وی ادامه داد: این فیلم بر اساس واقعیت رخ داده و کارگردان ممکن است برای تولید آن نوع نگاه خاص خود را داشته باشد و در حال حاضر آمادهام تا هر نظر و نظرات دیگران را گوش دهم.
"حسین
جعفریان" مدیر فیلمبرداری "چ" عنوان کرد: زمانی که قائم مقامی مدیر
تولید فیلم مرا برای شرکت در این جلسه دعوت کرد حاضر به حضور نبودم چرا که این
جلسات برای گفتگو با کارگردان است و به مسئولان برگزاری پیشنهاد میکنم که نشستی
را برای عوامل فیلم به صورت تخصصی و با حضور نشریات و دانشجویان برگزار شود.
بلوندی طراح صحنه فیلم نیز عنوان کرد: خوشحالم در خدمت این گروه بودم و طراحی این کار بیش از 80 درصد فضا را در دهکده مقاومت انجام دادیم که شامل قبرستان، میدان شهر است.
سعید راد بازیگر فیلم "چ" ضمن تشکر از حاتمی کیا اظهار داشت: مسئلهای که میخواهم در این جلسه مطرح کنم خارج از حوزه فیلم است ما بازیگران با روانیات و روحیات مختلفی زندگی میکنیم و تفکر در مورد بازیگری شاخصهی بازیگران است متأسفانه ما نمیتوانیم جلوی احساسات شخصی خود را بگیریم و نکاتی را بیان میکنیم که خوشایند دیگران نیست و من نیز مطالبی را مطرح کردم که شرمنده مسئولان برگزاری جشنواره شدم و از آنها عذر خواهی میکنم و میخواهم کسانی که با من و صحبتهایم مشکلی دارند مستقیم با خودم مطرح کنند.
وی درخصوص فیلم "چ" نیز اظهار داشت: زمانی که حاتمی کیا مرا برای این کار دعوت کرد در حال رایزنی برای حضور در فیلم "دست تنها" ساختهی "مسعود کیمیایی" بودم که زمانی که این موضوع را با کیمیایی مطرح کردم به من گفتند حتی اگر فیلم ما بخوابد این کار بزرگی است که در کنار حاتمی کیا کار کنی.
قائم مقامی مدیر
تولید فیلم اظهار داشت: عوامل تولید برای ساخت دکور و فضا تمام تلاش خود را انجام
دادم و ما توانستیم به پایان این کار برسیم.
ابراهیم حاتمی کیا در خصوص هزینه تولید این فیلم عنوان کرد: شش میلیارد تومان هزینه تولید این فیلم بوده است و شایعاتی مربوط به صرف هزینههای ده میلیاردی کذب است و من به عنوان فیلمساز علاوه بر این دنیا به آخرت خود فکر میکنم و تلاش میکنم که هزینههای اضافی صرف نشود.پول فیلم مرا سفارتهای هلند و جشنواره برلین نمیدهد؛ این کار را باید نظام جمهوری اسلامی انجام دهد.
وی درخصوص فاخر
بودن فیلم "چ" اظهار داشت: این واژه فاخر کلمهای است که در چند وقت
اخیر سینما مطرح شده است و باید گفت که فیلمهای فاخر نیاز به تعریف درستی دارند
چرا که باید هزینههای بیتالمال را به کسانی داد که فیلم قابل قبولی را بسازند.
حاتمی کیا در مورد فاخر بودن فیلم "چ" اظهار داشت: فیلم فاخر واژهای که سلسله جریان خاصی دارد و من نسبت به فاخر بودن و بنیان این بحث و مصارف ملی که خرج این نوع فیلمها میشود اعتراض دارم.
فیلم فاخر را باید به اهل آن سپرد و این دردِ که هزینههای ملی را به افراد نااهل بسپاریم.
وی درخصوص پایان فیلم نیز اظهار داشت: مهم این بود که قهرمانان قصهی این فیلم را پیش ببرند واقعیت این است که باید پایان فیلم را با پیام امام خمینی به اتمام میرسید به طوری که حتی علاوه بر پایان فیلم نیز در مسیر پلانهای فیلم نیز در مورد صحبتهای امام نکاتی را اعمال کرده، این کارگردان درخصوص خوانندگی "محسن چاوشی" برای تیتراژ این فیلم اظهار داشت: زمانی که "محسن چاوشی" فیلم را دیدند نسبت به آن علاقهمند شدند و من پیشنهاد دادم کاری مستقل برای این فیلم اجرا کنند که او نیز ابراز علاقه کرد اما نمیدانم چرا این خبر به صورت ساخت تیتراژ در رسانهها عنوان شد.حاتمی کیا در پاسخ به آرمانگرایی بودن شخصیت "چ" عنوان کرد: اینکه مطرح میکنیم "چمران" شخصیت آرمانگرایی است را قبول نمیکنم چرا که این لفظ آرمانگرایی و یا عملی بودن شخصیت جمله مناسبی نیست و من "چمران" را در همین قابی که دیدید تعریف کردم.
وی درخصوص سکانس سقوط هلی کوپتر بیان کرد: این سکانس نقطه عطفی در اتفاقات پاوه محسوب میشود و این نکته در نوشتههای چمران نیز وجود دارد روزی که برای فیملبرداری شروع کردیم همه سکانسهای فیلم یک طرف و سکانس سقوط هواپیما از طرف دیگر این فیلم محسوب میشود چرا که قرار بود در تاریخ سینمای ایران به ثبت برسد.
بنابراین با حوصله و انرژی بسیاری سکانس سقوط را در 25 روز فیلمبرداری کردیم و سعی کردیم از بچههای خودمان استفاده کنیم و با وجود اینکه میتوانستیم فرد اسکار گرفتهای را برای این کار دعوت کنیم اما همخوانی نداشتن فرهنگ او با فرهنگ ما اجازه نمیداد که این سکانس به خوبی ساخته شود.
وی درخصوص اتفاقاتی
که مربوط به آماده شدن فیلم در سال گذشته مطرح شد اظهار داشت: از روز اول از سوی
فارابی به ما اعلام کردند که در مورد روند تولید فیلم و یا اتمام آن حرفی نزنیم و
در تاریخ 29 اسفند ماه مونتاژ این فیلم تمام شد و پیشبینی ما نیز در زمان پیش
تولید مدت زمان پنج ماه و نیم بود که به این زمان هم رسیدیم اما در مورد آمادهسازی
و یا تاریخ پایان فیلم حرفی نزدیم.
فردین خلعتبری آهنگساز فیلم در خصوص آواهای کردی در این فیلم عنوان کرد: آواهای کردی دستمایه خودم بود و قبلا ساخته شده بود و با هماهنگی با کارگردان ملودی هایی سال 58 مربوط به روزهای انقلاب نیز مورد استفاده قرار گرفت.
حاتمی کیا در پاسخ به پرداخت به خانواده دکتر چمران اظهار داشت: این یک نقطه خالی در زندگی چمران است و اتفاقا نقطه عطف زندگی او و به عمد این را در فیلم بگنجانم.
وی در خصوص امکانات سینمای ایران بیان کرد: از روز اول میدانستم این پروژه 5 ماه و نیم وقت می برد و بدون تجربه درباره ویژوال افکت این حرف را هم زده بودم. با سیستم های ایران هم که کلی برای تجهیز آن زحمت کشیدند، باز این سینماها استاندارد این صدای دالبی دیجیتال را ندارد. تصویر من اسکوپ است و عشق من وسترن است اما در قاب محدود پرده این سینماها دیده نمی شود. اینکه این کار تا قریب یک ماه قبل و قریب دو سال وقت برد به این دلیل است که زحمات زیادی داشت.
بلوندی درباره طراحی سکانس ورود مردم کرد به شهر پاوه گفت: این سکانس شامل حدود 350 نفر آدم با تجهیزات بودند اما گسترش آن کار دوستان ویژوال افکت بود که درباره آن کار کردند.
سلطانی درباره شخصیت نقش پزشک کرد، دکتر عنایتی، در فیلم گفت: این شخصیت کاملاً مستند است و رشته حقوق در همان دانشگاهی میخوانده که دکتر چمران در آن دانشگاه فیزیک پلاسما می خواندند. اینها دوستان نزدیکی بودند که بچههای آنها، این دو نفر را عمو صدا میکردند و امروز برای عقاید خود هر کدام جدا و مقابل هم ایستادند.
سلطانی ادامه داد: درباره لهجه کردی هم آقایی به نام آقای مبین ما را یاری کرد و بیشترین تمرکز ما روی درست ادا کردن لهجه قرار گرفته بود. دکتر عنایتی برای من یک آدم آزادی خواه است که دچار اشتباه شده. هرچند میخواهد از حق و حقوق بخشی از ملت خود دفاع کند اما در این قضاوت و گونه مطالبه خود اشتباه میکند. او ملت خود را ملتی دیده که حقش از کشور فقط نگهبانی از مرزها بوده و احساس میکند تنها راه گرفتن این حق مبارزه مسلحانه است. بر اساس مطالعاتی که داشتم در انتهای این درگیریها تا آنجا که میدانم او کشته می شود و وقتی سربازی به جناره او لگد می زند دکتر چمران به اقدام او اعتراض میکند. این یکی از ویژگی های دکتر چمران است که دشمن خود را هم قابل اعتماد تشخیص داده بود.
حاتمی کیا ضمن تقدیر از بازیگران خود اظهار داشت: بچههای بازیگری با این فیلم زندگی کردند، اصغر وصالی را فردی بازی کرد که هیچ کدام از این شخصیتها را در دوران زندگی خود ندیده بود. نقطه مدیریتی و عاطفی من بازیگرانم هستند. با آدم های ظریفی طرف هستم که باید با آن ها مدارا کنم. اصغر وصالیها را زیاد دیدم. دستمال قرمزها را درک میکنم. این نقشها را این بچهها خوب درآوردند. خوشحال بودم از نقش سلطانی و دوست داشتم قدرتمند این نقش ادا شود. به دنبال اسطوره زدایی هم بودم. میخواستم دکتر عنایتی اگر میشود آنقدر قوی بیان شود که حتی اگر میشود چمران در برابر او به زحمت بیفتد. تا حدی که این نقش چمران روی زمین بیاید و باور پذیر شود.
حاتمی کیا ادامه داد: هانا نماینده مردم مظلوم کرد بود که باید در این فیلم مطرح می شد. این نقش بسیار سخت خیلی خوب از دست خانم زارعی برآمد.
وی افزود: واقعیت آن است که پوسته بسیار سختی برای این افراد ایجاد شده. برای شخصیت های ملی این کشور فضایی ایجاد شده که به راحتی نمیشود به آن نفوذ کرد. علاقه داشتم به این عرصه ورود کنم تا بتوانم بخشهای دیگری از زندگی آنها را به تصویر بکشم و تصاویر خانوادگی هم مرتبط به همین بخش میشد. درباره لباس پلنگی و آن تصاویر هم بگویم که واقعه دوتاست. یکی قبل از پیام امام و یکی بعد از آن. درباره لباس آقای چمران وقتی ایشان وارد پاوه شدند با کت و شلوار بودند. اما در مقطع دوم ایشان مجبور شد که اسلحه به دست بگیرد و پوزیشن نظامی داشته باشد. این تصویری که شما میگویید برای آن زمان است چرا که اساساً در مقطع اول عکاسی نبود که از ایشان عکاسی کند.
حاتمی کیا اظهار داشت :چمران «چ» صراحتا فیلم بنده است. خدا رحمت کند علی حاتمی را وقتی کمال الملک را ساخت خیلی ها به او اعتراض کردند که این صحنه با واقعیت نمی خواند و فلان صحنه اصلا ربطی به تارخی ندارد و این حرف ها اما واقعیت این است که هر کسی هر واقع تاریخی را از منظر خودش می بیند. این به نظرم ابتدایی ترین تفکر نسبت به یبحث تاریخ است که بگردیم دنبال این که این فیلم واقعا رخ داده یا نه و با همان جزئیات.در مختارنامه میرباقری خیلی راحت می دیدیم که تاریخ چه قدر پیچیده بود و ما کجای اسناد مکتوب تاریخ این پیچیدگی را می بینیم.
وی تصریح کرد: این فیلم چمرانی است که من خلق کردم و هر کس دیگری این فیلم را می ساخت چیزی دیگری می شد. چمران روزی برای من چمران شد که دیدم او مرد صلح است اما نه به هر قمیت. این تحلیلی است که با وضعیت موجود با گوشت و پوستمان آن را احساس می کنم. بعد از قتل عامی که آن سالها در آن فضا صورت گرفته بود، اتفاقات تلخی که در بیمارستان رخ داده بود و افکار عمومی به شدتجریحه دار شده بود، چیزهایی که من زیاد نخواستم در فیلم واردش شوم، درست بعد از این اتفاقات چمران فکر می کند باید این روح را آرام کند. چمران نهایتا فیلم من است.
این کارگردان عنوان کرد: من این تفکر انقلابی که نماینده اش اصغر وصالی است را هم من کاملا می فهمم، با همه وجود آمده است که بجنگد و شهید شود اما برای کهنه چریکی مثل چمران که از این مراحل گذشته است دیگر برایش این حرف ها باقی نمانده است. وضعیت متناقضی را می بیند.
وی در پایان صحبت هایش خاطرنشان کرد: جنگیدن برای صلح حرف احمقانه ای است اما چه کنیم که در دنیای امروز باید این حرف را بزنیم و من چمران را از این زاویه مردی چند وجهی دیدم..چمران باب عرفان دارد. باب جهاد دارد. باب علم دارد، اما متاسفانه باب عرفانش باز است و بی اندازه ازش حرف زده شده است و بقیه باب هایش پنهان باقی مانده است.عبور از این فضا خیلی سخت است. باید بدانیم که الان داریم از معبر فوق العاده سختی عبور می کنیم و اینقدر پوسته این شخصیت پرقدرت است که من باید خیلی دست و پا زدم تا گوشه ای از این موضوع را گفتم.
واقعا شخصیتی دوست داشتنی و خوش فکر هستند .