افزوده شدن چهره های جدید به مذاکره کنندگان دو طرف در ژنو ، از مهمترین اخبار رسانه های کاغذی امروز بود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران؛وزیر انرژی آمریکا، رییس سازمان انرژی اتمی ایران  و حسین فریدون ، چهره های جدیدی هستند که به دور جدید مذاکرات هسته ای افزوده شدند . ورود این افراد از زوایای مختلف مورد توجه روزنامه های صبح امروز قرار گرفت .


«چهره‌های جدید در مذاکرات هسته‌ای»


جام جم در این باره نوشت : وزیر امور خارجه کشورمان دیروز در حالی برای حضور در مذاکرات هسته‌ای وارد ژنو شد که علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و حسین فریدون، دستیار ویژه رئیس‌جمهور نیز وی را در این سفر همراهی می‌کنند.

به گزارش فارس، محمدجواد ظریف، امروز و فردا در هتل ویلسون شهر ژنو با جان کری، وزیر خارجه آمریکا دیدار و گفت‌وگو می‌کند.

رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان نیز که دیروز به ژنو رفت، در دومین روز رایزنی‌های ایران و آمریکا که با حضور ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا و معاونان وزرای خارجه و کارشناسان دوکشور برگزار شد، شرکت کرد.

معاونان وزرای خارجه و کارشناسان ایران و آمریکا روز جمعه نیز به مدت هفت ساعت و نیم در شهر ژنو درباره راه‌حل جامع هسته‌ای گفت‌وگو کردند. محمدعلی حسینی، مدیرکل دیپلماسی رسانه‌ای وزارت امور خارجه، علت حضور فریدون در ژنو را «انجام مشورت‌ها و هماهنگ‌های لازم در طول مذاکرات فعلی» عنوان کرد.

سیدعباس عراقچی عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده ایران، مذاکره با آمریکا در روز جمعه را «مثبت و جدی» توصیف کرد و گفت: دنبال نوآوری و تحول در نحوه مذاکرات هستیم تا کارها سرعت گیرد.

وی که در عین مثبت و جدی ارزیابی کردن روز نخست مذاکره با معاون وزیر خارجه آمریکا وندی شرمن و هلگا‌اشمید معاون فدریکا موگرینی گفت: البته این به آن معنی نیست که پیشرفت‌های فوق‌العاده‌ای داشته‌ایم، اما بحث‌ها نزدیک و فشرده دنبال می‌شود.

سرپرست تیم مذاکره‌کننده ایرانی در گفت‌وگو با واحد مرکزی خبر در ژنو از رسیدن مذاکرات به «جزئیات» خبر داد و گفت: پس از یک سال مذاکره در همه ابعاد و موضوعات در شرایطی هستیم که باید وارد جزئیات شویم بویژه این‌که قصد ما این است در توافق نهایی کلیات و جزئیات یکپارچه باشد، به همین دلیل مجبور هستیم وارد همه جزئیات در همه موضوعات و مراحل شویم.

عراقچی افزود: این شرایط ایجاب می‌کند که مذاکرات فشرده و به صورت طولانی برگزار شود، ضمن آن‌که توافق دو مرحله‌ای نخواهیم داشت.

 «مذاکرات فریدون!»

وطن امروز هم نوشت : در آستانه دور جدید مذاکرات هسته‌ای، تیم مذاکره‌کننده دولت حسن روحانی دچار تغییرات قابل‌توجهی شد. در حالی که پس از منتفی شدن روند 2 مرحله‌ای توافق، دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 در سطح معاونان روز گذشته به اتمام رسید؛ تیم ایرانی در سطوح عالی خود دستخوش یکسری تغییرات مهم شد. به گزارش «وطن امروز»، روز گذشته جواد ظریف به‌عنوان رئیس تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران عازم ژنو شد تا پس از منتفی شدن روند 2 مرحله‌ای شدن توافق، اولین دور از مذاکرات هسته‌ای را با جان کری، همتای آمریکایی خود انجام دهد اما در این میان آنچه باعث تعجب شد؛ این بود که این بار جواد ظریف به تنهایی عازم ژنو نشد. در روزهایی که مذاکرات هسته‌ای به لحظات حساس خود نزدیک می‌شود حسن روحانی، برادر و دستیار ارشد خود را نیز در کنار جواد ظریف به ژنو فرستاد تا این بار آمریکایی‌ها در کنار ظریف، هوش و حواس خود را متوجه حسین فریدون نیز کنند! آنگونه که محمدعلی حسینی، مدیرکل دیپلماسی رسانه‌ای وزارت امورخارجه اعلام کرده علت حضور فریدون در ژنو «انجام مشورت‌ها و هماهنگی‌های لازم در طول مذاکرات فعلی» است البته این نخستین باری نیست که نام حسین فریدون درباره مذاکرات هسته‌ای به میان آورده می‌شود. در یک سال اخیر هر زمان که مذاکرات هسته‌ای به نقاط حساس خود رسید، پای برادر حسن روحانی نیز به میان آمد.

«تدبير براي تسريع يا تصميم براي تطويل؟!»


روزنامه جوان در این باره می نویسد : علي اكبر صالحي، رئيس سازمان انرژي اتمي ايران و ارنست مونيز وزير انرژي امريكا هم به مذاكرات هسته‌اي ميان ‏ايران و امريكا پيوستند تا همه چيز مويد سخنان سيد عباس عراقچي، رئيس هيئت مذاكره كننده هسته‌اي باشد كه در گفت‌وگو با ‏واحد مركزي خبر گفته بود: پس از يك سال مذاكره در همه ابعاد و موضوعات در شرايطي هستيم كه بايد وارد جزئيات ‏شويم.

اگرچه اين سخن تازه‌اي نيست و بارها شنيده شده است كه طرفين در طول مذاكرات چندين دوره‏اي مداوم بر سر جزئيات ‏فني بحث و بررسي مي‏كنند. حضور دو مقام فني نشانگر اين است كه احتمالا مذاكرات در سطح فني گره‌هايي دارد كه ‏مقام‌هاي سياسي تخصص لازم را ندارند. ‏

اما دقت در بيانيه وزارت انرژي امريكا نكات ديگري را درباره حضور صالحي و مونيز مشخص مي‌كند. در اين بيانيه آمده است: مقامات وزارت انرژي همواره ‏به عنوان بخشي از تيم مذاكره‌كننده ايالات متحده در اين گفت ‌وگوهاي ‏كاملاً فني دخيل بوده‌اند و مونيز هم در ژنو به ‏تيم مي‌پيوندد تا اين رايزني‌هاي فني دقيق، ادامه يابد. ‏در همين بيانيه‌ علت حضور وزير امريكا به درخواست ‏جان كري ‏وزير خارجه اعلام شده است. از آن سو عراقچي در ادامه مصاحبه‌اش با واحد مركزي افزود: قصد ما اين است كه در توافق نهايي كليات و جزئيات ‏يكپارچه باشد، به همين دليل مجبور هستيم كه وارد همه جزئيات در همه موضوعات و مراحل شويم. به هر حال فضاي روز نخست مذاكرات از زبان عراقچي مثبت و جدي بوده است اما وي تأكيد كرده كه اين به معني‌ آن ‏نيست كه پيشرفت‌هاي فوق‌ العاده‌اي داشته‌ايم، اما بحث‌ها نزديك و فشرده دنبال مي‌‌شود. ‏

اين فقط يك روي قضيه است، در ايران عده‌اي حضور فريدون، دستيار ويژه روحاني و برادر او در اين دوره از مذاكرات را كه در دوره قبلي هم مطرح و سپس تكذيب شد، گواهي براي رسيدن به «لحظه‌تصميم» مي‌دانند.


« مذاکرات هسته‌ای با دور تند»

شرق  اما نوشت : مذاکره هسته‌ای در ژنو، وارد دور سخت و سنگینش شده ‌است؛ فنی و سیاسی همراه با هم. حسین فریدون به‌عنوان دستیار ویژه رییس‌جمهوری ایران و علی‌اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی، به‌همراه محمدجواد ظریف راهی شهر سرد و بارانی ژنو شده‌اند تا مذاکرات در وقت باقی‌مانده را به انجام برسانند.

«سفر‌ناگهانی صالحی و فریدون به ژنو»

آرمان هم  نوشت : دور تازه مذاکرات ژنو در قاموس پرونده هسته‌ای اهمیت و حساسیت دوچندان و ویژه‌ای دارد و بی‌شک نقش تعیین‌کننده‌ای برای تبیین و ترسیم افق و چشم‌انداز پیش رو خواهد داشت. این اهمیت به چند مولفه بازمی‌گردد؛ از یکسو طرفین در وین توافق کرده بودند که تا انتهای ماه مارس به چارچوب یک توافق کلی دست یابند که با توجه به بازه زمانی اندک باقیمانده، مذاکرات فعلی نقش تعیین‌کننده‌ای برای رسیدن به یک چارچوب سیاسی و تفاهم کلی تا پایان مهلت تعیینی دارد. از سوی دیگر سخنان رهبر معظم انقلاب مبنی بر انجام توافق رسمی در یک مرحله و بر سر جزئیات و کلیات، روند کلی مذاکرات را دچار تغییر و تحولی اساسی کرده و طرفین از هم اکنون بر سر جزئیات وارد چانه‌زنی و بحث شده‌اند و با تعیین این راهبرد دیگر فرصتی برای مسامحه باقی نمانده و موارد اختلافی که در جزئیات فراوان نیز هستند باید طی مدت باقیمانده حل و فصل شود و این موضوع بر حجم کار افزوده است. سومین نکته نیز به فشار و تهدید تندروهای کنگره بازمی‌گردد که پیش‌تر اعلام کرده‌اند تا پایان ماه مارس صبر کرده و اگر توافقی میان طرفین جامه عمل نپوشد در مسیر تصویب تحریم‌های تازه گام برخواهند داشت که این نکته هم بر حساسیت مذاکرات در جریان و تاثیر آن بر تحولات نهایی در پرونده هسته‌ای افزوده است.

تغییرات بازار نفت از موضوعاتی است روزنامه های اقتصادی همچنان به آن توجه ویژه دارند .


 «چهره متفاوت بازیگران نفت»


 دنیای اقتصاد در این باره نوشته است : وضعیت کنونی، چهره متفاوتی را برای بازیگران این بازار رقم زده است.  به گونه‌ای که موقعیت بازندگان و برندگان سنتی نفت ارزان در بازار کنونی دستخوش تغییراتی شده است. برای نمونه آمریکا، برنده سابق کاهش قیمت نفت، اکنون با توجه به جایگاه بسیار مهم صنعت نفت (پس از انقلاب شیل) در این کشور با دشواری‌هایی روبه‌رو است که اعتصابات اخیر کارگران پالایشگاه‌های این کشور  و افزایش بیکاری گواهی بر این ادعا است. از سوی دیگر، چین دومین مصرف‌کننده و یکی از کشورهای تولیدکننده نفت دنیا از دو منظر تحت فشار کاهش قیمت نفت قرار گرفته است؛ نخست، تمرکز تولیدات این کشور در سه ایالت بزرگ و دوم، ریسک عدم بازپرداخت وام‌های کلان اعطاشده به کشور ونزوئلا (یکی از بزرگ‌ترین بازندگان کاهش قیمت نفت). همچنین واردکنندگانی مثل کشورهای اروپایی و ژاپن به شدت درگیر تورم منفی هستند که کاهش قیمت نفت این معضل را تشدید می‌کند. برخلاف تصور سابق صادرکنندگان اوپک لزوما بازنده افت قیمت‌ها نیستند؛ بلکه هزینه پایین تولید نفت، برگ برنده کشورهای حوزه خلیج فارس است. در این بین در جنگ قیمتی اخیر برای تصاحب سهم بازار بیشتر، تولیدکنندگان کوچک و ضعیف آمریکای لاتین بیشترین زیان را متحمل می‌شوند.
نفت یا همان طلای سیاه یکی از استراتژیک‌ترین کالاهایی است که وابستگی تمام اقتصادهای جهانی به آن باعث شده است روند قیمتی آن همواره مورد توجه سیاست‌گذاران و اقتصاددانان باشد. طی ماه‌های اخیر با کاهش قیمت نفت، تحلیل‌های زیادی درخصوص اثرگذاری این افت قیمت بر اقتصادهای مختلف، مطرح و برندگان و بازندگان کاهش قیمت نفت معرفی شده‌اند. به‌عنوان یک قاعده عمومی، کشورهایی که در مجموع واردکننده نفت هستند، یعنی واردات نفت آنها بیش از تولیداتشان است در بلندمدت از کاهش قیمت نفت بهره‌مند می‌شوند، اما صادرکنندگان نفت (میزان تولیدات نفت بیش از مصرف داخلی است) با افت قیمت‌ها زیان می‌بینند. در این شرایط، در عمده تحلیل‌ها صادرکنندگانی نظیر اعضای اوپک (مثل عربستان، ایران، ونزوئلا و...) یا روسیه بزرگ‌ترین بازندگان نفت ارزان معرفی می‌شوند و در مقابل واردکنندگان بزرگی مثل آمریکا، چین، ژاپن و کشورهای عضو اتحادیه اروپا برنده این وضعیت هستند. با این حال، نشانه‌هایی وجود دارد که نشان از تغییر چهره اقتصاد کشورهای مزبور دارد و به نظر نمی‌رسد این برندگان و بازندگان سنتی کاهش قیمت نفت، اکنون نیز مشابه سابق، برنده یا بازنده مطلق باشند. در این گزارش «دنیای اقتصاد» شرایط بنیادی را که باعث تغییر اثرگذاری نفت ارزان بر برخی اقتصادهای مهم شده است، بررسی می‌کند.


 آمریکا، بزرگ‌ترین‌ برنده یا بازنده؟
آمریکا بیش از 20 درصد انرژی کل دنیا را مصرف می‌کند که این رقم بیش از دو برابر مصرف چین به‌عنوان دومین مصرف‌کننده انرژی جهان است. این موضوع سبب شده است به رغم رشد تولیدات داخلی این کشور (به ویژه طی سال‌های اخیر به کمک انقلاب شیل) هنوز آمریکا در مجموع واردکننده باشد (روزانه حدود 5 میلیون بشکه واردات نفت دارد). در این شرایط، اگر سرمایه‌ها و کارگران بدون هیچ هزینه‌ای از یک صنعت به صنعت دیگر منتقل می‌شدند، افت قیمت نفت در کوتاه‌مدت و بلندمدت به سود اقتصاد این کشور بود. گرچه در بلندمدت سودی که مصرف‌کنندگان و سایر کسب وکارها از ارزان بودن قیمت نفت کسب می‌کنند بیش از زیان بخش نفت و گاز است، اما در کوتاه‌مدت با قطعیت نمی‌توان اثرگذاری کاهش قیمت نفت برای بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا را مثبت ارزیابی کرد. به عبارت دقیق‌تر، کاهش قیمت نفت به سرعت اثر منفی خود را بر بخش انرژی می‌گذارد، حال آنکه مشاهده آثار مثبت آن بر کل اقتصاد نیاز به زمان بیشتری دارد.
در این رابطه می‌توان به کاهش 37 درصدی دکل‌های حفاری شیل از اکتبر 2014 (زمان تشدید سقوط قیمت نفت) اشاره کرد که نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری‌ها در این حوزه به شدت کاهش یافته است. در واقع، بررسی‌ها نشان می‌دهد صنعت نفت و گاز آمریکا سریع‌ترین رشد را در میان بخش‌های مختلف اقتصاد آمریکا در دهه اخیر داشته است؛ بنابراین هر عاملی که سرمایه‌گذاری‌ها در این حوزه را محدود کند به سرعت روی اقتصاد نیز اثر منفی خواهد گذاشت. به‌طوری که از سال 2002 تا 2012 سرمایه‌گذاری‌ها در بخش نفت و گاز این کشور تقریبا 5 برابر شده و از 42 میلیارد دلار به 194 میلیارد دلار رسیده است. در این مدت، نرخ رشد کل اقتصاد آمریکا 7/ 2 درصد بوده است، حال آنکه رشد سالانه بخش نفت و گاز 16 درصد بوده است. به گزارش بلومبرگ، در سال 2013 از هر 8 دلار سرمایه‌گذاری در کل آمریکا، یک دلار در صنعت نفت و گاز بوده است. این موارد به خوبی بیانگر اثر مخرب کاهش قیمت‌ها بر اقتصاد این کشور و به ویژه بحث اشتغال آنها است.
در این رابطه، آمارها نشان می‌دهد در مدت مزبور، کل شغل‌های ایجادشده در بخش خصوصی 4 درصد رشد داشته است، حال آنکه سطح اشتغال صنعت نفت و بخش‌های مرتبط با آن به ترتیب 60 و 27 درصد رشد داشته‌اند. همچنین دستمزد کارگران صنعت نفت و گاز حدودا سه برابر متوسط دستمزد کارمندان سایر بخش‌ها بوده است که بر اثرگذاری این صنعت بر اقتصاد این کشور تاکید می‌کنند. بنابراین افت قیمت نفت اثر منفی شدیدی بر اقتصاد این کشور خواهد داشت. بر اساس پژوهش سال 2010 موسسه معتبر IHS، مجموع شغل‌هایی که انقلاب شیل در این سال در آمریکا ایجاد کرده است 600 هزار شغل بوده است و در آن زمان پیش‌بینی شده بود که این رقم برای سال‌های 2015 و 2035 به ترتیب به 870 هزار نفر و یک میلیون و 660 هزار نفر برسد. هرچند این ارقام توسط برخی موسسات پژوهشی نظیر موسسه بیکر (Baker) با تردید مواجه شده است، اما حتی بر اساس پژوهش بیکر، هر دکل حفاری شیل در کوتاه‌مدت 37 شغل و در بلندمدت 224 شغل ایجاد می‌کند. بنابراین، آمارهای اخیر که نشان از کاهش حدود 590 دکل حفاری فعال می‌دهد می‌تواند بین 20 هزار تا 120 هزار شغل در آمریکا را در معرض خطر قرار دهد. در این رابطه، آمار اخیر بلومبرگ نشان می‌دهد طی ماه‌های اخیر بیش از 30 هزار نفر در حوزه نفت اخراج شده‌اند که عددی مشابه برآورد پژوهش مزبور است.
در واقع صنعت نفت از سه طریق می‌تواند شغل ایجاد کند. نخست آنکه با افزایش تولیدات نیاز به کارگران بیشتر می‌شود (اثر مستقیم). دوم آنکه عرضه بیشتر نفت می‌تواند هزینه خرید محصولات هیدروکربنی را برای کسب و کارهای داخلی کاهش دهد و در نتیجه سرمایه‌گذاری‌ها در سایر بخش‌های صنعتی بیشتر شود. سومین مورد نیز افزایش تمایل مصرف‌کنندگان به مصرف بیشتر است که باز هم به اشتغال کمک می‌کند. با این حال، برخی کارشناسان سهم اشتغالزایی این صنعت را در کل اقتصاد اندک می‌دانند و معتقدند اقتصاد آمریکا با نفت ارزان تقویت خواهد شد. این در شرایطی است که اخیرا اعتصاب کارگران پالایشگاه‌های این کشور را به علت کاهش سرمایه‌گذاری‌ها و پروژه‌های جدید شاهد هستیم. این اعتصاب که از سال 1980 بی‌سابقه بوده است منجر به تعطیلی 9 پالایشگاه بزرگ این کشور شده است و تا‌کنون، توافقی میان کارگران و مقامات رسمی صورت نگرفته است. این موضوع اهمیت بخش نفت و تبعات منفی کاهش قیمت نفت را در اقتصاد این کشور نشان می‌دهد.

 اژدهای زرد، برنده‌ای در خطر
چین گرچه خود یکی از تولیدکنندگان نفت خام در دنیا است، اما در مجموع واردکننده است. بنابراین، مشابه سایر واردکنندگان انتظار می‌رود که در بازی کاهش قیمت نفت برنده باشد. با این حال، دو موضوع این کشور را تهدید می‌کند؛ نخست آنکه عمده نفت این کشور در سه ایالت بزرگ تولید می‌شود که کاهش قیمت‌ها وضعیت آنها را اندکی وخیم کرده و شرکت بزرگ نفت ملی چین (CNPC) را به شدت تحت تاثیر قرار داده است که بر کل اقتصاد می‌تواند اثرات منفی داشته باشد. اخیرا برخی اعتصابات مربوط به کاهش درآمدها در ایالت‌های مزبور، گواهی بر اثرگذاری شدید کاهش قیمت نفت و همچنین زغال‌سنگ است. از سوی دیگر، وام‌های زیادی که چینی‌ها به ونزوئلا داده‌اند یکی دیگر از تهدیدهای مهم برای اژدهای زرد محسوب می‌شود. ونزوئلا یکی از صادرکنندگان نفت و عضو اوپک است که حتی پیش از افت قیمت نفت با کسری بودجه همراه بوده است. بر این اساس، در عمده تحلیل‌ها به‌عنوان یکی از بزرگترین بازنده‌های کاهش قیمت نفت محسوب می‌شود (مجله اکونومیست، قیمت حداقل 120 دلاری را برای نفت این کشور در نظر گرفته و معتقد است در کمتر از این مقدار با کسری بودجه مواجه می‌شود) و در نتیجه کسری بیشتر بودجه ونزوئلا، ریسک عدم بازپرداخت وام‌های دریافتی از چین را افزایش می‌دهد.

 تورم منفی، گریبان‌گیر اروپا و ژاپن
اتحادیه اروپا و ژاپن از جمله دیگر واردکنندگان بزرگ نفت خام هستند که البته تولیدات آنها چندان قابل توجه نیست و در نتیجه افت قیمت نفت برای آنها بسیار مفید است. با این حال، یکی از معضلات یکی، دو سال اخیر اقتصادهای مزبور تورم رو به کاهش است. این موضوع که باعث کاهش تمایل به مصرف در این اقتصادها می‌شود، موجب رکود شدیدی در اروپا و ژاپن شده است. در این شرایط، افت قیمت نفت، مشکل تورم منفی را تشدید می‌کند و در نتیجه در شرایط فعلی، مشابه گذشته اثر مثبتی بر اقتصاد اروپا و ژاپن ندارد. همچنین و به‌طور خاص برای اروپا، معضل روسیه مطرح است. روسیه یکی از بازندگان اصلی افت قیمت نفت محسوب می‌شود و با توجه به آنکه طرف مهمی برای تجارت اقتصاد اروپا به حساب می‌آید، رکود این کشور می‌تواند زیان جدی به اقتصاد حوزه یورو نیز وارد کند.

 اوپک، برنده جدید نفت ارزان
زمانی که اوپک و به‌طور خاص عربستان، در نشست 27 نوامبر 2014 (6 آذر) تصمیم گرفت که تولیدات خود را کاهش ندهد، بسیاری این اقدام را بدون توجیه اقتصادی و صرفا با هدف سیاسی ارزیابی کردند. «دنیای اقتصاد» پیش‌تر در گزارشی این موضوع را با استفاده از تئوری بازی‌ها بررسی کرده بود. بر اساس گزارش مزبور، به‌رغم زیان عربستان در کوتاه مدت (به علت افت شدید قیمت نفت)، این کشور در بلندمدت و با حفظ سهم بازار خود، زیان کمتری را نسبت به حالت کاهش عرضه و نگه داشتن قیمت نفت در 100 دلار متحمل می‌شود. این در شرایطی است که پیش‌بینی‌های اخیر سه سازمان بزرگ، یعنی آژانس بین‌المللی انرژی (IEA)، اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) و سازمان کشورهای صادرکننده نفت (OPEC) نشان می‌دهد کشورهای عضو اوپک، به ویژه عربستان، به هدف خود، یعنی عدم کاهش عرضه و حفظ سهم بازار، نزدیک شدند. به این ترتیب IEA تقاضا برای نفت خام اوپک را در سال 2015 حدود 200 هزار بشکه نسبت به پیش بینی قبلی خود افزایش داد. EIA نیز در آخرین گزارش خود پیش‌بینی کرده است امسال، کشورهای عضو اوپک 140 هزار بشکه نفت بیشتر صادر می‌کنند. در نهایت، اوپک تقاضای نفت خود را 430 هزار بشکه نسبت به پیش‌بینی قبلی افزایش داده است. بنابراین، تولیدکنندگان عضو اوپک به دلیل آنکه هزینه تولید بسیار پایینی دارند، توانسته‌اند در قیمت‌های پایین نفت نیز مقاومت کنند و با حذف سایر تولیدکنندگان، اکنون سهم بازار خود را مجددا به دست آورند. این موضوع نشان می‌دهد بر خلاف گذشته، دیگر نمی‌توان با قطعیت کشورهایی مثل عربستان را بازنده کاهش قیمت نفت دانست.

 آمریکای لاتین، بازنده اصلی جنگ قیمتی
در میان جنگ قیمتی در بازار نفت، شاید کشورهای آمریکای لاتین را بتوان بزرگترین بازنده این بازی دانست. در واقع، ایالات متحده آمریکا یا بزرگان اوپک نظیر عربستان با تخفیف‌های قیمتی که برای حفظ سهم بازار به مشتریان خود می‌دهند، موجب شده‌اند که کشورهای ضعیف تر در آمریکای لاتین زیان سنگینی را متحمل شوند. داده‌های بیکر هیوز نشان می‌دهد در ماه ژانویه، تعداد دکل‌های حفاری در آمریکای لاتین از 339 دکل جولای 2014 به 272 مورد کاهش یافته است. در این میان، اکوادور و ونزوئلا که هر دو اعضای اوپک نیز هستند تعداد دکل‌های حفاری فعال خود را به ترتیب 46 و 21 درصد کاهش داده‌اند. همچنین بولیوی، کلمبیا و مکزیک نیز از جمله کشورهای غیراوپک آمریکای جنوبی هستند که به ترتیب 60، 18 و 45 درصد دکل‌های فعال خود را کاهش داده‌اند. در این شرایط، آرژانتین تنها کشوری است که نشانه‌ای از کاهش فعالیت‌ها بروز نمی‌دهد. بنابراین کشورهای مزبور که در قیمت‌های بالای نفت توانسته بودند با تولیدات اندک، سهم کوچکی از بازار نفت کسب کنند، اکنون به‌عنوان بزرگ‌ترین‌ بازنده کاهش قیمت نفت محسوب می‌شوند.

سازمان ملل در تازه‌ترین گزارش خود اعلام کرد، جنگ سوریه،  بیش از 200 هزار کشته و دست‌کم 10 میلیون آواره برجا گذاشت. این خبر نیز در روزنامه های امروز انعکاس فابل توجهی داشت .




« 200هزار کشته و 10 میلیون آواره هدیه غرب به مردم سوریه»

کیهان نوشت : سازمان ملل در تازه‌ترین گزارش خود اعلام کرد، جنگ داخلی چهارساله میان شبه‌نظامیان و نیروهای دولتی در سوریه، تاکنون بیش از 200 هزار کشته و دست‌کم 10 میلیون آواره برجا گذاشته است.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، «استفان دوجاریک» سخنگوی سازمان ملل اعلام کرد، طی چهارسال جنگ در سوریه، تعداد کشته‌شدگان از مرز 200 هزار تن گذشته و این تعداد تلفات، بیشترین آمار میان بحران‌های اخیر در جهان بوده است.
دوجاریک افزود: بیش از 10 میلیون سوری نیز طی این مدت به خاطر جنگ آواره شده و مجبور به ترک منازل خود شده‌اند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: «بان‌کی‌مون» دبیر کل سازمان ملل از همه طرف‌ها خواست راهکاری برای پایان دادن به بحران سوریه و رنج‌های مردم این کشور پیدا کنند.
دوجاریک به آغشته بودن دست مقامات آمریکا، رژیم صهیونیستی، ترکیه، قطر و عربستان به خون مردم مظلوم سوریه اشاره‌ای نکرد.
این مقامات در چارچوب یک طرح صهیونیستی- آمریکایی، در سال 2011 بحران در سوریه را کلید زدند تا سوریه را از محور مقاومت خارج کنند.
حمایت‌های آمریکا، ترکیه، عربستان و قطر از تروریست‌ها از سال 2011 تا میانه سال 2014 کاملاً علنی بود؛ طی این مدت تروریست‌های داعش و جبهه ‌النصره در خاک اردن آموزش می‌دیدند و از طریق این کشور و ترکیه حمایت‌های لجستیکی می‌شدند.
اما از میانه 2014 که داعش نزد افکار عمومی جهان به شدت منفور شد، حمایت از این گروه شکل مخفی به خود گرفت و این حمایت همچنان ادامه دارد.
سخنگوی سازمان ملل در گزارش مذکور همچنین توضیح نداد که چرا غرب از تروریست‌های فعال در سوریه حمایت کرده است. غربی‌ها با حمایت همین سازمان ملل کنفرانس «دوستان سوریه» را با هدف حمایت از تکفیری‌های جنایتکار برگزار می‌کردند و تحت سایه همین حمایت‌ها، جنایاتی در سوریه اتفاق افتاد که تاریخ کمتر به خود دیده است.
طی سال‌های اخیر فرستاده‌های ویژه سازمان ملل مثل «کوفی عنان» و «اخضر ابراهیمی» پس از استعفاء، اعتراف کردند که غربی‌ها عمداً مانع از حل و فصل سیاسی بحران سوریه می‌شدند.
در هر حال، اکنون نیز حمایت کشورهای مذکور و رژیم صهیونیستی از سایر تروریست‌ها تحت عنوان «مخالفان» در سوریه به صورت علنی ادامه دارد.
در مدت چهارسال اخیر زیرساخت‌های اقتصادی، منازل و اموال مردم سوریه نیز به شدت آسیب دیده است و هزاران تروریست از کشورهای غربی و عربی در خاک سوریه با دولت این کشور جنگیدند و این جنگ خانمانسوز همچنان ادامه دارد.
کمیسیون تحقیق بین‌المللی مستقل سازمان‌ملل نیز اعلام کرده که دخالت کشورهای خارجی و کمک‌های مالی، نظامی و فنی آنها باعث شد که اعتراضات سال 2011 سوریه به جنگ داخلی تبدیل شود.
در ارتباط با حمایت‌های خارجی، «جمال رابعه» نماینده پارلمان سوریه با اشاره به آموزش 1200 تروریست فعال در این کشور توسط آمریکا، اظهار داشت: «این اقدام ثابت می‌کند که جنگ ویرانگر چهار ساله سوریه، ساخته دست آمریکاست.»
در ارتباط با حمایت‌های ترکیه از تروریست‌ها نیز «شاواک نایف» نماینده حزب جمهوری‌خواه خلق در پارلمان ترکیه به تازگی فاش کرد، دولت «رجب طیب اردوغان» طی سال‌های گذشته 50 هزار تروریست را برای مقابله با نظام سوریه جذب کرده و آموزش داده است.
نایف گفت: «دولت آنکارا حتی اعتباراتی که برای پناه دادن به آوارگان سوریه اختصاص داده شده بود را در اختیار تروریست‌های داعش قرار داده است!» این افشاگری‌ها بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشت.
«علی عبدالکریم» سفیر سوریه در بیروت نیز گفت، علی‌رغم حمایت‌های خارجی از تروریست‌ها، پیروزی سوریه علیه تروریست‌ها قطعی است.
تحولات میدانی
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ارتش سوریه پس از پیروزی‌های گسترده اخیر در مناطق شمالی حلب، عملیات جدیدی را در غرب این شهر علیه تروریست‌ها آغاز  کرده است.در این عملیات شماری از ادوات زرهی تروریست‌ها منهدم شد و تعدادی تروریست به هلاکت رسیدند.
در شهر «ادلب» نیز شماری از ساکنان این شهر با برپایی تظاهرات علیه تروریست‌های «جبهه النصره» و «ارتش آزاد»، خواستار مقابله ارتش سوریه با آنها شدند.
سایر رویدادها
* فواد معصوم رئيس جمهور عراق، ضمن حمایت از «بشار اسد» همتای سوری خود، گفت که سیطره تروریست‌ها بر سوریه به ضرر عراق خواهد بود.
* وزارت خارجه روسیه توافق آمریکا و ترکیه برای آموزش و تسلیح مخالفان به اصطلاح «میانه‌رو» سوریه را مشکوک خواند و اعلام کرد، هدف واشنگتن و آنکارا سرنگونی دولت سوریه است.




صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر

صفحه اول روزنامه های سیاسی، اجتماعی و ورزشی یکشنبه +تصاویر
برچسب ها: مذاکرات ، سوریه ، نفت
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.