به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، بازيگر سريال «شب آفتابي»، «روزهاي زيبا»، «تبريز در مه»، «ملاصدرا» و «همسفر» اخيراً بازي در سريال «دربند اروند» را به کارگرداني سيامک صرافت تجربه کرد تا مهمان يک فنجان چاي «باني فيلم» شود. غفاري در گفت و گو با «باني فيلم» از بازي در نقش مريم، کم کاري هاي اخيرش و البته لطمه اي که بازي اش در اين سريال از گريم نامطلوب خورده است مي گويد.
خانم غفاري چه خبر؟ مشغول کار هستيد؟
ـ در حال حاضر هيچ کاري نمي کنم و در انتظار يک پيشنهاد خوب هستم.
تصميم به بازي در تئاتر نداريد؟
ـ اتفاقاً پيشنهاد تئاتر هم داشتم، ولي چون درگير سريال «دربند اروند»
بودم نتوانستم حضور پيدا کنم. به هر حال کار تئاتر هم بستگي به پيش توليد
طولاني اش دارد و همين مسئله باعث مي شود تا وقتي يک کار را به پايان
نرسانده ايد، نتوانيد سر کار جديدي برويد. متاسفانه به خاطر اينکه مشغول
اين کار بودم، نمايش آقاي مرزبان را رد کردم. اگر کار تصوير نداشته باشم
کار تئاتر براي من ارجحيت دارد.
خيلي در اين چند وقت اخير پر کار نبوديد، فکر مي کنم پس از سريال «تبريز در مه» ديگر کار تصويري نداشتيد تا اين مجموعه تلويزيوني؟
ـ بله تقريباً همين طور است و در اين مدت بيشتر کار تئاتر انجام مي دادم. حدود 3 ـ 4 نمايش پس از سريال آقاي ورزي انجام دادم.
علت کم کاري تان در تلويزيون بر مي گردد به کم بودن پيشنهادها يا وسواس بالاي شما در انتخاب؟
ـ پيشنهادها يا نبود يا اگر بود، واقعاً خوب و چشمگير نبود. اتفاقاً بعد
از چند وقت يک کار سينمايي هم پيشنهاد شد که وقتي در سينما کار را ديدم،
خوشحال شدم که نپذيرفتم، چون اصلاً کار خوبي نبود.
با توجه به افت کمّي توليدات سيما در سالهاي اخير، شما کماکان وسواس خود را در قبول کارهاي پيشنهاد شده داريد؟
ـ بله من وسواس خودم را دارم و نمي توانم آن را کنار بگذارم، ولي به طور
مثال اين کار سينمايي که پيشنهاد شد اگر چه پس از ساليان سال اتفاق افتاد و
نقش اصلي کار بود و من از رد کردن آن به شدت ناراحت بودم، امّا وقتي در
سينما فيلم را ديدم بسيار خوشحال شدم از اينکه هنوز وسواسم را براي قبول
پيشنهادها دارم.
و در مورد تلويزيون؟
ـ در مورد تلويزيون هم که وضعيت را خودتان بهتر از من مي دانيد! چه بگويم!
امّا سريال «دربند اروند» را با تمام وسواسي که در انتخاب داريد پذيرفتيد؟
ـ سريال «دربند اروند» را از زاويه اي دوست داشتم و از زاويه اي نه! متن،
نوشته بسيار خوبي بود. من قصه را دوست داشتم و بسيار به نظرم جذاب بود.
آقاي سعيد مرادي تهيه کننده جوان امّا کار بلد سريال واقعاً پاي کارش
ايستاد و با اخلاق خوب و حرفهايشان بسيار فضاي آرامي را براي ساخت سريالش
ايجاد کرده بود. نکته مهم ديگر اينکه اين سريال در دفتر آقاي ساداتيان
کليد خورد و من پس از مدتها بسيار علاقه مند بودم که با اين دفتر کار کنم.
آقاي صرافت هم کارگردان خوبي هستند و در جشنواره قبلي (جام جم) توانسته
بودند موقعيت هايي را به دست بياورند. متن اوليه سريال که من خواندم و آن
را پذيرفتم، بسيار زيبا و جذاب بود. قبل از آغاز تصويربرداري يک سري دخل و
تصرف در کار ايجاد شد که به نظر انسجام آن به هم ريخت. چه به لحاظ خط و ربط
روايت قصه و چه به لحاظ دکوپاژ ذهني خود کارگردان که به بازيگر هم منتقل
شد. سفارشهايي هم که به کار ميشود حالا نميگوييم از طرف کجا ولي نياز
است تغييراتي در فيلمنامه ايجاد شود که اين مسئله به چهارچوب سريال قصه
لطمه وارد ميکند. شايد بهتر باشد همه چيز از پيش تعيين شده و درست شکل
بگيرد و پيش برود.
و کاراکتر مريم در دو سن متفاوت...
ـ من نقشم را خيلي دوست داشتم و بازخورد خوبي هم از مردم در اين رابطه
داشتم. خدا را شکر مخاطب شخصيت را دوست داشت ولي در مورد طراحي هاي (گريم)
بايد بگويم که من به هيچ وجه طراحي ها را دوست نداشتم و نمي دانم در اين
ارتباط چه بايد بگويم؟!
فکر مي کنم منظورتان در مورد گريم مسن تر شدن مريم است؟
ـ من از گريم در هر دو سن مريم ناراضي هستم. اصلاً گريم اين شخصيت مناسب نبود.
فکر مي کنم زندگي کنار عباس صالحي (طراح گريم) شما را بيش از هر بازيگري راجع به گريم حساس کرده باشد؟
ـ (مي خندد) مخصوصاً زندگي کنار گريموري که سيمرغ هم برده باشد!
فکر مي کنم ايشان هم انتقاد مفصلي به گريم اين نقش داشتند؟
ـ اصلاً بحث ايشان نيست چون به هر حال او هم به عنوان يک طراح گريم حرفه
اي، در مورد کار همکارشان نظرات خودشان را دارند. البته من قبل از ازدواج
با آقاي صالحي به بحث گريم علاقه مند بودم مي دانيد که شاگرد آقاي معيريان
بودم. به هر حال پس از اين همه سال تجربه طراحي صورت و لباس در آثار مختلف
سينما و تلويزيون، خوب مي فهمم که گريم چقدر در اين کار آسيب زننده بود. در
مورد بازيگري کار خودم را انجام دادم و فکر نمي کنم کوتاهي کرده باشم، چون
نقش و قصه را دوست داشتم.
چرا درباره بحث نوع گريم و طراحي ها با کارگردان صحبتي نکرديد؟
ـ پيشنهاد دادم، ولي خب... کارگردان لطف کردند و جلوي خراب تر شدن کار را
گرفتند. گريم من خيلي بدتر از اين بود. ايشان سعي کردند با قاب بندي شان تا
حدودي آن را قابل تحمل کنند.
به عنوان بازيگر براي شخصيت مريم در هر دوره سني اش چه کرديد؟
ـ ببينيد من به عنوان بازيگر روي استايل، حرکت، نوع لحن و کلام و اکت هايم
بايد کار مي کردم که تمام تلاشم را به خرج دادم تا بتوانم هر دو سن اين
شخصيت را نشان بدهم. اما نکته مهم در يک اثر تلويزيوني تصوير است. اگر
بيننده نتواند در لحظات مختلفي به خصوص دو سن متفاوت کاراکتر با آنها
ارتباط برقرار کند به کار آسيب جبران ناپذيري مي خورد.
کار با سيامک صرافت را در مقام کارگردان چگونه ديديد؟
ـ بسيار جوان محترمي بودند. من ذوق و سليقه را در کار ايشان مي ديدم. پيش
از اين کاري از ايشان نديده بودم، اما ميتوانستم متوجه شوم که کارش برايش
مهم است و به حرکات دوربينش بسيار توجه داشت. با اين حال من گلهاي دارم و
آن هم اين است که تصويري که برداشت شد چيزي نبود که پخش شد. نميدانم چرا،
ولي تمام تصاوير دچار تغيير رنگ شده بودند. نميدانم شما چقدر متوجه اين
مسئله شديد، اما روشناييهاي تصوير بسيار روشن و تيرگيهاي تصوير بسيار
تيره شده بود.
نميدانم علت چيست که در پخش اين بلا بر سر کار آمده است. ما
روي مناظر زيباي اين کار در تصاوير، کلي حساب کرده بوديم که آسيب ديده
بود. من تا جلسه آخر خيلي از کار راضي نبودم، ولي بايد بگويم جلسه آخر کار
را دوست داشتم و به نظرم پايان کار خوب بود. نميدانم درست است بگويم يا
خير، ولي از کار خودم در قسمت پاياني سريال راضي هستم.
و برنامه بعدي تان چه خواهد بود؟
ـ الان اين نياز را در خودم ميبينم که پس از چند تئاتر، يک کار تصويري
خوب و ماندگار به خصوص سينمايي انجام بدهم. واقعاً فيلم هاي جشنواره طوري
بود که احساس کردم چقدر جاي من خالي است! (ميخندد) شما اين را ننويس شايد
به دوستان بر بخورد، ولي در کل امسال در جشنواره فيلم، معدود بودند کارهايي
که نظرم را جلب کنند.
اگر صحبتي مانده...
ـ بايد تشکر کنم از آقاي مرادي (تهيه کننده سريال) که از همکاري با ايشان
بسيار راضي هستم و آقاي حسن زاده نويسنده اوليه سريال که از متن شان بسيار
لذت بردم و همبازي ام آقاي حميد ابراهيمي که تعامل بسيار خوبي با يکديگر در
اين کار داشتيم.