به گزارش خبرنگار
حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، درگذشت آیتالله «مهدویکنی» و خلا حضور دبیرکل در «جامعه روحانیت مبارز»، این تشکیلات را بر آن داشت تا بار دیگر و بعد از حدود 5 سال به آیتالله «هاشمی رفسنجانی» و حجتالاسلام «ناطقنوری»، برای حضور مجدد در جلسات قدیمیترین مجموعه روحانی کشور، روی بیاورد.
صحبتهای مختلفی در این زمینه و از سوی رسانههای مختلف، بازتاب داده شد؛ اما این بار به سراغ «محسن کوهکن»، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی رفتیم تا ببینیم وی درباره دعوت دور از انتظار جامعه روحانیت از آقایان هاشمی و ناطق، چه نظراتی برای گفتن دارد.
ارزیابی از دعوت ارزیابی کوهکن درباره این دعوت جامعه روحانیت، مثبت است. وی بیان داشت: نهایتا باید از کلمه دعوت، ارزیابی مثبتی به عمل بیاید؛ به خاطر اینکه ما فکر میکنیم، به هر میزان، افراد در جمع و در یک مذاکراتی که حاصل خرد جمعی است، حضور پیدا کنند، معمولا ضریب اطمینان این منافع به مضراتی که حاصل عدم حضور این افراد است، میچربد.
اینکه جامعه روحانیت مبارز بعد از رحلت آیتالله مهدوی، به این جمعبندی رسیده که نهایتا، اعضای اولیهاش را دوباره به مجموعه اضافه کند، نباید از این عمل، ارزیابی منفی کرد.
خیلی از انتقادهایی که وجود دارد، میتواند در یک جمعی که همه هم لباس و در یک کسوت هستند، قابلیت مطرح شدن بهتری داشته باشد؛ از طرفی هم سوابق کار تشکیلاتی در مجموعه روحانیون، نشان داده است که هیچ فرد خاصی نمیتواند مجموعه را به سمت و سوی خاصی بکشاند.
همه موافقند؟ وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا همه اعضای جامعه روحانیت، موافق حضور آقایان هاشمی و ناطق در جلسات این تشکیلات هستند یا خیر؛ گفت: در هیچ کار جمعی، نمیتوانیم بگوییم که اجماع نظر میان همه اعضا وجود دارد؛ کسی که کار جمعی میکند و به راحتی بازی در صحنه سیاسی را در قالب یک مجموعه میپذیرد، باید به طور طبیعی به تصمیم جمع احترام بگذارد؛ حتی اگر خودش نظری مخالف نظر جمع داشته باشد.
تفکر و فعالیت در کار گروهی، یک ابزاری دارد؛ معمولا افرادی که در یک جمعی نظر میدهند و جمع نظر آنها را قبول نمیکند، به جای اینکه استدلال کنند و با نظر دیگران به روش اقناعی برخورد کنند، صحنه را ترک کرده که این ناشی از ضعف آنهاست؛ ما در مجمع تشخیص هم این مسأله را داشتیم که بعدا امکان دارد سر از استبداد در آورد.
کوهکن در ادامه صحبتهایش، خاطرهای هم از مرحوم عسگراولادی ذکر کرد و گفت: در ماههای دوم و سوم بعد از انتخابات دوم خرداد سال 76، برای اولین بار یک جمع چهل یا پنجاه نفره از افراد مختلف، دور هم جمع شدند تا یک ارزیابی روی انتخابات داشته باشند و تلاش نویی را سامان بدهند. در آن جلسه نقطهنظرات مختلفی بیان شد که یکی از آقایان پیشنهاد داد که الان مصلحت است که آقای هاشمی را به عنوان جلودار خود قبول و پشت سر وی به طور منسجم حرکت کنیم؛ جو جلسه با این پیشنهاد به هم ریخت و عکسالعمل منفی نشان داد و بعضیها معتقد بودند که در پیروزی اصلاحطلبان، آقای هاشمی مؤثر بوده است.
مرحوم عسگراولادی پیشنهاد داد که ما آقای هاشمی را در قالب ماحصل تفکر جامعه روحانیت قبول داریم. برداشت من از صحبت مرحوم عسگراولادی، این بود که اگر افراد در جمع قرار بگیرند، حرکات آنها حساب شدهتر میشود.
سرنوشت دیگر اصولگرایان عضو جبهه پیروان در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه حضور آقایان هاشمی و ناطق در جامعه روحانیت، چه تأثیری را بر روی سازوکارهای فیمابین جریانهای اصولگرایی خواهد گذاشت، خاطر نشان کرد: اگر این افراد در جامعه روحانیت حضور پیدا کنند، اتفاقی که بعضیها نگران وقوع آن هستند که تندروهای اصولگرا فضای حاکم را به دست بگیرند، نخواهد افتاد.
اینکه بعضیها حضور یا عدم حضور عدهای را خط و نشان میکشند، روش درستی نیست؛ چون کسی که این حرف را میزند، معتقد است که برای حرفش استدلال دارد؛ لذا در جایی که بحثهای طلبگی مطرح میشود و نه خدای ناکرده بحثهای پیشپاافتاده و عوامانه، عدم حضور این آقایان، مشکلی را حل نمیکند؛ بلکه حضور مشکل را حل میکند.
وی در ادامه افزود: از زمانی که بعضی از این افراد- هر 3 بزرگوار را نمیگویم- از جمع بریدند، حرف و حدیثها و نقدها بیشتر شد؛ ما جامعتین را به عنوان جلودار انقلاب میدانیم و ما مدعیان اصولگرایی نباید کاسه داغتر از آش باشیم؛ باید این اعتماد و نگاه باز را داشته باشیم و اجازه بدهیم که فضای نقد و گفتمان در درون کسوت روحانیت به وجود بیاید.
حال و روز اصلاحطلبان کوهکن همچنین از تأثیر حضور هاشمی و ناطق در جامعه روحانیت بر روی جریان اصلاحات هم گفت: این دعوت جامعه روحانیت مبارز باعث میشود که استفاده ابزاری اصلاحطلبان از این افراد خنثی شود. مگر یادمان رفته که در دوم خرداد سال 76، اصلاحطلبان ناطق را به عنوان طالبانیسم معرفی کردند و میگفتند که اگر وی رأی بیاورد، دانشگاهها و پیادهروها را دیوار میکشد؛ این تخریبها را کردهاند و بعد حالا میآیند و میگویند که ما به دنبال ارائه لیست مشترک با ناطق هستیم.
وی تأکید کرد: تنها مجموعهای که با آقای هاشمی اعلام وفاداری کرد، اصولگرایانی بودند که در مجلس ششم به عنوان فراکسیون اقلیت معروف شدند که بعضیهاشان الان در مجلس هستند. اینها به آقای هاشمی اعلام کردند که اگر شما کاندیدای ریاست مجلس شوید، ما به شما رأی میدهیم.
کوهکن افزود: اصلاحطلبانی که اکثریت مجلس ششم را داشتند، حتی به بخشی از کارگزاران هم روی خوش نشان ندادند که همین باعث شد، آقای هاشمی این طور صلاح بداند که به مجلس نرود. عباراتی مثل عالیجناب سرخپوش را چه کسانی بر علیه وی مطرح کردند؟
وی درباره نگاه اصولگرایان به هاشمی ابراز کرد: نگاه اصولگرایان- حتی آن سلیقه تند و تیزشان- به آقای هاشمی نگاه ابزاری نمیکنند و خیلی صریح و با زبان رسا نسبت به هاشمی، انتقاد دارند؛ البته چون تعریف استانداردی از تخریب و نقد نداریم، بعضی اوقات این انتقادات به تخریب منجر شد. جریان اصولگرا اگر در جایی هم فریاد بزند، سر شخصیتهای اصلاحطلب میزند؛ برخی افراد در لایههای اصلاحطلب، شخصیتهای جناح اصولگرا را درنوردیدند؛ اینها گاهی بر سر مبانی ارزشی فریاد میزنند.
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی درباره تأثیر ناطق بر روی جریان اصولگرایی، گفت: به نظر من ناطق، تشکیلاتیترین روحانی در جامعه روحانیت است، وی از شخصیت، نظم و قدرت مدیریت استثنایی برخوردار است. یادمان نرفته که بعد از انتخابات دوم خرداد، مدیریت و برنامهریزی وی باعث شد که شوراهای شهر دوم و مجلس هفتم شکل بگیرد. اگر ناطق به جامعه روحانیت بیاید، وزن این تشکیلات بیشتر خواهد شد.
گفتگو از «حسام رضایی» انتهای پیام/