چشم و هم چشمی، حسادت، تقلید از دیگران، داشتن برندها و مارکهای متعدد و.. میتوانند از دلایل خریدهای متنوع باشند و در این میان معتادان به خرید که اغلب آنها هم بانوان هستند بدون توجه به اوضاع اقتصادی خود و خانواده در جهت ارضاء این وسواس تلاش میکنند که البته اغلب اوقات در زمان خرید کردن دچار هیجان بسیار زیاد بوده و اندکی بعد از آن ممکن است دچار پشیمانی شوند.
خرید نکنم اعتماد به نفسم ضعیف میشود
"ستاره" 27 ساله و مجرد است، او میگوید: باید حتماً سالی چند بار لباس، لوازم آرایشی، کفش، کیف و ادکلنش را عوض کند، در غیر اینصورت اعتماد به نفسش ضعیف شده و احساس نارضایتی خواهد کرد، ضمن اینکه میداند ممکن است مقروض شود.
وی تصریح میکند: خودشیفته نیستم، اما از اینکه در میان دوستان و فامیل به یک فرد شیک پوش و لوکس معروف هستم، لذت میبرم و همین تعاریف موجب شده است تا دیگر نتوانم این رویه را قطع کنم، همینطور احساس میکنم دیگران نیز به این وضعیت عادت کرده و همیشه منتظرند تا من را متفاوت و متنوع ببینند.
"مهناز" 40 ساله و کارمند است و به گفته خودش تا زمانیکه پول داشته باشد، خرید میکند چه به آن کالا نیاز داشته باشد و چه نه، چراکه در خانواده مادری وی ولخرجی نوعی پرستیژ محسوب میشود و او نمیخواهد از این قاعده مستثنی باشد. به اعتقاد همسرم من به فکر آینده نیستم.
وی که دو فرزند دارد، اظهار میکند: همسرم اغلب با خرید کردن من مخالف است، او معتقد است من دچار بیماری شدید خرید کردن بوده و اصلاً به فکر دخل و خرج زندگی و آینده فرزندانمان نیستم، اما در واقع من به این رویه عادت کرده و دیگر نمیتوانم خرید کردنم را محدود کنم.
این خانم میگوید: گاهی اوقات فکر میکنم همسرم درست میگوید و من به جای اینکه کمک خرجش باشم بخشی از حقوق وی را نیز صرف خرید میکنم، اما به هر حال ازاینکه کارمند هستم و بخش زیادی از حقوق خودم صرف خریدهایم میشود، خیلی خوشحالم.
"امیررضا"، مغازه دارد و میگوید: هرچند که خودم فروشنده هستم اما مانند برخی از مشتریهایم به خرید کردن علاقه بسیاری زیادی دارم که به واسطه این علاقه وافر تاکنون ضربههایی هم به زندگیام وارد شده است.
وی ادامه داد: در بسیاری از برنامههای تفریحی دوستانه، بخش خرید کردن را من به عهده میگیرم و علیرغم اینکه دوستانم به این کار تمایل زیادی نداشته و ابراز ناراحتی میکنند، اما من این کار را با اشتیاق کامل انجام میدهم.
از خانواده دورم، آزادانه خرید میکنم
این مرد 30 ساله میگوید: خانواده من در شهرستان زندگی میکنند و شاید به همین دلیل من آزادانه درآمدم را صرف خرید زیادی میکنم و احساس میکنم اگر در کنار خانواده ام بودم به این کار عادت نمیکردم، ضمن اینکه هر وقت به دیدار آنها میروم اقلام بسیاری زیادی را برایشان کادو میبرم که همگی اعتراض میکنند.
دکتر"حسین ضیاءالدینی" متخصص روانپزشکی در این باره به خبرنگار ایسنا میگوید: از اینکه افراد جامعه خود را برای رسیدن سال نو آماده میکنند، بسیار خوشایند است، اما اگر فرصتها به استرس، اضطراب و رنجش تبدیل شوند اصلاً قابل قبول نیست.
وی ادامه میدهد: تعویض وسایل منزل، تغییر دکوراسیون، خرید کردنهای بیجا و غیر ضروری همگی میتواند موجبات درگیری در فضای خانه و در نهایت فشارهای روحی و اقتصادی را به خانواده تحمیل کند.
مهمانان محبت نیاز دارند نه لوازم لوکس
مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بیان میکند: افرادی که به عنوان مهمان به منزل ما وارد میشوند در وهله اول به عشق، گرمی و محبت نیاز دارند نه به لوازم لوکس، بنابراین نباید به دنبال رقابت در زمینه خرید کردن باشیم.
ضیاءالدینی افزود: متاسفانه برخی افراد همواره در حال اذیت کردن خود و دیگران هستند و با رقابتهای نامطلوب فضا را دلهره آورد میکنند و دیگر زمانی را برای سلامتی، شادابی و آسودگی خاطر نخواهند داشت.
وی تصریح میکند: خرید کردن غیرضروری و بیش از اندازه میتواند در سلامت روان افراد اختلال ایجاد کند چراکه این پدیده خسته کننده، نامطلوب و رنج آور است، در صورتیکه حتی خرید کردن هم باید با عشق، نیاز و حلاوت باشد.
این متخصص روانپزشکی معتقد است: بایستی از طریق رسانهها، آموزش و پرورش و نهادهای اجتماعی یکسری آموزشهای شهروندی و مهارتهای زندگی به افراد جامعه ارائه شود، زیرا انتخاب سبک و الگوی زندگی میتواند در اغلب موارد از جمله خرید کردن نیز تاثیرگذار باشد.