را کاندید کنند.
در شورای مشورتی یا شورای هماهنگی نباید عدهای بنشینند و نظرات خود را به دیگران تحمیل کنند. ما این روش را نمیپذیریم. باید ما را در تصمیمگیریهای خود سهیم کنند. اگر قرار است که آن گروهها ما را سهیم نکنند و از ما برای رسیدن به اهداف خود پله و نردبانی بسازند، باید بگویم که ما پله و نردبان کسی نمیشویم و هر چه پرقدرتتر در انتخابات شرکت خواهیم کرد.
باشگاه خبرنگاران: آیا حزب مردمی اصلاحات به عنوان یک حزب نوپا، این پتانسیل را برای همراه کردن مردم با خود را دارد؟
بله؛ ما در 23 استان دفتر داریم و در استانهای دیگر نیز پیگیر این کار هستیم و از حزب مردمی اصلاحات استقبال خوبی به عمل آمده است با توجه به اینکه ما تمامی فرآیندها را در حال طی کردن هستیم و حزبی هستیم که از پایین به بالا شروع کردهایم، یعنی حزب مردمی هستیم و مهم نیست که چه کسی رئیس و چه کسی دبیرکل باشد؛ اصلاً مهم نیست چراکه هدف ما یکی است.
باشگاه خبرنگاران: به هر حال برد رسانهای هر حزبی مهم است؛ آیا حزب مردمی اصلاحات این برد رسانهای را دارد؟
ما اولین کاری که کردیم اخذ مجوز انتشار هفتهنامه بود و امسال در پی آن هستیم که آن را در قالب روزنامه منتشر کنیم و تا الان چهار شماره آن منتشر شده است. ما در تمام استانها و شهرها یک سازماندهی تشکیلاتی بسیار گسترده داریم و مشغول کار کردن هستیم و البته این را هم باید بگویم که مهم پیروزی نیست. تجربه حزب مردمی اصلاحات بر نوپایی آن احاطه دارد و بنده در تمامی انتخابات گذشته و از سال 76 تاکنون مسئولیت داشتهام که خیلی از دوستان این تجربه را ندارند. عدهای میخواهند که ما اصلاً حضور نداشته باشیم و مشکل اینجاست که عدهای ما را از روی حسادت نمیخواهند و برخی از اصولگرایان و اصلاحطلبان علناً به من میگویند که من چرا از نظام و رهبری دفاع میکنم و یا به من میگویند که مثلاً چرا در سال 88 از نظام و رهبری دفاع کردهام و یا مثلاً میگویند که اصلاحطلبی ارث پدری ماست و تا این حد اصلاحطلبی را برای خودشان میخواهند در حالیکه اگر سوابق ما را بررسی کنید، خواهید دید که سابقه اصلاحطلبی ما از این آقایان خیلی بیشتر است. امروز در دولت آقای روحانی هم به همین صورت است و در عین حال که اقدامات مثبتی از سوی دولت انجام شده اما یک انتقاد نسبت به آقای روحانی دارم و آن این است که دولت وی بسیار پیر است و طراوت لازم را ندارد وگرنه خود آقای روحانی خیلی دارد زحمت میکشد.
باشگاه خبرنگاران: در کنگرهای که سال گذشته برگزار کردید چهرههای شاخص اصلاحطلبی حضور نداشتند. حتی آقایان هاشمی و خاتمی هم حاضر به ارسال پیام به کنگره حزب متبوع شما نشدند. فکر نمیکنید که این عدم بها دادن در نهایت به ضرر حزب شما تمام شود؟
ما قبل از آن کنگره، همایشی را با عنوان اقتصاد مقاومتی برگزار کردیم که در آن همایش آیتالله هاشمی پیام ارسال کردند و شخصیتهایی از احزاب مختلف در آن همایش حضور داشتند. اینکه در کنگره ما کسی حضور پیدا نکرد و پیامی قرائت نشد، شاید دلیلش تقارن برگزاری کنگرههای مختلف در یک بازه زمانی کوتاه بود. شما ببینید کنگره شورای هماهنگی و حزب ما و نیز همایش حزب آقای کواکبیان با یکدیگر متقارن شده بود و از این جهت ناهماهنگیهایی صورت گرفت. سخنرانان ما در کنگره حزب مردمی اصلاحات دو نفر بودند؛ یکی آقای کواکبیان و دیگری آقای منتجبنیا. آقای کواکبیان با من تماس گرفت و گفت که در حزب مردمسالاری به من فشار آوردهاند که نباید در همایش حزب مردمی اصلاحات شرکت کنم. آقای کواکبیان دلیل این فشار را موضعگیریهای من در قبال برخی اصلاحطلبان از سال 88 به بعد عنوان کرد و یا مثلاً آقای منتجبنیا تا لحظه آخر به من گفت که در همایش شرکت خواهد کرد ولی به یکباره با من تماس گرفت و گفت که من در شیراز هستم و نمیتوانم شرکت کنم.
در هر صورت برای ما اصلاً شخصیتهای سیاسی مهم نیستند و حزب ما آمده تا این تابوها را بشکند و شخصیتپروری نکند چراکه ما در پی شخصیتپروری و تقدسگرایی نیستیم. من هم که در مقام دبیرکلی حضور دارم بیشتر در مقام خدمتگزار هستم و بیشتر کارهای هماهنگی را انجام میدهم و من بسیار راحت با تمام نیروها در ارتباط هستم. من از طریق وایبر، واتسآپ و اینستاگرام شبانهروز با تمام نیروها در ارتباط هستم و تنها دبیرکلی هستم که در فضاهای مجازی دائماً با همه در حال تبادل لینک و فکر هستم و من فکر نمیکنم که هیچ دبیرکلی به اندازه من اینقدر وقت خود را صرف حزبش کرده باشد. همانطور که قبلاً گفتهام 20 تا 25 درصد مجلس آینده را با قدرت همین جوانانی که کسی آنها را حساب نمیکند، تصاحب خواهیم کرد.
جالب است که بسیاری ما را به حکومتی بودن متهم میکنند؛ خوب بیایند و حرفشان را اثبات کنند که مثلاً در کجا، حکومت و یا کدام مرکز قدرت به ما کمک کرده است در حالیکه هیچ کجا به ما کمکی نشده است. مثلاً همین حزب "ندا" که به تازگی تأسیس شده وضعیتی مشابه ما را دارد. ما حتی در پیدا کردن مکان برگزاری کنگرهمان دچار مشکل شده بودیم و دولت جایی را در اختیار ما قرار نمیداد. این را میخواهم بگویم که نه دولت و نه دستگاههای امنیتی هیچ کدام به ما کمکی نکردهاند.
باشگاه خبرنگاران: حزب ندای ایرانیان نیز جدیداً به جرگه احزاب پیوسته است و البته ضدیتهایی از سوی برخی جریانات اصلاحطلب با این حزب شده است. از این جهت میتوان گفت که بین حزب متبوع شما و حزب ندا شباهتهایی وجود دارد. نظر شما در این خصوص چیست؟ به وجود آمدن احزابی همچون ندا را به چه میزان در جریان اصلاحات مؤثر میدانید؟
من در مورد ندا نمیخواهم صحبت کنم؛ واقعیت این است که هر حزبی اساسنامه و مرامنامه خودش را دارد که قابل احترام است. به وجود آمدن احزابی همچون ندا نوید خوبی را به ما میدهد مبنی بر این که پوستاندازی خوبی در جریان اصلاحات در حال وقوع است که به نظرم این پوستاندازی باید زودتر از اینها شکل میگرفت. دیگر باید افراد مسنتر بازنشسته شوند و در اتاقهای فکر قرار بگیرند چراکه این افراد مسن دیگر آن تراوشات فکری را ندارند که بخواهند به جریان اصلاحات کمک کنند. اینها همان فکر قدیمی را دارند. این پوستاندازی و رویشهایی که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند یک نمونهاش در جریان اصلاحات در حال وقوع است. من معتقد هستم که به وجود آمدن احزابی همچون ندا جزء رویشهای انقلاب به حساب میآید.
ما عقبه جریان اصلاحات را نفی نمیکنیم اما قرار نیست که این عقبه همیشه سردمدار باشد؛ اینها باید کنار بنشینند و اجازه دهند که جوانان، جامعه را به دست بگیرند. به نظرم باید حزب ندا و هر حزب دیگری که میخواهد به چارچوبهای این نظام پایبند باشد، تقویت گردد.
باشگاه خبرنگاران: در خصوص شباهت به چه صورت؟ آیا شباهتی بین حزب خودتان و حزب ندا میبینید؟
من شباهتی به آن صورت نمیبینم، چراکه نمیدانم آنها در مسائل مختلف به چه شکل فکر میکنند ولی یکی از اصول حزب مردمی اصلاحات دفاع از نظام، انقلاب و رهبری است. حزب ندای ایرانیان یک بدنهای دارد و افراد سرشناسی هم در آنجا حضور ندارند. مثلاً آقای خرازی خیلی کار سیاسی نکرده است. آقای خرازی بیشتر دیپلمات بوده است و تجربه ما را ندارد و تجربهای که ما داریم آنها کمتر دارند. عدهای از اعضای حزب ندا در شاخه جوانان جبهه مشارکت با ما همکار بودهاند؛ مثلاً آقای "مجید فراهانی" و یا آقای "شهاب طباطبایی" از همکاران مشارکتی ما بودند. اینکه شورای هماهنگی بخواهد احزابی همچون ما را طرد و به یکسری گروهها بها بدهد، به ضرر خودش تمام خواهد شد چراکه ما در خصوص انتخابات کوتاه نخواهیم آمد.
باشگاه خبرنگاران: رویکرد شما پیرامون اصولگرایان به چه شکل است؟ آیا حاضر میشوید با آنها همکاری کنید؟
اگر ببینیم که شرایط در شورای هماهنگی به نفع ما پیش نمیرود با معتدلین اصولگرا ائتلاف خواهیم کرد و با هم به یک نتیجهای خواهیم رسید.
به نظرم ترکیب مجلس آینده پنجاه پنجاه خواهد بود. یعنی هیچ گروهی اکثریت را از آن خود نخواهد کرد و بیشتر مستقلین در این دوره از انتخابات پیروز خواهند شد و گمان نمیکنم که مردم در این دوره به اصلاحطلبان یا اصولگرایان اعتماد کنند و پیشبینی میکنم که مجلس معتدلی را خواهیم داشت.
باشگاه خبرنگاران: قدری هم پیرامون دولت صحبت کنیم؛ در روزهای پایانی سال گذشته شاخه جوانان حزب اعتدال و توسعه همایشی را با حضور چهرههای دولتی برگزار کرد و این شائبه را به وجود آورد که دولت قصد حضور جدی در انتخابات مجلس را دارد؛ به فرض صحت این تحلیل آیا شما حضور دولت در انتخابات مجلس دهم را به صلاح میدانید؟
ورود به انتخابات، اشتباه بزرگ دولت است و دولت به هیچ وجه نباید در مسائل انتخاباتی وارد شود و ورود به انتخابات شائبه ایجاد میکند و دولت نباید به اعضایش اجازه سوءاستفاده از امکانات دولتی را بدهد. برخی گروههای سیاسی هم که در دولت سهم دارند، نباید از امکانات دولتی برای انتخابات سوءاستفاده کنند.
باشگاه خبرنگاران: به عنوان سوال آخر، شما آینده سیاسی خود را چگونه میبینید؟ به طور واضحتر محمدزارع فومنی مایل است که در آینده و در عرصه سیاست به کدامین نقطه دست یابد؟
دوست دارم که روزی رئیسجمهور ایران شوم؛ این آرزوی من است که بتوانم کشورم را از این وضعیت نجات بدهم. من اگر روزی رئیسجمهور شوم کاری خواهم کرد که ایرانیها به ایرانی بودن خود افتخار کنند ولی به هرحال ضربالمثل است که میگوید آرزو بر جوانان عیب نیست(خنده).
من هم از شما ممنونم.
گفتگو از "حسام رضایی"
انتهای پیام/