سخنان روز گذشته رهبر انقلاب درباره آمریکا و داعش تیتر یک بیشتر روزنامه های امروز شد .

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،رهبر انقلاب اسلامی دیروز  هنگام  خروج از بیمارستان ، اظهارات مقامات آمریکایی در خصوص مبارزه با داعش را پوچ، توخالی و جهت‌دار خواندند و با اشاره به سخنان وزیر امور خارجه و سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا که صراحتاً اعلام کردند از ایران برای مبارزه با داعش دعوت نخواهند کرد، افزودند: اینکه آمریکا از ایران برای حضور در یک کار خلاف و غلط دسته‌جمعی مأیوس می‌شود، مایه‌ی افتخار ما است و افتخاری بالاتر از این، برای خود نمی‌دانیم.اما آنها رسما از دکتر ظریف برای پیوستن به این ائتلاف دعوت به عمل آوردند .

هر یک از روزنامه ها به سلیقه خود فرمایشات رهبر انقلاب را به تیتر یک آوردند.

بی‌رحمانه نقد کن ولی مشورت نده!


کیهان   با اشاره به صحبتهای حجاریان درباره  نماینده های مجلس و دولت  نوشت مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور ابراز امیدواری کرد دولت روحانی عاقل‌تر از آن باشد که به مشورت حجاریان عمل کند!چند ماه از اظهارات عجیب و دیکتاتور‌گونه سعید حجاریان می‌گذرد و هنوز واکنش‌ها به آن ادامه دارد. حجاریان که روزگاری از او با عنوان تئوریسین اصلاحات یاد می‌کردند، در سخنان عجیبی گفته بود: «اگر نمایندگان برخلاف خواسته مردم حرف بزنند و عمل کنند و بعد آن وقت ببینند آیا مردم حوزه‌های انتخابیه‌شان آنها را به شهرشان راه می‌دهند؟ اگر این کار را بکنند مردم آنها را حتی به شهرهایشان راه نمی‌دهند. من معتقدم حتی اگر قرار باشد قانون اساسی عوض شود، باید شرایطی فراهم شود تا مانند بسیاری از کشورها، دولت بتواند مجلس را منحل کرده و انتخابات زودهنگام برگزار کند تا مردم مجددا رای دهند و سیستمی هماهنگ پدید آورند» این سخنان که یادآور ماجراهایی مثل به توپ بستن مجلس و مقابله با نماد مردمسالاری بود واکنشهای زیادی را برانگیخت. عماد افروغ آن را فاشیستی خواند، کاریکاتوریستی او را سوار بر ویلچری که به شکل توپ جنگی طراحی شده بود، در حال حرکت به طرف مجلس نشان! و حتی رضا خاتمی که خود نماد افراطی‌گری است گفته بود نظر حجاریان را نمی‌پسندد و آن را دیکتاتوری فردی قلمداد کرده بود!

اکنون و پس از چند ماه، حسام‌الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور در پاسخ به سوال خبرگزاری دانشجو درباره پیشنهاد حجاریان مبنی بر اینکه دولت باید به گونه‌ای قدرتمند باشد که بتواند مجلس را نیز منحل کند، در پاسخی توام با طعنه و کنایه گفته: «دکتر حجاریان در دوره اول ریاست‌جمهوری آقای خاتمی مشاور رئیس‌جمهور بودند. آقای خاتمی تعبیری داشتند که می‌فرمودند برخی مشاوران به گونه‌ای هستند که با آنها مشورت کنید اما خلاف آن عمل کنید. امیدوارم این دولت عاقل‌تر از آن باشد که به مشورت‌های این چنینی تن دهد. بعضی از مشورت‌ها در سنین بالای شصت سال دیگر قابل پذیرش نیست.»

آشنا که ظاهرا اصرار و تاکید زیادی برای خط‌کشی بین دولت و جریان افراطی اصلاحات دارد، همچنین در گفتگو با اندیشه پویا با بیان اینکه این‌گونه صحبت‌ها به دولت لطمه می‌زند، خاطر نشان کرد: «من ترجیح می‌دهم آقای دکتر حجاریان اپوزیسیون این دولت باشد و نقش‌شان را هم به مثابه یک اپوزیسیون درست ایفا کنند. نقد کنند. حتی دولت را بی‌رحمانه نقد کنند و راه‌حل بدهند. حتما کسی که در ساختار سیاسی ایران تنفس می‌کند مشورت شوخی به دولت نمی‌دهد و نمی‌گوید که مجلس را منحل کنید.»

روز گذشته روزنامه های مختلف اصلاح طلب به «گشتهای امر به معروف  انصار حزب الله»  تاختند ، این موضوع  امروز هم  مورد هجمه برخی روزنامه هاست .

*هشدار وزارت کشور

روزنامه دولتی ایران  نوشت :‌دبیر کل انصار حزب‌الله از آمادگی برای آغاز گشت‌های ارشاد خبر داد و گفت که فعالیت گشت‌های این تشکل از هفته آینده آغاز خواهد شد.«عبدالمجید محتشم» به آریا گفت که نیروهایشان را از طریق توزیع فرم جذب کرده‌اند. وی در پاسخ به این که این افراد آموزش داده شده‌اند یا نه؟ اظهار داشت: «به میزانی که لازم بوده توجیه شده‌اند. مربیان این افراد ائمه جماعات مساجد و روحانیون بوده‌اند و کارت شناسایی هم ندارند.» این در حالی است که مسئولان وزارت کشور از جمله  قائم مقام وزیر کشور مؤکداً اعلام کرده  این تشکل مجوز تذکر و برخورد ندارد. «حسینعلی امیری» با غیر قانونی خواندن این فعالیت‌ها به ایران گفت که اگر موردی مشاهده شود نیروی انتظامی موظف به انجام وظیفه خود خواهد بود.«عبدالرضا رحمانی‌فضلی» وزیر کشور نیز روز گذشته در نشستی خبری گفت: همان گونه که در گذشته نیز بارها این مسأله را عنوان کرده‌ام هر فعالیت اجتماعی باید مبتنی بر قانون باشد و متولی این مسأله نیز وزارت کشور است .

«ائتلاف 40 کشور»نیز همچنان مورد توجه رسانه های دو جناح قرار دارد .

«داعش، کاتاليزوري براي يک رابطه»

 روزنامه مردم سالاری در سرمقاله خود به بررسی همگرایی ایران و عربستان برای مبارزه با داعش پرداخته است؛ سينا خسروي در سرمقاله «داعش، کاتاليزوري براي يک رابطه» ابتدا به صورت کوتاهی به شرایط شکل گیری عربستان و مناسبات آن با ایران می پردازد و سپس نوشت« در روزگاري که تروريسم بي‌رحمانه جان انسان‌ها را مي‌گيرد و ميليون‌ها نفر را آواره مي‌سازد و نهادهاي بين‌المللي هم از ورود جدي سر باز مي‌زنند، وقت آن رسيده که ابرقدرتهاي جهان اسلام با رويکردي نو، از اختلافات ديرين دست برداشته و نداي وحدت سر دهند. ندايي که بايستي بر پايه واقع‌گرايي سرداده شده و تفاهم پايدار از دل آن خارج شود. مطمئنا تعصب بر اشتباهات، خسارت بار بوده و هست و بايستي با گفتماني متفاوت در مسير برقراري صلح و عدالت و دستيابي به توسعه و رفاه امت اسلام جايگزين گردد. گفتماني که چند سال پيش از زبان هاشمي در همايش گفتگوي مذاهب اسلامي به روشني ايراد گرديد.»



   مبتکر جنایت؛ پایان دهنده آن

سرمقاله ابتکار  نیز به  تحلیل ائتلاف 40 کشور جهان برای مبارزه با داعش پرداخته است، وی در یادداشت « خودمان گند زده ايم، خودمان هم مي‌خواهيم درستش کنيم!» ابتدا به یادآوری فرجام ائتلاف دوستان سوریه اشاره می نماید که هیچ یک از منافع مردم سوریه را تامین نکرد و سپس نوشت«اکنون دوستان سابق سوريه بارديگر دور هم جمع شده اند تا براي مهار داعش به عنوان يکي از دوستان سابق خود راهي پيدا کنند و لابد بايد نام خود را «دشمنان برخي ازياران دوست داشتني سابق!» بگذارند. از قضا اين بار هم اصرار دارند که در همان دور باطل پيشين بچرخند و روي پرده مي‌گويند که همچنان اعتقادي به مشاوره‌ها و کمک‌هاي ايران و ديگرکشورهاي غيرتابع ندارند. در بهترين حالت تحليل اين تصميم کشورهاي غربي و غربي اين است که آنها با خود مي‌گويند که خودمان گند زده ايم، خودمان هم مي‌خواهيم درستش کنيم. و بدبينانه ترين و البته نزديک به واقع ترين تحليل هم اين است که مبارزه با داعش بهانه است همانگونه که ساخت تکفيري‌ها و رو دادن به آنها براي جولان دادن در سوريه و عراق هم بهانه پشت پرده بود تا اين نقطه از جهان روي ارامش نبيند و هدف همچنان تمديد بي ثباتي و نا آرامي در خاورميانه است. در اين بين انگار که وقايع مضحک عالم ديپلماسي و گاف‌هاي ديپلمات‌هاي جهان حد و حصري ندارد و هيچ گاه هم قرار نيست اين دسته از ديپلمات‌هاي مدعي و تحليلگران و رسانه‌هاي جاده صاف کن آنها از رو بروند.»

 «پاريس، نمايشگاه مبارزه با تروريسم!»

جمهوری اسلامی  نیز در سرمقاله خود  با اشاره به ائتلافی که در روزهای اخیر به وسیله آمریکا در حال تشکیل است، نوشت:  هر چند دلايل نمايشي بودن اين ائتلاف زيادند ولي در اينجا فقط به تعدادي از آنها اشاره مي‌كنيم.

اول آنكه ملت‌هاي منطقه به ويژه مردم عراق مي‌دانند كه داعش در عراق شكست خورده و درحال هزيمت است. اين واقعيت را نيز همه مي‌دانند كه اين شكست نتيجه ورود مرجعيت به صحنه و صدور حكم وجوب دفاع از عراق در برابر جنايات داعش است. اين حكم موجب شد مردم عراق، اعم از شيعه و سني و پيروان ساير اديان، به نيروهاي مسلح بپيوندند و مناطق اشغال شده را يكي پس از ديگري از وجود داعش پاك نمايند. اكنون كه كمر داعش در عراق شكسته، نيازي به لشكركشي آمريكا و ديگر كشورها وجود ندارد و به همين دليل ادعاي مبارزه با تروريسم داعش، پوچ و غيرواقعي است.

دوم آنكه حيدرالعبادي نخست‌وزير عراق ديروز با صراحت اعلام كرد براي مبارزه با داعش نيازي به حضور نظامي كشورهاي ديگر نيست و عراق با اتكا به نيروهاي مسلح و مردم خود مي‌تواند با تروريست‌هاي داعش مقابله كند. اين سخن صريح نخست‌وزير عراق نيز به روشني نشان مي‌دهد لشكركشي آمريكا و همدستانش به عراق براي مبارزه با تروريست‌هاي داعش نيست و اهداف ديگري را دنبال مي‌كند.

سوم آنكه فؤاد معصوم رئيس‌جمهور عراق ديروز اعلام كرد بدون حضور ايران امكان مبارزه با تروريسم در منطقه و عراق وجود ندارد. زيرا ايران 1000 كيلومتر مرز مشترك با عراق دارد و از ابتداي تهاجم داعش به عراق، كمك‌هاي زيادي براي مبارزه با آن در اختيار عراق قرار داده است. اين سخن رئيس‌جمهور عراق، در واقع پاسخي روشن به دولتمردان آمريكائي بود كه گفته‌اند ايران در ائتلاف براي مبارزه با تروريسم جائي ندارد. البته ايران از آنجا كه آمريكا را باني تروريسم مي‌داند و اطلاع دارد كه حضور داعش در عراق نيز از طراحي‌هاي آمريكاست، همواره به دعوت آمريكا براي همكاري در زمينه مبارزه با داعش پاسخ منفي داده و سخن امروز دولتمردان آمريكائي كه مي‌گويند ايران هيچ جائي در ائتلاف مبارزه با داعش ندارد، ترفندي براي سرپوش گذاشتن برهمين رسوائي است هر چند ادامه همين مسير نشان خواهد داد كه آنها بيش از اين نيز رسوا خواهند شد و اين طرح نيز با شكست مواجه خواهد گرديد.

چهارم آنكه اصل لشكركشي آمريكا و اعضاء ائتلاف به عراق و سوريه به بهانه مبارزه با داعش، به دليل اينكه مجوزي از سازمان ملل ندارند و دولت‌هاي اين دو كشور نيز آنها را به چنين دخالتي دعوت نكرده‌اند، غيرقانوني است. حضور نظامي هر كشوري در كشور ديگر يا بايد با دعوت دولت آن كشور باشد و يا با مجوز سازمان ملل. آمريكا و اعضاء ائتلاف مجوزي از سازمان ملل ندارند و دولتمردان سوريه و عراق نيز با صراحت اعلام كرده‌اند با حضور نظامي ديگر كشورها در كشورشان مخالفند. بطور طبيعي چنين اقدامي با واكنش مردم اين دو كشور نيز مواجه خواهد شد.

و پنجم آنكه روشن‌ترين نشانه براي نمايشي بودن گردهمائي اعضاء ائتلاف در پاريس اينست كه درست همزمان با تشكيل اين گردهمائي، هواپيماهاي نظامي فرانسه ديروز اقدام به پرواز شناسائي در‌ آسمان عراق كردند. به عبارت روشن‌تر، قبل از آنكه گردهمائي پاريس به تصميمي برسد و دولتمردان عراقي نظري درباره اقدام ائتلاف بدهند، فرانسه عمليات مورد نظر ائتلاف را آغاز كرده است! اين واقعه نشان مي‌دهد آنچه ديروز در پاريس برگزار شد، فقط يك نمايشگاه مبارزه با تروريسم بودنه چيز ديگر.

 «راززدایی»

مهدی محمدی هم معتقد است تلاش برای درک تفاوت‌های راهبرد اعلامی و اعمالی آمریکا علیه داعش، از وضعیت پیچیده منطقه، تا حدود زیادی ابهام‌زدایی می‌کند.

وی در مطلبی در وطن امروز با عنوان  در این باره نوشت است : باراک اوباما روز چهارشنبه یک راهبرد 5 ستونی برای مبارزه با داعش اعلام کرد.

1- اوباما تاکید کرد آمریکا بدون محدودیت جغرافیایی به داعش حمله هوایی خواهد کرد.

2- وی گفت آمریکا از نیروهایی که با داعش می‌جنگند حمایت اطلاعاتی، آموزشی و تجهیزاتی خواهد کرد. از جمله مهم‌ترین گروه‌هایی که اوباما به آن اشاره کرد آن دسته از معارضان سوری هستند که آمریکا ادعا می‌کند با داعش در حال نبردند. بنا شده این گروه‌ها با بودجه‌ای 500 میلیون دلاری در خاک سعودی و اردن آموزش ببینند.

3- رئیس‌جمهور آمریکا اضافه کرد آمریکا برای نبرد با داعش یک ائتلاف منطقه‌ای تشکیل خواهد داد.

4- او گفت آمریکا به همراه دیگر کشورهای غربی قصد دارد توان ضدتروریسم خود را با ابزارهای مالی، حقوقی و اطلاعاتی تقویت کند. بلافاصله منابع غربی خبر دادند در روزهای آینده اوباما در نشستی در شورای امنیت شرکت خواهد کرد که هدف از آن محدود کردن وضعیت شهروندی کسانی است که مشکوک به ارتباط با داعش هستند.

5- در نهایت اوباما ادعا کرد آمریکا همچنان به کمک به غیر نظامیانی که تحت حمله داعش هستند ادامه خواهد داد.

واضح است آنچه اوباما اعلام کرد در واقع یک استراتژی نیست بلکه شیوه‌ای است برای بیان بخشی از آنچه آمریکا عملا انجام می‌دهد و همچنین ادبیات‌سازی برای کارهایی که آمریکا انجام نمی‌دهد ولی دوست دارد جهانیان فکر کنند در حال انجام آن است.

در عمل و روی زمین، موضوع چندان شباهتی به آنچه رئیس‌جمهور آمریکا گفت ندارد.

چند نکته زیر تا حدودی مساله را روشن می‌کند.

اول- نخست نباید فراموش کرد آمریکا تا همین چند ماه پیش داعش را یک تهدید نمی‌دانست. تا زمانی که داعش به عنوان یک نیروی مخوف ضدشیعی با اسد می‌جنگید، تا وقتی که درعراق صرفا دولت شیعه را تهدید می‌کرد و تا وقتی که داعش اعتبار ایدئولوژیک سعودی را به چالش نکشیده و به مرزهای سعودی و اردن نزدیک نشده بود، آمریکایی‌ها حتی یک کلمه درباره تهدیدی به نام داعش نگفتند.همه‌چیز از وقتی شروع شد که داعش از برنامه خارج شد، به سمت اربیل حرکت کرد و ویدئوهایی منتشر شد که نشان می‌داد نیروهای آن در حال سر بریدن اتباع انگلیس و آمریکا هستند. من در اینجا قصد بحث درباره این ویدئوها را ندارم ولی اگر همین یک نکته را در نظر بگیریم که قاعدتا هدف اصلی داعش اکنون تثبیت وضعیت خود در عراق و سوریه است، انتشار پی در پی این ویدئوها که بهانه لازم برای حمله هوایی را در اختیار آمریکا قرار داده کاملا به ضرر داعش است بنابراین منطقی است که بپذیریم «تروریست‌های باهوش داعش» - به تعبیر اوباما- این مقدار می‌فهمند که چنین کاری در مقطع فعلی به نفعشان نیست. پس سوال این است که این ویدئوها را چه کسی تولید و منتشر می‌کند؟ همچنین اگر امروز آمریکا از تهدید داعش سخن می‌گوید، باید تامل کرد که چه چیزی ارزیابی اولیه آمریکا را تغییر داده است. آیا داعش که روز اول توسط آمریکایی‌ها ساخته شد، آموزش دید و تجهیز شد از کنترل خارج شده است؟ یا اینکه نه، آیا هنوز هم باید داعش را به مثابه یک ابزار در اختیار دست‌هایی پس پرده تحلیل کرد؟ ما هدف‌های آمریکا از بازی جدیدی را که به راه انداخته تنها زمانی خواهیم شناخت که بدانیم محاسبات آمریکا درباره داعش چگونه شکل گرفته و چگونه تغییر می‌کند.

دوم- واضح است که اکنون آمریکا داعش را یک تهدید ارزیابی می‌کند اما مهم این است که بدانیم واشنگتن داعش فعلی را دقیقا چه نوع تهدیدی می‌داند. آنچه از ارزیابی وضعیت عملیاتی و اطلاعاتی آمریکا می‌توان فهمید این است که آمریکا داعش را یک تهدید امنیتی قریب‌الوقوع نمی‌داند بلکه معتقد است داعش فعلا یک تهدید ژئوپلیتیک است که می‌تواند در آینده به یک تهدید امنیتی بدل شود. اصلی‌ترین نکته‌ای که می‌توان آن را قلب ارزیابی امنیتی آمریکا دانست این است که اگر داعش بتواند بر سرزمینی نسبتا وسیع، در مدتی حدود یک تا 3 سال مسلط شود، معلوم نیست که از دل آن سرزمین چه تهدیدهایی علیه غرب برخواهد خاست. همانطور که ارزیابی موسسه رند می‌گوید، از دل این تحلیل چیزی جز این بیرون نمی‌آید که آمریکا به هیچ‌وجه قصد ندارد داعش را از بین ببرد بلکه می‌خواهد داعش یک گروه «شورشی بدون سرزمین تحت کنترل» باقی بماند. بنا بر این منظر راهبردی، هدف از کل این ماجراها، به کنترل درآوردن مجدد داعش است نه از بین بردن آن.

سوم- قبل از هر چیز از دید آمریکا داعش باید جذب نیرو از غرب را متوقف کند. پس از آن، داعش باید از موضع ایدئولوژیک خود درباره ضرورت بسط خلافت به تمام جهان بازگردد و ایدئولوژی خود را بر تقابل با شیعه استوار کند. به لحاظ عملیاتی، آمریکا عقیده دارد داعش حالا که ماموریت خود را در عراق انجام داده باید به سوریه بازگردد. بمباران‌هایی هم که تا امروز علیه داعش انجام شده همه دارای این پیام بوده است که اگر به مناطقی مشخص در سوریه یا لبنان بروید و با دشمنانی مشخص یعنی حزب‌الله و اسد بجنگید، در امنیت خواهید بود. از این به بعد هم بسیار بعید است که آمریکا در سوریه به گونه‌ای به داعش حمله کند که معادله میدانی کاملا به نفع اسد تغییر کند. بنابراین آمریکا می‌خواهد داعش را به چارچوب مدنظرخود بازگرداند. به این معنا نه جنگی در کار است و نه از بین بردنی.

چهارم- ائتلافی هم که آمریکا تشکیل داده یک ائتلاف علیه داعش نیست. هیچ کدام از اعضای این ائتلاف پیوندهای خود را با داعش قطع نکرده‌اند. ترکیه با داعش دارای پیوندهای اقتصادی و لجستیکی است، اردن با آن پیوند اطلاعاتی دارد، ارتباط سعودی با آن مالی و اطلاعاتی است، امارات و قطر هم با آن پیوند سیاسی و مالی دارند. مسخره است که در حالی که این پیوندها به طور عمیق برقرار است کسی از این کشورها بخواهد با داعش بجنگند! احتمالا هدف آمریکا هم این نیست و روی هیچ‌کدام از این کشورها در حمله هوایی به داعش حساب نکرده است. هدف آمریکا 2 چیز است؛ نخست همانطور که داعش را تنظیم می‌کند، حامیان منطقه‌ای آن را هم تنظیم کند. بدون داشتن یک راهبرد منطقه‌ای، هیچ هدفگذاری عملیاتی در عراق یا سوریه موفق نخواهد شد. دوم، آمریکا تصور می‌کند فرصتی به دست آورده است که سرکشی‌های ژئوپلیتیک کشورهایی مانند ترکیه و سعودی را مهار کند. پس از آغاز انقلاب‌های اسلامی در منطقه، این کشورها در مواردی از چارچوب‌های ژئوپلیتیک مدنظر آمریکا خارج شدند و راهبردهای اختصاصی خود را در منطقه تعریف و اجرا کردند. اکنون آمریکا تصور می‌کند می‌تواند به بهانه نبرد با داعش نوعی یکپارچگی سیاسی - ژئوپلیتیک در منطقه ایجاد کند و کشورهای تا حدودی متمرد را دوباره گرد خود جمع کند.

پنجم- همه این نکات نشان‌دهنده این است که نه آمریکا حریف داعش است و نه اساسا جنگی با داعش در میان است. آمریکا قصد دارد یک نظم جدید را به بهانه داعش در منطقه پیاده کند. اخذ آزادی عمل نظامی از کشورهای منطقه بخشی از این نظم است. بخش دیگر آن هم این خواهد بود که به کشورهای منطقه تفهیم کند تنها زمانی امنیت خواهند داشت که بخشی از راهبرد منطقه‌ای آمریکا باشند. اگر فرض کنیم داعش از ابتدا یک طراحی سرویسی بوده، حالا می‌توان گفت بازتعریف نقش‌ها در منطقه اصلی‌ترین هدف این طراحی بوده است.



اما «فشار اصلاح طلبان بر وزارت کشور »نیز همچنان ادامه دارد ،‌ آنها که از دست آویز قرار دادن هیچ موضوعی برای  حمله به این وزارت حانه ابایی ندارند ،‌اینبار با بهانه معاونت سیاسی  به این وزارت خانه تاختند .


سکوت وزارت کشور


روزنامه آفتاب یزد در همین راستا نوشت :‌وزیر کشور برای تصاحب معاونت سیاسی این وزارت خانه گزارشی را تحت عنوان تهیه کرده است؛ روزنامه آفتاب در ابتدای این گزارش به بیان شرایط استعفای میرولد از این پست و گزینه های احتمالی برای این پست سخن گفته است و سپس به گفت و گو با جوادی حصار و فیاض زاهد پرداخته است؛ جوادی حصار در بخشی از این گفت وگو تصریح کرد«متاسفانه فشارهای مختلفی از حوزه های گوناگون به وزارت کشور وارد می شود تا سیاست مماشات با جریان های حامی دولت قبل، ادامه پیدا کند و شخصی به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور انتخاب شود که به این روش و منش سیاسی آسیبی نرساند» و در راستای همین فشارها فیاض زاهد گفت «تاثیر حضور شخصی که در ستاد آقای قالیباف یا آقای جلیلی فعال بوده و اکنون فرماندار دولت آقای روحانی است را باید در انتخابات مجلس آینده دید»

















اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.