درست از همان موقع که ارهها برای درختان شهر دندان تیز کردند و بنا به مصلحت پیشرفت زندگی شهری دستهدسته قلع و قمع شدند تا بزرگراهها، تونلها، ساختمانها و برجها جایشان را بگیرد.
در این میان، گران شدن قیمت زمین و ملک در برخی مناطق و بخصوص شمال شهر، بسیاری از مالکان باغهای قدیمی را به طمع انداخت تا از سود میلیاردی که ساخت و ساز برجهای چند ده طبقه میتوانست نصیبشان کند غافل نشوند، اما برای رسیدن به این هدف اول باید از مزاحمت باغهای قدیمی که هر کدامشان چندصد درخت کهنسال را در خود جای داده بود، خلاص میشدند.
برای این کار هم لازم نبود سختی زیادی به خود بدهند، کافی بود مدتی هیچ آبی به درختان تشنه باغ نرسد، خیلی وقتها هم به روشهای ناجوانمردانهتری همچون ریختن اسید پای درختان متوسل میشدند. به این ترتیب به اندازه کافی مستندات قانونی وجود داشت برای اینکه نشان بدهد درختان باغ در حال خشکیدن هستند و چارهای جز قطع کردنشان وجود ندارد. البته خیلیها هم باغ را ملک شخصیشان میدانستند و هرگونه دخل و تصرف در آن را حق قانونی خود میدیدند، بنابراین شبانه با چند کارگر اره برقی به دست میافتادند به جان درختان باغ و همه را از دم تیغ میگذراندند و همان شبانه هم درختان قطع شده را بار کامیونها و به مکان نامعلومی منتقل میکردند.
اهالی محل که پنجره خانههایشان رو به باغ قدیمی کوچه باز میشد، صبح که از خواب بیدار میشدند یکباره چشمشان میافتاد به محوطه وسیع باغ قدیمی که با لودر حسابی صاف شده و تنههای به جامانده از درختانی که شبانه و مخفیانه قلع و قمع شده بودند.
این واقعیت تلخ، همه آن چیزی بود که در این سالها بر باغهای قدیمی تهران گذشته است، باغهای قدیمی با درختان سر به فلک کشیده محکوم به نابودی شد تا برجهای میلیاردی از میانشان متولد شود.
ما میگوییم برجسازی، اما شهرداریها و شورای شهر عنوان برج باغ را روی آن گذاشتهاند، با این هدف که هم ساختوسازهای شهری از رونق نیفتد و هم باغهای با درختان کهنسال و سر به فلک کشیدهشان حفظ شود، اما آنچه در این سالها اتفاق افتاده، چیزی نبوده جز نابودی تدریجی باغهای قدیمی شهر.
نابودی 5000 هکتار فضای سبز
سالهاست به تماشای آسمان غبار گرفته و تنفس هوای آلوده عادت کردهایم، حتی خودمان را هم قانع کردهایم که با فرارسیدن نیمه دوم سال، روزهای سختتری در پیش است؛ روزهایی که آلودگی هوا به مرز هشدار و اضطرار برسد و کاری هم از دست هیچکس ساخته نباشد.
لازم نیست خیلی دور برویم تا مقصر را پیدا کنیم، چون خودمان دست به دست هم دادیم تا ریههای تنفسی شهر را که وجودشان مانند سپرهایی در برابر آلودگی هوا بود، نابود کنیم.
ساختوسازهای شهری و بخصوص بلندمرتبهسازیها در سالهای اخیر تهدیدی جدی برای فضای سبز شهری بوده و حتی از این بابت آسیب جدی متوجه فضای سبز شهر تهران شده است.
مصداق این ادعا، نابودی 5000 هکتار (50 هزار مترمربع) از فضای سبز شهر تهران طی 25 سال اخیر بوده که ساختوسازهای شهری، عامل اصلی این اتفاق تلخ بوده است. به این ترتیب فضاهای سبز و باغات شهر تهران براساس اسنادی که در گزارش طرح جامع شهر تهران نیز آمده از 19 هزار هکتار به 14 هزار هکتار کاهش پیدا کرده است.
محمد حقانی، رئیس کمیته محیطزیست شورای شهر تهران در گفتوگو با جامجم در حالی از نابودی 5000 هکتار از فضاهای سبز شهری ابراز نگرانی میکند که عملکرد شهرداریها را نیز در چنین اتفاقی بیتقصیر نمیداند.
به گفته وی، 60 درصد درآمد شهرداری از محل تغییر کاربری و ساختوساز است که این بزرگترین تهدید برای درختان شهر و باغها به شمار میرود؛ باغهایی که حاصل دامنه پربرکت البرز است، حالا در میان آهن و دود به سوی مرگ پیش میرود و این شرایط موجب شده که نتوان چشمانداز مناسبی را برای این شهر متصور شد، ضمن اینکه اثرات مخربی که به محیطزیست شهری از این بابت وارد میشود، غیرقابل جبران است.
حقانی به سال 59 اشاره میکند، وقتی آن سال لایحهای در مجلس وقت مبنی بر حفظ و توسعه فضای سبز در شهرها به تصویب رسید که تکالیف سختی را بر دوش مدیریت شهری میگذاشت، بخصوص تبصره 3 ماده 4 این قانون که بصراحت میگفت: شهرداریها باید نسبت به حفظ فضای سبز شهری اقدام کنند.
سال 88 وقتی آییننامه اجرایی این قانون به تصویب رسید، براساس بند 12 آن تاکید شد که به منظور حفظ باغات، شورای شهر موظف است محدودیتهایی در این چارچوب تهیه و تصویب کند، اما چرا؟
در قانون سال 59 اجازه قطع درختان به مالکان داده نشده بود، اما در ماده 12 آییننامه اجرایی سال 88 قرار شد هم برای کمک به توسعه شهری و هم برای صیانت از باغها، شورای شهر محدودیتهایی را در ساختوسازهای شهری در باغات به تصویب برساند.
البته اگر در تمام این سالها قانون رعایت میشد، دامنه آسیب به باغهای شهری تا این حد گسترده نمیشد.
حقانی توضیح میدهد: مقررات مربوط به برج باغها میگوید ساختوساز در باغات پراکنده تهران که اغلب در میانه بافتهای شهری قرار گرفته است، باید تابع ضوابط دستورالعمل ماده 12 باشد، یعنی سطح اشغال آنها به جای 60 درصد معمول در قطعات مسکونی فقط 30 درصد باشد. اگر این قانون اجرا میشد، 70 درصد مساحت باغهای تهران هنگام ساخت برج نجات پیدا میکرد، اما گشتی کوتاه در مناطق شمالی شهر بخوبی نشان میدهد سطح اشغال برخی برجها نه 30 درصد؛ بلکه بسیار بیشتر از این مقدار است. قانون حفظ و گسترش فضای سبز البته به نکات دیگری هم در دفاع از درختان اشاره دارد، به طور مثال اینکه اگر مالکان باغها در نگهداری درختان کوتاهی کنند و عمدا آنها را آبیاری نکنند یا به هر طریق دیگر به آنها آسیب بزنند، شهرداری میتواند با گرفتن مجوز از مرجع قضایی اقدام به نگهداری و آبیاری درختان کند و هزینههای صرف شده را از مالکان بگیرد.
همچنین مطابق قانون، مالکان باغها باید به ازای هر درختی که با اجازه شهرداری قطع میکنند، نهالهایی با ارتفاع حداقل ده سانتیمتر بکارند، این در حالی است که قانون علاوه بر پیشبینی مجازات حبس برای متخلفان تاکید دارد، در صورتی که قطع درخت یا اقدامات تخریبی از سوی مالکان به نحوی باشد که باغ از حالت باغ بودن خارج شود، تمام زمین به نفع شهرداری ضبط شده و صرف خدمات و فضای سبز عمومی شهر خواهد شد، اما از شواهد امر پیداست که این قانون در اجرا با اما و اگرهایی مواجه است.
حقانی تصریح میکند: اگر مصوبه شورای شهر در این سالها بدرستی اجرا نمیشد، یعنی به مالکان باغها فقط اجازه ساخت در 30 درصد مساحت باغ داده میشد، مشکلات امروز پیش نمیآمد. در واقع بخشی از مشکلات امروز برج باغها در تهران به سبب نبود نظارت دقیق شهرداریها بر روند ساختوسازهای در حال انجام است.
رئیس کمیته محیطزیست شورای شهر تهران با بیان اینکه نگاه پولی به باغات و فضای سبز شهر تهران نگاه مردودی است، به ضرورت بازنگری در مصوبه شورای شهر در خصوص برج باغها که براساس آن به مالکان باغها اجازه تخریب 30 درصد فضای سبز داده شده و همین موضوع زمینه برخی سوءاستفاده را فراهم آورده، تاکید میکند.
درختانی که قطع نشدند
موضوع قطع درختان باغ پسیان به بهانه ساخت هتل در آنجا (که البته مجوز این کار سال 91 از سوی سازمان میراث فرهنگی وقت داده شده بود) با ورود بموقع سازمان محیطزیست و درخواست از شهرداری و شورای شهر برای جلوگیری از این اقدام، خوشبختانه فعلا متوقف شده است.
ساختوساز در باغ معنوی جمشیدیه هم پس از فعالیتهای مشکوک مبنی بر قطع درختان و برانگیخته شدن حساسیتها از سوی اهالی محل و فعالان محیطزیست و رسیدن این موضوع به گوش اعضای شورای شهر و در نهایت اعلام شکایت متوقف شد.
البته این تنها نمونههای از سناریوی دنبالهدار قطع درختان است که با رسانهای شدن موضوع، جلوی آن گرفته شد، اما متاسفانه هر از گاهی اخباری مبنی بر قلع و قمع شبانه درختان باغهای شخصی قدیمی شنیده میشود و موضوع وقتی به گوش مسئولان شهری و شورای شهر میرسد که دیگر کار از کار گذشته و شاید تنها کاری که میتوان انجام داد، جلوگیری از ادامه روند ساختوساز باشد، در حالی که در این میان تعداد زیادی از درختان قربانی شدهاند.
شناسنامه باغات تهران کجاست؟
اگر همه درختان از لحظهای که کاشته میشوند، مانند هر نوزادی که متولد میشود، شناسنامه داشتند کمتر کسی میتوانست به آنها دستدرازی کند و شاید باغهای چندصد هکتاری دیگر به بهانه هر ساختوسازی در معرض تهدید قرار نمیگرفتند.
البته این کار قرار بود برای تکتک باغهای تهران نیز انجام شود، مهمترین هدف از این کار حفظ باغات به عنوان سرمایه زیستمحیطی شهر از یکسو و جلوگیری از تخریب و نابودی آنها برای انجام ساختوسازهای شهری از سوی دیگر بود.
طرحی که به گفته محمد حقانی از سال 59 تاکنون باید اجرا میشد، اما در این سالها با تغییر مدیریتهای شهری هیچگاه اجرا نشده است.
هرچند در دوره مدیریت فعلی شهرداری تهران نیز علی محمد مختاری، مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز شهر تهران، سال گذشته از شناسنامهدار شدن باغات تهران خبر داده بود، اما تاکنون در این باره که چه تعداد از این باغها دارای شناسنامه شده، گزارشی به شهروندان داده نشده است.
مختاری در آخرین اظهار نظر خود درباره شناسنامهدار شدن باغات تهران اعلام کرده بود که همه باغات تهران برای اجرای این طرح شناسایی شده و کار بهروزرسانی اطلاعات در این زمینه در حال انجام است.
باغات شهر تهران در حالی همچنان در انتظار تحقق وعده شناسنامهدار شدن است که هرچند وقت یک بار از گوشه و کنار شهر، خبر از قطع درختان کهنسال فلان باغ قدیمی در مناطق شمال یا غربی شهر منتشر میشود، بدون اینکه دستگاه مسئول پاسخ قانعکنندهای در این باره داشته باشد، اما آیا در این شرایط همچنان باید دست روی دست بگذاریم و شاهد نابودی باغهای قدیمی شهرمان باشیم؟
رئیس کمیته محیطزیست شورای شهر تهران، از شهروندان و فعالان محیطزیست که دلسوزانه پیگیر وضع قطع درختان به بهای ساختوسازهای شهری هستند، میخواهد در صورت مشاهده مواردی از قطع درختان و تخریب فضای سبز به هر دلیلی، موارد را به کمیته محیطزیست شورای شهر تهران گزارش دهند تا این کمیته موضوع را پیگیری کند.
البته حقانی به این نکته نیز تاکید دارد که مسئولیت شهروندی شهروندان در گزارش تخلفات نمیتواند دلیلی بر این باشد که شهرداریهای مناطق در نظارت جدی بر ساختوسازهای انجام شده در محدوده کمربند سبز شهر تهران و باغهای قدیمی کوتاهی کنند.
درختان قربانی میشوند تا شهرمان هر روز یک
قدم به سمت مدرن شدن پیش برود؛ آن هم به این بها که روزی برسد که تعداد
روزهای پاک در هوای کلانشهرها به تعداد انگشتان دست هم نرسد و این تاوانی
است که فرزندان ما در آینده باید به بهای نابودی تدریجی شهر سبزشان
بپردازند./جام جم