پس از سه ماه کشمکش بر سر تقلب گسترده در جریان انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، در نهایت با اعلام نتایج بازشماری آراء، 'محمد اشرف غنی احمد زی' به عنوان رئیس جمهور جدید جمهوری اسلامی افغانستان معرفی شد. اشرف غنی یک تکنوکرات تحصیل کرده آمریکاست که پس از سقوط طالبان به افغانستان بازگشت.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، پس از هفته ها کشمکش انتخاباتی در افغانستان و اعتراضات به تقلب گسترده با هدف ممانعت از روی کار آمدن عبدالله عبدالله - که با وعده اصلاحات پا به رقابت های انتخاباتی گذاشته بود - صورت می گرفت، در نهایت با ایستادگی این نامزد سابقا مجاهد افغان و دعوت مردم به آرامش، به گفتگو و ائتلاف انجامید. براین اساس، با اعلام کمیسیون انتخابات افغانستان، اشرف غنی احمدزی رئیس جمهور جدید افغانستان و رئیس کابینه خواهد بود و طبق توافقنامه تشکیل دولت وحدت ملی، دکتر عبدالله عبدالله نامزد رقیبش رئیس اجرایی با اختیاراتی در حد نخست وزیر، شورای وزیران را راهبری خواهد کرد.

آنچه پیش از مشخص شدن نتیجه انتخابات برای کارشناسان آشکار شده بود، نزدیکی گرایش های فکری و سیاسی اشرف غنی به آمریکا در مقایسه با رقیب اصلی اش عبدالله عبدالله بود که مسیر امضای توافقنامه امنیتی مورد نظر آمریکا را سهل تر می کرد. از سوی دیگر عبدالله عبدالله نیز که با شعار اصلاحات پا به عرصه انتخابات گذاشته بود، بدلیل روشن نبودن برنامه هایش چندان مورد حمایت آمریکا نبوده و گزینه مطلوبی برای واشنگتن بشمار نمی رفت. ازین رو از چند روز مانده به برگزاری انتخابات افغانستان زمزمه های جهت دهی با انتخابات و تقلب گسترده به سود اشرف غنی به گوش می رسید. در نهایت با حضور جان کری و مذاکرات انجام شده با حضور دو نامزد، تصمیم بر تقسیم قدرت در افغانستان گرفته شد و احمدزی رسماً بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد.

به گزارش سایت مشرق 'محمد اشرف غنی احمدزَی'، متولد 1328 ولایت 'لوگر' در جنوب کابل است. او در دانشگاه های آمریکایی بیروت و کلمبیا در نیویورک تحصیل کرده و دارای مدرک دکترا در رشته مردم شناسی است. اشرف غنی، سابقه سال ها فعالیت در بانک جهانی را داشته و با رسانه های مختلف بین المللی به عنوان کارشناس و تحلیلگر مسائل افغانستان گفتگو کرده است. این شخصیت سیاسی، سابقه تدریس در دانشگاه های 'جان هاپکینز' آمریکا و 'اروز' دانمارک را هم در کارنامه خود دارد.

اشرف غنی از اکتبر 2001 (1380ش) مشاور 'اخضر ابراهیمی' - نماینده ویژه سازمان ملل در افغانستان - شد و فعالیت در داخل افغانستان را آغاز کرد. ولی چند ماهی از آغاز به کار وی نگذشته بود که مشاور ارشد 'حامد کرزای' - رئیس جمهوری افغانستان - گردید. او همچنین رئیس اداره هماهنگ کننده کمک های بین المللی به افغانستان بود.

اشرف غنی در ماه ژوئن 2002 میلادی (1381ش) به عنوان وزیر مالیه یا دارایی، عضو کابینه دولت انتقالی به رهبری حامد کرزای شد و تا دسامبر 2004 (1383ش) در این مقام بود.

احمدزی پس از انتخابات ریاست جمهوری 1383، به کابینه حکومت منتخب راه نیافت و به ریاست دانشگاه کابل منصوب شد؛ اما پس از دو سال فعالیت، از این مقام کناره گرفت و به یکی از منتقدان جدی حکومت کرزای بدل شد. او وجود فساد در ادارات دولتی و عدم موفقیت برنامه های حامد کرزای برای مبارزه با فساد را ناشی از ضعف مدیریت او می دانست.

احمدزی در سال 2006 میلادی (1385ش)، از سوی افغانستان به عنوان نامزد دبیر کلی سازمان ملل برای جانشینی کوفی عنان معرفی شد، اما در برابر 'بان کی مون' - دبیر کل کنونی این سازمان - شکست خورد. چندی بعد، در انتخابات ریاست جمهوری 1389 با حامد کرزای رقابت کرد، اما رای چندانی به دست نیاورد.

حامد کرزای، اشرف غنی احمدزی را در دور دوم ریاست جمهوری خود بعنوان مسئول برنامه انتقال مسئولیت امنیتی از نیروهای خارجی به نیروهای امنیتی داخلی تعیین کرد. وی از طراحان اصلی 'افغانی سازی' امنیت در حکومت حامد کرزی شمرده می شود.

اشرف غنی در انتخابات ریاست جمهوری 1388 افغانستان در رتبه چهارم قرار گرفت و در دور اول انتخابات 1393 با 6/37 درصد آراء در رتبه دوم قرار گرفت، سپس با عبدالله عبدالله - دیگر نامزد اصلی - در دور دوم این انتخابات به رقابت پرداخت و براساس نتایج اولیه دور دوم توانست 44/56 ? آراء مردم افغانستان را به خود اختصاص دهد. با این حال، اعتراض عبدالله عبدالله به نتیجه انتخابات و ارائه شش فقره مدرک مستند مبنی بر تقلب باعث شد که احمدزی مجبور به پذیرش بازشماری کل آراء مأخوذه شود.

غنی در اواخر دهه 1960 میلادی، پس از پایان دوره متوسطه در 'لیسه حبیبیه' کابل، وارد دانشگاه امریکایی در بیروت لبنان شد و در همان جا با همسر مسیحی کنونی اش، 'رولا سعاده' آشنا گردید. اشرف غنی تقریباً حدود یک دهه در بیروت به سر برد و در سال 1977 دوره کارشناسی ارشد خود را در رشته انسان شناسی (انتروپولوژی) به پایان رساند. بورسیه غنی و حدود 70 تن دیگر از طرف مؤسسه کمک های امریکا (یو اس ای دی) تامین شد.

خانواده همسر احمدزی اگرچه از حیث تعلقات دینی از مسیحیان کشور لبنان می باشند، اما به نظر می رسد که این خانواده بیشتر سکولار مشرب هستند تا دین دار. 'فؤاد سعاده' - برادر رولا - یکی از آکادمیسین های جوان مارکسیست لبنان بود. دکتر 'محمد جمیل حنفی' - که یکی از دانشجویان هم دوره اشرف غنی در دانشگاه بیروت بوده و سپس مدرک دکترای خود را در رشته مردم شناسی در آمریکا اخذ نموده - در مقاله ای در مورد اشرف غنی، از احتمال همکاری فؤاد سعاده با غنی در نوشتن پایان نامه کارشناسی ارشدش سخن به میان آورده و همچنان ادعا می کند که پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترای غنی شباهت زیادی به هم دارند.

وی پس از پایان دوره کارشناسی ارشد، در سال 1977 به افغانستان برگشت و مدت کوتاهی - در حدود کم تر از یک سال - در دانشگاه کابل مشغول تدریس شد. غنی در همان سال با به دست آوردن بورسیه ای از سوی موسسه کمک های امریکا به همراه 70 نفر دیگر، برای ادامه تحصیل به امریکا رفت و وارد دانشگاه کلمبیا شد. او از سال 1977 تا سال 1984 مشغول پژوهش در مقطع دکترا بود.

بعد از اتمام دوره دکترا، وارد دانشکده تازه تاسیس انسان شناسی دانشگاه 'جان هاپکینز' می شود و در آنجا به عنوان استاد دانشگاه تا زمان استخدامش در بانک جهانی مشغول تدریس می گردد. در سال 1987 (1366ش)، برای انجام پژوهش میدانی به پاکستان می رود و در کمپ های مهاجرین و مدارس دینی برای یک مدت کوتاه کار و تحقیق می کند. غنی در مبارزات انتخاباتی امسال با توجه به همین دوره ادعا کرد که در پاکستان سیرت النبی خوانده است. این در حالی است که سفر او به پاکستان نه به خاطر فراگیری آموزش های دینی بلکه برای انجام پژوهش های میدانی بوده است.

برخورداری از مشاوران تبلیغاتی آمریکایی

'جیمز کارویل' - استراتژیست مشهور آمریکائی - (James Carville) علنا مشاور و رایزن وی در مبازرات انتخاباتی ریاست جمهوری افغانستان در 2009 (1388ش)بود. غنی یکبار در یک بیانیه عمومی در رابطه با کارویل چنین گفت: 'این مرد خیلی مرا درک میکند. او فرزند نیواورلئان است. اگر نیواورلئان را بشناسید، افغانستان را هم خواهید شناخت'. نیواورلئان شهر کارویل است. پس اصلا جای تعجبی نیست که غنی در دوره ای نماینده آمریکا در 'کمیسیون هماهنگی افغانستان' بود.

12 فرمان جیمز کارویل برای اشرف غنی

جیمز کارویل عضو حزب دموکرات امریکا، مسئول ستاد انتخاباتی بیل کلینتون، و مشاور نخست وزیر رژیم اسراییل، در انتخابات سال 93 بار دیگر در رأس ستاد انتخاباتی و مشاوران تبلیغاتی اشرف غنی احمدزی قرار گرفت و با چند توصیه به ظاهر ساده اما مهم و اساسی مبلغ سی هزار دلار از وی دریافت کرد.

جیمز کارویل

توصیه های آقای جیمز کارویل بدین شرح بود:

2 فوریه 2014،

عالیجناب اشرف غنی احمدزی،

1- در همه حالات طوری رفتار کنید که از هم اکنون پیروز میدان جلوه کنید.

2- در مواجهه با مردم، لبخند را فراموش نکنید ولی در مقابل رقبا باید صلابت داشته باشید.

3- مراقب عصبانیت خود به خصوص در مقابل انظار عمومی و دوربین های تلویزیونی باشید.

4- متن سخنرانی خود را قبل از اجتماعات حداقل دو بار از حفظ مرور کنید.

5- خواب عمیق هر شب را فراموش نکنید، آثار خستگی در چهره شما موجب ناامیدی هوادارانتان می شود.

6- در هر سخنرانی حداقل برای حل دو معضل کلی مخاطبان خود وعده و قول قطعی بدهید.

7- همیشه نیمی از هوشیاری خود را برای مراقبت از حریف اختصاص بدهید (یک چشم و یک گوش شما مختص حریف است).

8ـ در ملاقات با مسئولان و شخصیت های خارجی، اعتماد به نفس خود را به رخ طرف مقابل بکشید. راه ساده برای این کار آن است که یک پای خود را روی دیگری اندازید و طوری بنشینید که کفش تمیز شما با جوراب مشکی دیده شود. این توصیه همیشگی من به پرزیدنت اوباما بوده است.

9ـ در مصرف به موقع داروهای روزانه خود دقت نمایید. شاید بهتر باشد تا پایان زمان انتخابات، یک نفر خاص برای این کار مأمور کنید.

10ـ توصیه اکید من آن است که حداقل در هر روز 40 دقیقه به یوگا بپردازید، این کار برای تمرکز بهتر و آرامش شما مفید و حتی لازم است.

11ـ نوشیدن حداکثر 30 سی سی نوشیدنی محرک در میان وعده برای کار بی وقفه در بعدازظهر بسیار مناسب است. البته شاید به دلایل مذهبی شما نتوانید این کار را انجام دهید.

12ـ در بنرهای تبلیغاتی خود دقت کنید. هیچ عکسی بدون روتوش دقیق استفاده نشود. سایه چشم ها، چروک های پیشانی و کناره بینی در عکس هایی با اندازه بزرگ نامناسب دیده می شود. در حذف آنها دقت شود.

راه دشوار اشرف غنی در افغانستان

به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران سیاست افغانستان، چند عامل در عدم توفیق احتمالی اشرف غنی بعنوان رئیس جمهور آینده افغانستان با توجه به روحیه مردم این کشور دخیل است:

1- اتکاء بیش از حد به غرب: تمام چشم امید اشرف غنی به حمایت غرب دوخته شده است، نه به مردم افغانستان. این چیزی است که غالب مردم افغانستان به آن معتقدند. او، در آمریکاپرستی گوی سبقت را از کرزای و دیگران ربوده است. غنی، به قصه کرزای از کنفرانس بن تا کنون نگاه کرده و با خود گمان می کند که اگر حمایت غرب را با خود داشته باشد، به قدرت خواهد رسید. از این رو، کمپین انتخاباتی برای وی شکل یک نمایشنامه را داشت و نیازی به حمایت مردم نبود؛ چرا که نهایتا آمریکایی ها نقشه تقلب و هدایت انتخابات را کشیدند.

2- عدم آشنایی با واقعیت های جامعه افغانستان: اگرچه غنی به مدت چند سال وزیر مالیه افغانستان بوده ولی عدم آشنایی کافی وی با خصوصیات افغانستان یکی از عناصر اساسی ضعف او تلقی می شود. این کاندیدا، از زاویه نشریات غرب به واقعیت های افغانستان نگاه می کند. افزون بر آن، غنی عمر خویش را در غرب سپری نموده است و بیشتر در خدمت غرب بوده تا مردم افغانستان. او ممکن است که یک استاد خوب باشد، اما سیاستمدار تیزهوش و کاریزماتیک و مردم دوستی نیست. این در حالیست که غنی برای کمپین خود از مشاور امریکایی استفاده می کند تا به کمک وی کشور خود را بشناسد.

3- رقابت های قبیله ای: اشرف غنی، حامد کرزای را یکی از موانع عمده در برابر موفقیت خویش می شمارد. یکی از انگیزه های مخالفت وی با کرزای، رقابت سنتی میان قوم 'غلجایی' و 'درانی' است. کرزای، متعلق به قوم 'پوپلزی' که شاخه ای از درانی است می باشد که در چند قرن اخیر بر قوم غلجایی - که بیشتر مردم جنگجو هستند - حکومت کرده است؛ اما حکومت این قوم بعد از 'کودتای هفت ثور' بدست نیروهای چپ که غالب افسران آنها را غلجایی ها تشکیل می دادند، سقوط کرد.

بخشی از نارضایتی ها، کشمکش ها و جنگ ها در 'قندهار' و 'هلمند' نیز ریشه در رقابت ها و اختلافات قبیله ای دارد. اخیراً، طرفداران کرزای بویژه برادران و اقارب وی به ستاد انتخاباتی و هواخواهان احمدزی در قندهار حمله کردند. این در حالی است که احمدزی با استفاده از نفوذ خویش اسم برادران کرزای را به عنوان قاچاقچی و مافیای قندهار در سر زبان رسانه های غربی انداخته است.

غنی، حامد کرزای را نه تنها از لحاظ توانایی و کفایت کاری شخصیتی ضعیف می شمارد، بلکه از لحاظ مدیریت رقابت بین القبیله ای نیز مستحق حکومت داری نمی داند. او معتقد است که چون اکثریت رهبران و نیروهای طالبان غلجایی ها هستند، هرگز با کرزای صلح نخواهند نمود. وی باور دارد که می تواند طالبان را به آسانی بر سر میز مذاکره بنشاند و جنگ در جنوب را خاتمه دهد. از این رو، غنی معتقد است که مردم پشتون بویژه طالبان تحت رهبری کرزای متحد نخواهند شد.

4- برنامه های خیالی و ناکارآمد: اشرف غنی احمدزی آثاری در خارج از افغانستان از جمله کتاب 'بازسازی دولت های ناکام' نگاشته است. اما طرح های وی برای کشور خودش که در صدر دولت های ناکام قرار دارد، چندان کارساز نیست.

اشرف غنی بارها گفته است که نقشی مهم در طرح قانون اساسی و انتخاب نظام متمرکز ریاستی داشته است. اما نظام ریاستی تولیدی وی، در 5 سال اخیر نه تنها افغانستان را به بحران و اوج فساد اداری سوق داد، بلکه گرایش شدید به دیکتاتوری و تمامیت خواهی دارد.

تضادهای ساختاری در قانون اساسی افغانستان نیز محصول هنر غنی احمدزی است. وی، یکی از بنیان گذاران فساد اداری، حیف و میل کمک های جامعه جهانی، تشدید فقر و کپی برداری کورکورانه از بازار آزاد غرب در شرایط فعلی افغانستان است.

غنی، مخالف سرسخت دموکراسی پارلمانی و انتخاب حکام محلی و شهردارها بوده و طرفدار نظام متمرکز به سبک عبدالرحمن خان است. وی، مدعی است که برای افغانستان یک برنامه 10 ساله دارد، اما بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که برنامه ده ساله او شباهت زیادی به 2 طرح پنج ساله 'داود خان' در زمان حکومتش دارد که از طریق دیکتاتوی خواهان تطبیق آن بود.برنامه اشرف غنی مورد حمایت اکثریت مردم افغانستان قرار نگرفته و مردم خواهان تغییر نظام و ساختار و بافت قدرت هستند. با ساختار متضاد نظام کنونی، نه تنها افغانستان از بحران مشروعیت رنج بیشتر خواهد کشید بلکه باید منتظر جنگ داخلی نیز باشیم.

5- تعصب و تنگ نظری: قابل ذکر است با وجود اینکه اشرف غنی بخش اعظم عمر خود را در میان کانون های علمی، سیاسی و فرهنگی غرب سپری کرده، اما جهان بینی و تعصب قبیله ای را تا به حال در ذهن خود حفظ نموده است. چنانکه در زمان تصدی وزارت مالیه افغانستان، تبعیض و تعصب قومی را بشدت نشان داد.

تنگ نظری های اشرف غنی آن قدر در میان سیاستمداران افغانستان محسوس است که حتی زمانی که وی از میان ملیت های 'تاجیک' و 'هزاره' به دنبال معاون و یا به گفته خود مشاوران سمبلیک بود، هیچکس حاضر نشد در کنار وی قرار بگیرد. در نتیجه، معاون اول خود را یک پشتون تبار انتخاب کرد. همچنین، وقتی خواست که 'استاد محقق' را بعنوان معاون دوم انتخاب کند، محقق و دیگران تبعیض و نفرت ایشان نسبت به هزارگان افغانستان را در زمان تصدی اش در وزارت مالیه را به رخ وی کشیده و حاضر به همکاری با او نشدند.

6- خصوصیات شخصیتی: اشرف غنی از حیث خصوصیات روحی نقاط ضعفی دارد. گزارشات رسانه های معتبر خارجی و داخلی حاکی از آن است که وی مبتلا به سرطان معده بوده و همین بیماری بر اعصاب و مزاج اش تاثیر بسیار منفی بجای گذاشته است. افزون بر آن، وی در میان کاندیداهای افغانستان به کم حوصله، عصبی و تند مزاج بودن معروف است. چنانکه 'احمد رشید' - دوست صمیمی وی - در اثر اخیرش در مورد افغانستان موسوم به 'سقوط در هرج و مرج'، درباره وضعیت سلامت اشرف غنی احمدزی در هنگام تصدی وزارت مالیه چنین می نویسد: 'سرطان معده اکثر قسمت های معده وی را از فعالیت بازداشته و سیستم ایمنی وی را دچار تزلزل کرده است. او در وزارت مالیه نمی توانست یک وعده غذای کامل بخورد. به همین علت، مجبور بود هر ساعت یک مثقال غذا بخورد. او نمی داند که تا چه وقت زنده خواهد ماند'.

احمد رشید که دوست قدیمی غنی است، در مورد رفتار اجتماعی وی چنین می نویسد: 'بیست سال می شود که من غنی را می شناسم ولی وی با هیچکس دوستی نزدیک ندارد. او علاقه زیادی به منزوی بودن دارد. بسیاری، او را آدم متکبری می دانند. بدبختانه، بدخلقی های وی و برخورد متکبرانه او با افغان ها از وی یک شخصیت منفور در کابینه افغانستان ترسیم نمود. هیچکس دوست نداشت که با وی همکاری کند. او چند دوست معدود داشت. وزرای دیگر کابینه او را متهم می کردند که در تصمیم گیری ها انحصارطلب است. سرانجام، شکایت ها در مورد وی، کرزی را مجبور ساخت که او را از کابینه 2004 (1383ش) خارج سازد. اخضر ابراهیمی که در تمام حالات یکی از حامیان اصلی احمدزی بود یکبار گفته بود که زمانیکه وی از کابینه استعفا می داد، حتی یک وزیر هم حاضر نشد از وی حمایت کند.

نکته قابل توجه اینکه غنی برای تقویت موقعیت خویش، جیمز کارویل که پیشتر از وی سخن گفتیم را به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی خود معرفی نموده بود. قابل یاد آوری است که در انتخابات سال 2004 (1383ش) 'زلمی خلیل زاد' به عنوان سفیر و نماینده ویژه 'جرج بوش' ریاست ستاد انتخاباتی کرزای را بر عهده داشت و در آن زمان هم اعتراض بسیاری از کاندیداها به تقلب به جایی نرسید.

اما این نگرانی در انتخابات 2014 جدی تر شد که ناظرین سازمان ملل و اتحادیه اروپا مثل انتخابات 2004 افغانستان که به نفع کرزای از تقلب گسترده چشم پوشی نمودند، این بار نیز به نفع غنی عمل نمودند. زیرا حضور کارویل به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی غنی، شک و تردید را نسبت به شفافیت انتخابات بیشتر می سازد.

امضای موافقت نامه امنیتی واشنگتن - کابل

با اعلام نتایج انتخابات افغانستان که 'اشرف غنی احمدزی' را به عنوان رئیس جمهور منتخب معرفی کرد، امضای موافقت نامه امنیتی مورد خواست آمریکایی ها محقق خواهد شد. چرا که وی دارای تابعیت آمریکایی بوده و در ارزیابی های ناظران سیاست افغانستان، عنصری نزدیک به آمریکا و پاکستان محسوب می شود.

اشرف غنی، بیشتر دارای نگاه به غرب است. او تکنوکراتی تحصیل کرده غرب محسوب می شود و دارای ارتباطات خوبی با کشورهای اروپایی و آمریکا بوده است. در واقع این نگاه از سوی وی که بخواهد همچنان به دنبال یک راه حل غربی برای مسائل افغانستان باشد، می تواند در درجه نخست برای خود افغانستان و مردم آن مشکل ساز گردد.

به موجب این پیمان، تمامی حوزه های بازسازی بخش نظامی و امنیتی افغانستان بر عهده نیروهای آمریکایی گذاشته می شود و این موضوع برای تثبیت و نهادینه کردن حضور غرب در این کشور تعیین کننده است. ساختار ارتش و پلیس در افغانستان، شرقی و به عبارتی روسی است و فرآیندی که برای تغییر ساختار، نوع آموزش ها، تجهیزات و سلاح ها از سال 2002 (1381ش) تاکنون دنبال شده نهایی نشده است. در مقابل، این پیمان کمک می کند که ارتش ملی و پلیس افغانستان کاملا وابسته به غرب -و به طور مشخص آمریکا- شوند و پیامدهای این موضوع فقط محدود به سال 2016 (1395ش) نیست، بلکه درازمدت و دیرپا خواهد بود.

گزاره دیگر در چشم انداز امضای موافقت نامه امنیتی، مسئله وجود پایگاه های خارجی و تاثیر آن بر روی افغان ها و همسایگان آنها است. علاوه بر این، باید در نظر داشت که کمیت و کیفیت حضور نیروهای خارجی بر معادلات و رقابت های سیاسی این کشور و فرآیند صلح آن مؤثر خواهد بود. همچنین این مسئله بر اینکه طالبان به عنوان یک نیروی گریز از مرکز و یک اپوزیسیون پیروز عمل کند یا خیر، تأثیرگذار خواهد بود. جایگاه نیروهای جهادی و جنگ سالاران سابق و همچنین میزان جذب سرمایه خارجی و فرآیند توسعه و بازسازی افغانستان از دیگر مسائلی هستند که از حضور نیروهای خارجی تأثیر خواهند گرفت.

نکته شایان توجه اینکه حامد کرزای با تاخیر در امضای موافقتنامه امنیتی با آمریکا سعی کرد که این موافقتنامه 'کاپیتولاسیون وار' را در تاریخ به اسم خود ثبت نکند تا بتواند در عالم سیاست به ایفای نقش بپردازد.

* اشرف غنی یک تکنوکرات تحصیل کرده آمریکاست که پس از سقوط طالبان به افغانستان بازگشت

* تمام چشم امید اشرف غنی به حمایت غرب دوخته شده است، نه به مردم افغانستان. این چیزی است که غالب مردم افغانستان به آن معتقدند. او، در آمریکاپرستی گوی سبقت را از کرزای و دیگران ربوده است

* با اعلام نتایج انتخابات افغانستان که 'اشرف غنی احمدزی' را به عنوان رئیس جمهور منتخب معرفی کرد، امضای موافقت نامه امنیتی مورد خواست آمریکایی ها محقق خواهد شد. چرا که وی دارای تابعیت آمریکایی بوده و در ارزیابی های ناظران سیاست افغانستان، عنصری نزدیک به آمریکا و پاکستان محسوب می شود

* حامد کرزای با تاخیر در امضای موافقتنامه امنیتی با آمریکا سعی کرد که این موافقتنامه 'کاپیتولاسیون وار' را در تاریخ به اسم خود ثبت نکند تا بتواند در عالم سیاست به ایفای نقش بپردازد
/انتهای پیام
منبع:ایرنا
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.