به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، در کتاب اسناد لانه جاسوسی آمریکا که به همت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شده است در اسناد به دست آمده نشان دارد آمریکا از بدو پیروزی انقلاب اسلامی سعی داشت با کدام روحانیون ارتباط برقرار کند و چه روحانیونی نظر خوبی به آمریکا ندارند و دلسرند.
دسته اول روحانیونی که در مقابل آمریکا سرسخت بوده و آمریکا نتوانسته است نظر آنها را به خود جلب نماید. (هنوز رهبران سیاسی به خصوص روحانیون در گفتوگو با ما دلسردند).
هنوز این مقاومت در بعضی از رهبران سیاسی مخصوصاً روحانیون وجود دارد که از صحبت و مذاکره با آمریکا کناره میگیرند. (امام)خمینی(ره) و روحانیت در قدرت هستند و (امام)خمینی(ره) میخواهد فرهنگ اسلامی را جانشین فرهنگ غربی بکند.
یک تحلیل از ساخت قدرت در ایران بعد از انقلاب، (امام)خمینی(ره) و دیگر آیتاللهها را در رأس میگذارد و به همراه دیگر روحانیون شیعه که برای مجلس انتخاب شدهاند، که اکنون در حال تدوین قانون اساسی است و سپس نوبت ملاهایی میرسد که در داخل دولت موقت، دادگاههای انقلاب، کمیتهها و تشکیلات شبه نظامی قرار دارند و در پایان ملاهای ساده جای میگیرند که به تودهها در دهات و شهرها خدمت میکنند، که پشتیبانی متعصبانه آنها بزرگترین منبع قدرت خمینی و آیتاللهها میباشد.
اگر ایران از نظر ما مهم باشد، منافع خودی به ما میفهماند که مقداری زیادی ناراحتی را تحمل کنیم و یاد بگیریم که به طور موثری با ملاهای مجاهد، پاسداران و حتی فداییان خلق تماس برقرار کنیم.
اگر (امام)خمینی (ره) بمیرد، نفوذ روحانیون کم خواهد شد ولی از بین نخواهد رفت، در صف روحانیون کسانی هستند که میتوانند با غیر روحانیون متشکل شوند.
(از طرف روابط عمومی سفارت آمریکا در ایران به آقای R.T.Curran و آژانس بینالمللی ارتباطات بینالمللی آمریکا واشنگتن)
تاریخ 4 اکتبر 79 مهر 58
دسته دوم از روحانیت: روحانیت میانهرو (سازشکار) که آمریکا توانسته بود با بعضی از آنها ملاقات کنند.«... البته یکی از دلایل مخالفت رهبران مذکور با (امام) خمینی(ره)، شاید وحشت آنها از افکار عمومی است؛ زیرا که آنها از دولت باج میگرفتند و سالها زیر سایه دولت هویدا امرار معاش کردهاند. به عبارت دیگر ملاهایی هستند که احتمالاً قبلاً با (امام) خمینی کار میکردند امروز با دولت سازش کرده و باج میگیرند.
(گزارشگر Lambrakis امضا سولیوان شماره 00471 تاریخ اول سپتامبر 79) «آیتالله (شریعتمداری) در رابطه با روابط آینده ما بین ایران و آمریکا خیلی مهربان و خوشبین بود او قدردانی خود را از کمکهای آمریکا در گذشته اظهار داشت و متذکر شد که ایران همان اندازه محتاج به فروش نفت است که آمریکا محتاج به خرید آن و خاطرنشان ساخت که ساخت ایران برای محفوظ ماندن در مقابل شوروی به کمک آمریکا احتیاج دارد. انتقادات فعلی از آمریکا از این عقیده غلط که آمریکا در امور داخلی ایران دخالت میکند سرچشمه میگیرد. این مشکل میتواند به طور کامل رفع شود و روابط خوب ایران و آمریکا برپایه احترام متقابل میتواند دوباره برقرار شود.
شریعتمداری اظهار داشت که او نه دولت بختیار را تأیید کرده و نه تکذیب، ابهاماتی چند که در برنامه بختیار در رابطه با معنی سوسیالیزم در عبارت سوسیال دمکراسی و همچنین از نظرات دولت بختیار نسبت به عملیات حزب توده وجود دارد. باید و ضروری است که ابهامات کاملاً رفع شود و اکیداً هماهنگ با قانون اساسی عمل کنید.
نظریه: شریعتمداری آشکارا از دیدن شخصی از جانب دولت آمریکا خوشحال بود. موضعش کاملاً منطقی و مساعد (موافق برای همکاری) بود.»
(محرمانه شماره 0513 تاریخ 10 ژانویه 79 از سفارت آمریکا در ایران به وزارت خارجه آمریکا - فوری- فوری- سولیوان)