به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،
امین و نیلوفر تو را یاد ۲ رفیق خردسال میاندازند که بازیهایشان، خنده و حتی گریههایشان با هم است!
حکایت زندگی امین حیایی و نیلوفر
خوشخلق در کنار یکدیگر، حکایت شیرینی است. نیاز نیست زیاد در زندگیشان
سرکشی کنیم. همین که یک ساعت را با آنها بگذرانید، کافی است تا قاپتان را
بدزدند و زیبایی یک زندگی مسالمتآمیز و متفاوت را به رختان بکشند.
قصه عشق امین حیایی و نیلوفر خوش خلق!
در زندگی امواج زیادی میآید ولی باید یاد بگیری سوارشان شوی!
امین حیایی: ما برای همدیگر میایستیم.
دنده عقب هم داریم. بعضی وقتها دوربرگردان هم داریم. پستی هم وجود دارد
اما ماجرای زندگی دونفره، مثل موجسواری است. اگر موجسواری بلد باشی،
اتفاقی نمیافتد تا وقتی بلد نیستی موج به تو میزند و پرتت میکند، میروی
زیر آب و فکر میکنی، حالا خفه میشوی اما کافی است موجسواری یاد بگیری،
آن وقت هیچ موجی نمیتواند تو را بیندازد. راحت میتوانی سوار همین موجها
شوی و حتی از آن لذت ببری. در زندگی امواج زیادی میآید ولی باید یاد بگیری
سوارشان شوی.
تنوع طلبیم!
نیلوفر خوش خلق: ما سعی میکنیم همدیگر
را جا نگذاریم. بله، جمله اصلی زندگیمان همین است: «سعی میکنیم همدیگر را
جا نگذاریم.» هر دویمان تنوعطلبیم. چون خردادی هستیم. البته همه این
حرفها را میزنیم. همه این هیجانها را میگوییم اما واقعیت این است که
آن چیزی که ما را نگه داشته «عشق» است. همه این حرفها و کارها بهانه است.
بین ما هنوز عشق زنده و پررنگ است.
مثل الاکلنگ
امین حیایی: هر دوی ما خردادی هستیم.
اصلا یکنواختی را دوست نداریم، مثل الاکلنگیم. وقتهایی که من بالایم،
نیلوفر پایین است. وقتی نیلوفر بالاست، من پایینم. گاهی هم هر دو وسط
ایستادهایم. به همین راحتی زندگیمان الاکلنگی است (میخندد). انرژی که
بینمان هست، هیچ وقت قفل نمیشود.
به ما بد نمیگذرد
امین حیایی: ما دو نفر به همدیگر هیجان
میدهیم. یکجورهایی پایه هم هستیم. به هر حال ما با هم پیش میرویم. اصلا
هم از یکنواختی لذت نمیبریم. همیشه هم دنبال هیجانهای جدید هستیم. فکرش
را هم نکنید که بگذاریم ذرهای به ما بد بگذرد!
این روحیه را از پدرت گرفتی ای ؟ این همراهی و مثبت ادیشی و ...
امین حیایی: بله بله . پدرم هم همین طور
است یک دقیقه نمی نشیند . همیشه فعال است . پدر و مادرم همیشه مکمل هم
بوده اند . نمی شد که هم مادرم ما را لوس کند و هم پدر . بالاخره یکی شان
باید با ما قاطعانه برخورد می کرد .
- و ان ادم مادرت بود ؟
امین : مادرم همیشه نظم را برقرار می
کرد . ناظم مدرسه هم بوده و این کار را خوب بلد است . بچه که بودیم فکر می
کردیم زور می گوید .اما برزگ شدیم فهمیدیم که چقدر شیوه تربیتی اش منطقی
بوده است . فکر کنم ما اگر الان بخواهیم بچه بزرگ کنیم دچار مشکل شویم .
بین شما دو تا کدام تان قرار است بچه را لوس نکند ؟
هر دو با هم : واقعا نمی دانیم .
امین حیایی : نه من و نه نیلوفر هیچ
کدام اهل جدی بودن و دعوا کردن با بچه نیستیم . احتمالا بچه مان خیلی لوس
می شود . البته بهتر است که بچه ما را مادرم تربیت کند تا بچه خوبی از اب
دراید .
ایا می توانید چشم اندازی از زندگی پیش
رویتان به ما بدهید ؟ مثلا بگویید تا ۲ سال اینده می خواهیم در فلان نقطه
ایستاده باشیم و فلان کار را کرده باشیم و ...
نیلوفر خوش خلق : یکی از چشم اندازهای
مان این است که بتوانیم دو تایی برویم یک جایی و با هم در یک مزرعه زندگی
کنیم چون هر دو یمان واقعا عاشق حیوانات و طبیعت هستیم . چنین چشم اندازی
برایمان رویایی است و دوست داریم به ان برسیم .
مثلا دوست دارید کجا مزرعه داشته باشید ؟
نیلوفر : هر جا که وسع مان برسد . همین
لواسانی که حالا داریم در ان زندگی می کنیم خوب است . شمال را هم دوست
داریم . ما دوست داریم دو تایی با هم بی سر و صدا زندگی کنیم .
امین حیایی : فقط می خواهیم از با هم بودن و از لحظه ای که در ان هستیم لذت ببریم .
در این طور مسائل اصولا می گویند زن خانه باید سیاست داشته باشد ؟
نیلوفر : متاسفانه من در این زمینه ها کمی ضعیفم ! والا نمی دانم چاره امین چیه ! (چشمک می زند)
فکر نمی کنید سرعت زندگی تان خیلی بالاست ؟ از دور که می بینیم فکر می کنیم که این دو نفر کی وقت می کنند با هم خلوت کنند ؟
نیلوفر خوش خلق: راست می گویید ها !
سرعت زندگی مان خیلی بالاست . ما خیلی وقت ها زمان کم می اوریم . اما
باورتان می شود که ما خودمان هم نمی دانیم جریان چیه ؟ همین که زنده ایم و
سالم خدا را شکر .
- نیلوفر تو در چه چیزی و در چه زمان هایی بیشتر به امین تکیه می کنی و حس می کنی به وجودش نیاز داری ؟
نیلوفر : همیشه . در شادی و غم . واقعا بعد از خدا فقط امین است .
- این قدر که به هم وابسته هستید از دیگران مثلا خانواده دور نمی شوید ؟
نیلوفر خوش خلق: نه . اتفاقا ما با
خانواده های مان خیلی در ارتباط هستیم . من با خواهر و بردارم - امین با
پدر و مادرش . خیلی هم با هم خوب هستیم . راستش دوست داریم این انرزی که
داریم به بقیه هم منتقل کنیم .
دو تا کار انجام بدهیم تمام است انشالله !
- امین تو خیلی پر کاری همیشه سر کاری و
چند تا فیلم روی پرده داری . نمی ترسی که مردم بگویند امین حیایی با همه
پر کاری دنبال این است که پول بیشتری در بیاورد ؟
امین حیایی: نه . دیگر باید فهمیده
باشند که من دنبال پول نیستم . خدا روزی رسان است . رزق همه ما دست خدا است
. پولی هم که به دستم رسیده هیچ وقت فقط برای خودم نخواستم . همیشه هم
تقسیمش کرده ام . من هیچ وقت تک خور نبوده ام (می خندد) قبول کن که اگر
قرار بود دنبال پول باشم خیلی کارهای بهتری می توانستم انجام دهم و پول
دربیاورم . مثلا می توانستم کار تبلیغاتی کنم . نه ؟ ولی دوست داشته ام که
حرفه ام همین باشد .
- اصلا به کار جنبی دیگری فکر کرده اید ؟
نیلوفر : بله . ما همیشه یک هیجانی در
زندگی داریم که ما را سرپا نگه داشته است . همیشه هم به فکر انجام دادن
کاری هستیم که متفاوت باشد . اگر به کار جنبی هم فکر کنیم دنبال کاری می
رویم که خسته مان نکند و خودمان هم انرزی بگیریم . مطمئن باشید کار تکراری
نمی کنیم .
- به چه کار متفاوتی فکر کرده اید ؟
نیلوفر : فکر کرده ایم ! حالا انشالله که می شود ! امین تو هم بهشون نگو ! ( می خندد)
اهل زدن کافی شاپ راه انداختن فروشگاهی و ... نیستی ؟
امین : ببین من بر اساس نیاز جامعه پیش
می روم . فعلا که جامعه نیاز دارد که ما در سینما باشیم . ما هم هستیم . تا
وقتی که جوان ها بیایند و و سینما دیگر نیازی به ما نداشته باشد .
- چرا مثل فوتبالیست های در حال خداحافظی و و ادم های در استانه بازنشستگی حرف می زنی ؟
امین حیایی : بازنشستگی نیست . به هر
حال دوره ای می رسد که دیگر باید برای خودت زندگی کنی . برای همه هم پیش می
اید . ما هم دوست داریم که برویم و برای خودمان زندگی کنیم . البته در این
زندگی برای خودم - ممکن است که راهم عوض شود چون قفل شدن در یک مسیر را
دوست ندارم . باید کارهای تازه کرد .
فکر می کنی سینما بگذارد راهت عوض شود ؟
امین حیایی: والا که جلوی خودم را گرفتم که کار جدید قبول نکنم . دو تا کار دیگر مانده که انجام بدهم و دیگر تمام است به خدا .
نیلوفر همین چند دقیقه پیش گفتی قرار
نیست به همدیگر گیر کنید و مانعی برای همدیگر بتراشید . تا به حال شده به
هر دلیلی به همدیگر گیر کنید ؟ یعنی برنامه هایتان با همدیگر تداخل پیدا
کند و مانع روال زندگی طرف مقابل شود ؟
نیلوفر خوش خلق : زندگی دو نفره سیاست
های خاص خودش را دارد . به هر حال بعد از مدتی زندگی کردن قلق های همسرت
دستت می اید . می فهمی که او چه زمانی نیاز دارد که تنها باشد و چه وقت دلش
می خواهد با تو حرف بزند و ... ولی واقعا هیچ وقت پیش نیامده که ما در
مقطعی احساس کنیم که اگر هم از دور باشیم - بهتر است . خدا را شکر که تا به
حال چنین مسئله ای نداشته ایم و همیشه در کنار هم بودن مان را به تنهایی
ترجیح دادیم .
- فکر نمی کنید بخشی از این حس تان به این دلیل است که به نسبت بقیه زن و شوهرها از همدیگر به واسطه نوع کارتان دور هستید ؟
نیلوفر خوش خلق : شاید واقعا همین باشد .
چون واقعا به واسطه کار امین ما خیلی وقت ها از هم دور بوده ایم . پیش
امده که مدت یک ماه امین شب کار بوده و صبح امده خانه و خوابیده و بعد بلند
شده - دوش گرفته - لباس عوض کرده و باز رفته - طبیعی است که در چنین زمان
هایی ما دور شویم .
- شده در خانه با هم در خانه نقش بازی کنید ؟
امین : بله زیاد . مثلا بچه می شویم .
همه مدل بازی می کنیم . وقتی در خانه باشیم در هر نقشی فرو می رویم ! (می
خندد) من دیگر در خانه - امین حیایی بازیگر نیستم - امین شوهر نیلوفرم .
- نیلوفر تو یازده سال پیش همین قدر هیجان طلب و پایه بودی ؟ زمانی که تازه با امین اشنا شده بودی ؟
نیلوفر : ببینید ما سعی می کنیم همدیگر
را جا نگذاریم . بله جمله ی اصلی زندگی مان همین است . (سعی می کنیم همدیگر
را جا نگذاریم) هر دو یمان تنوع طلبیم . بالاخره خردادی هستیم دیگر .
- شده مثلا چند روز با هم حرف نزنید ؟
نیلوفر : اصلا !
- قهر چطور ؟
نیلوفر : تا به حال قهر نکرده ایم . اصلا صحبت اش را نکنید .
- کدامتان کوتاه می ایید ؟
نیلوفر : هر دفعه یکی مان .
البته اصولا اقایان کوتاه می ایند !
نیلوفر خوش خلق : بالاخره دو تایی کوتاه
می اییم . وقتی یک اتفاق می افتد من همیشه با خودم می گویم - وای نیلوفر
این چه کاری بود که کردی ؟ برای همین سعی می کنم سریع عذرخواهی کنم . چون
لابد من پر اشتباه ترم .
- چرا فکر می کنی تو پر اشتباه تری ؟
نیلوفر : خب برای من که امین خیلی صبور تر است - خیلی .
- ته تهش کی کوتاه می اید ؟
امین : ته تهش ؟
- اره .
امین : من دیگر ! به خاطر نیلوفر کوتاه می ایم !
نیلوفر : امین دعوایمان می شود ها ! (می خندد) اما واقعا امین صبور تر است .
امین : می دانی ؟ من عاشق نیلوفرم . برای همین کوتاه می ایم .
- نکند می ترسی ؟
امین حیایی : اره دیگه ! هی دارم می
گویم دیگه باید خودتان منظورم را بگیرید ! باید بفهمید که از نیلوفر می
ترسم . (چشمک می زند ) زنم در خانه جذبه دارد! بعضی وقت ها مامانم می شود و
دعوایم می کند - اساسی ! بعضی وقت ها هم من بابا می شوم و دعوایش می کنم .
- وقتی به امین نگاه می کنی - وقتی دارد
حرف می زند و نظراتش را می گوید در چشم هایت تحسین موج می زند . تو واقعا
امین را تحسین می کنی ؟ حتی در خلوتت ؟
نیلوفر : می توانم من از تو یک سوال بپرسم ؟
- بپرس !
نیلوفر : شما در امین من چیزی غیر از حس برانگیختن تحسین می بینید ؟
- شاید نه ولی ما داریم از همسرش می پرسیم .
نیلوفر : حالا این سوال من را جواب دهید . تو فکر می کنی امین چه جور ادمی است ؟
- اوووووم به نظرم می رسد مهربان است .
بی شیله و پیله است - بگو و بخند و خوش برخورد و ساده است . فکر می کنم به
خیلی از نقش هایش شبیه است . یک مرد ارام و دوست داشتنی و بامزه .
نیلوفر : مهم تر از همه ی این ها می دانید چیست ؟
- چی ؟
نیلوفر خوش خلق : امین - صبور است .
خیلی خیلی خیلی . صبرش واقعا تحسین برانگیز است و من از این صبر و از خود
گذشتگی اش واقعا درس می گیرم . تا به حال هیچ انسان با گذشتی مثل امین
ندیده ام . در ضمن امین یک هنرمند واقعی است . این را نه به این دلیل که
زنش هستم - می گویم . بلکه به عنوان ادمی می گویم که بیرون گود نشسته است و
واقعا این اعتقاد را هم دارم . امین بسیار به هنری که دارد احترام می
گذارد . بسیار در راه هنرش گذشت می کند . به نظرم امین واقعا یک الگو است .
تمام ان چیزهایی که باید یک هنرمند رعایت کند - امین رعایت می کند و این
برای من بسیار با ارزش است .
- این که نیلوفر می گوید خیلی صبور و با گذشتی درست است ؟ واقعا ادم صبوری هستی ؟ اصلا عصبانی نمی شوی ؟
امین حیایی : مگر می شود که نشوم . ولی
خودم را کنترل می کنم . همه ادم ها چنین خصوصیاتی در وجودشان هست - ولی
باید یاد بگیرند کنترلش کنند . من هم یاد گرفته ام که خودم را کنترل کنم .
- با هم اشپزی می کنید ؟
هر دو با هم : ارررره ...
نیلوفر : ماکارونی مخصوص امین است . فقط امین درست می کند .
امین : نیلوفر ولی همه چیز درست می کند . من متخصص ماکارونی ام و البته سوسیس تخم مرغ و املت و تمامی غذاهای دانشجویی !
- مهمان هم دارید با هم غذا درست می کنید ؟
امین حیایی : نه دیگر . برای مهمان ها
غذا از بیرون می گیریم . می خواهیم از حضور مهمان هایمان لذت ببریم . نمی
خواهیم وقتی پیش ما امده اند در اشپزخانه باشیم .
- امین ظرف هم می شوید ؟
نیلوفر : بله .
امین حیایی : اره بابا یک ماشین ظرفشویی
داریم و من مثل بنز ظرف می شویم ! ولی واقعا ظرف شستن را دوست دارم . اصلا
من میانه ام با اب خوب است . دستم به اب می خورد - حالم خوب می شود .
اتفاقا توی طالعم هم امده که خردادی های سال 49 خیلی رابطه شان با اب خوب
است. (کافه سینما)