به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از سایت دیدبان، عربستان سعودی به صورت سنتی یکی از قطب های جهان عرب بوده و همیشه داعیه رهبری جهان عرب و دنیای اسلام را نیز داشته است. پادشاهی سعودی با استفاده از درآمد بالای حاصل از فروش نفت سعی کرده است تا به هر ترتیب ممکن تحولات منطقه را به نفع خود رقم بزند. اما تا چند سال اخیر بزرگترین مشکل عربستان در مدیریت تحولات منطقه بیکفایتی متولیان سیاسی- امنیتی این کشور در سطوح مختلف بوده است که این مسئله نیز با بازگشت بندر بن سلطان به کشور و در دست گرفتن امورات اطلاعاتی و امنیتی این کشور تغییر کرد.
بندربن سلطان بیش از 20 سال سفیر عربستان در آمریکا بوده و گفته میشود که طی این مدت در سازمان سیا آموزش دیده است.بر خلاف بیکفایتی مفرط موجود در خاندانهای سلطنتی منطقه، بندر شاهزادهای به نسبت توانمندتر است که از هنگام در دست گرفتن مسئولیت جدیدش به عنوان رئیس شواری عالی امنیت ملی عربستان و رئیس دستگاه اطلاعات این کشور در دو سال گذشته سعی کرده است که عربستان را به واقع در سطح یکی از قدرتهای درجه اول منطقه مطرح کند. در این دوره عربستان با حضور پر رنگ خود در تحولات کشورهای منطقه از لیبی و مصر گرفته تا سوریه و پاکستان سعی نموده است تا نظم آینده منطقه را به نفع خویش رقم بزند. وی همچنین در ابتدای بحران سوریه گفته بود«قسم میخورم بشار اسد سرنگون شود و برای رسیدن به این هدف حتی اگر لازم باشد با ایران وارد جنگ میشویم» (1) دیدبان در این نوشتار تلاش خواهد نمود تا وضعیت کنونی عربستان را در منطقه پس از نزدیک به سه سال تلاش این کشور برای تغییر در شرایط منطقه تشریح کرده و نیم نگاهی نیز به آینده تحولات منطقه داشته باشد.
بوقهای تبلیغاتی
رسانههای عربی به خصوص دستگاه تبلیغاتی عربستان "العربیه" از زمان شروع بحران سوریه به شدت فضای منطقه را علیه شیعیان برانگیختهاند و با میدان دادن به عناصر وهابی، روند خصومت با شیعیان را در سراسر منطقه ترویج میدهند. دروغپردازیهای این رسانهها به تدریج منطقه را در آستانه انفجار قرار میدهد. علاوه بر سیستمهای رسانهای، مفتیهای وهابی نیز هر روز فتوای جدیدی علیه شیعیان صادر کرده و بر آتش تفرقه در منطقه میدمند. ایدئولوژی وهابیت به هیزم آتش جنگ های منطقهای از لیبی تا سوریه و یمن تبدیل شده است. که نه تنها علیه شیعیان بلکه علیه اهل سنت نیز به کار گرفته میشود.
بحران سوریه
در بحران سوریه از ابتدا تا کنون عربستان نقش کلیدی در گسیل عناصر افراطی، پول و تجهیزات نظامی به سوریه داشته است. گفته میشود فقط در چند ماه اخیر 20 هزار تروریست به وسیله عربستان به سوریه فرستاده شدهاند. همانطور که در ابتدا هم ذکر شد مقامات عربستان بر لزوم سقوط بشار اسد تصریح میکردند. بسیاری از منابع مستقل نیز استفاده از سلاح شیمیایی را در "الغوطه"، برنامه عربستان سعودی برای تحریک آمریکا در حمله به سوریه برای تغییر موازنه قوا به نفع معارضین میدانستند. اما در حال حاضر عربستان در سوریه هیچ هم پیمانی جز اسرائیل ندارد و ترکیه و قطر خود را از این درگیری ها کنار کشیدهاند. شاهزاده بندر بن سلطان در حال حاضر تنها تلاش میکند تا بتواند مناطق بیشتری را در کنترل خود نگاه دارد و مانع پیشروی بیشتر ارتش سوریه بشود. از این پس شاید محکمتر بتوان از شکست کامل عربستان در بحران سوریه سخن گفت.
عراق
در حال حاضر با توجه به ضعف عربستان و دنبالههای سلفیاش در سوریه برخی از نیروی های آنها که مربوط به گروه" دولت اسلامی عراق و شام" هستند وارد عراق شدهاند و ناامنی های گستردهای را در عراق به وجود آورده اند. این نیروها در استان های مرزی با سوریه که سنی نشین نیز هستند مستقر شدهاند و حتی کنترل برخی گذرگاه ها و مناطق را به دست گرفتهاند و از آنجا علیه مناطق شیعه نشین دست به عملیات میزنند. به گفته یکی از سران این گروهک در عراق تا به حال بیش از 70 نفر از فرماندهان "جیش المهدی" را ترور کردهاند این در حالی است که "جیش المهدی" مدت زیادی است که فعالیتهای نظامی خودش را به تعلیق در آورده است. حملات هر روزه به شهرها و مناطق شیعه نشین نیز حاصل عملکرد این گروههاست که عربستان آنها تجهیز و هدایت میکند. در ابتدای این تحرکات تلاشهایی در جهت سقوط دولت مالکی انجام شد که به دلیل قدرت دولت مالکی این تلاشها نیز ناکام ماند. اما مسئله اصلی در عراق نه این ناامنیها بلکه سرنوشت قدرت در انتخابات آینده عراق است. در حالیکه دولت مالکی از فساد شدید رنج میبرد و اختلاف شدیدی بین جریانهای شیعه در عراق به وجود آمده است. عربستان و ترکیه نیز برای بدست آوردن یک جای پا در دولت آینده عراق خیز برداشتهاند.
لبنان
لبنان از دیرباز صحنه کشاکش و منازعه قدرت های منطقه ای و جهانی بوده است. به صورت سنتی هر کدام از قدرت ها با بخشی از جریان های داخلی لبنان در ارتباط بوده اند. اما عربستان همواره نقش متفاوتی را در این کشور داشته است. از آنجا که خانواده حریری با خاندان آل سعودی پیوندهای خانوادگی نیز دارند منافع آنها نیز درهم تنیدگی خاصی یافته است. در هر دوره بحران در لبنان عربستان یک عنصر موثر در این کشور بوده است. در طول بحران سوریه نیز لبنان محل اصلی عبور تروریست ها و تجهیز آنها بوده اما بنا بر برخی شنیده ها در حال حاضر قریب به 15 هزار تروریست سلفی و تکفیری در مناطق شمالی لبنان مستقر هستند. درگیری هایی نیز در این مناطق به وقوع پیوسته است که نگرانی ها از انفجار شرایط حساس لبنان را بیشتر می کند. بسیاری معتقدند که عربستان ناتوانی خود، در بدست آوردن پیروزی و حفظ مواضع در سوریه را با به خاک و خون کشیدن لبنان جبران خواهد کرد. چندی پیش خبرهایی مبنی بر تهدید "حزب الله" از طرف عربستان مطرح شده بود که در صورتی که "حزب الله" وارد درگیری منطقه "القلمون" شود، باید منتظر جنگ داخلی لبنان باشد. همچنین از دیگر طرح های شنیده شده ایجاد حزب الله سنی مذهب در لبنان در مقابل حزب الله شیعه است.
لیبی
در لیبی نیز جنگ داخلی بین قبایل و گروههای طرفدار اخوان المسلمین، سلفی ها و.... در حال شکل گرفتن است. چندی پیش نیز خبرهایی مبنی بر توافق چند کشور از جمله عربستان برای تجزیه لیبی شنیده شده بود. در این توافق صورت گرفته قرار بود که منطقه نفت خیز "برقه" به مصر داده شوند تا حکومت کودتا بتواند به درآمد بیشتری دست یابد. گفتنی است که منطقه "برقه" روزانه حدود 700 هزار بشکه نفت تولید میکند.
یمن
یمن نیز این روزهای بعد از چند سال دوباره به صحنه درگیری های قومی تبدیل شده است. دستگاه اطلاعاتی عربستان برای جبران ناکامی های خود در سوریه و عراق، یمن را نقطه ای مناسب برای انتقام یافته است. به طوریکه روزانه هزاران نفر از سلفی ها را از دیگر مناطق به یمن میفرستد تا به قتل عام "الحوثی ها" و "زیدیه" در این کشور بپردازند. گفتنی است که خبرهای شنیده شده نیز حاکی از آنند که در صورت شکست "الحوثی ها" یمن نیز تجزیه خواهد شد.
پاکستان
عربستان سعودی سالهاست که در پاکستان جای پای محکمی برای خود درست کرده است. عربستان با ساختن مساجد و مراکز خرید بزرگ در شهرهای مختلف پاکستان و همچنین کمک به مردم فقیر این کشور توانسته اعتبار زیادی را در این کشور کسب نماید. اما نکته مهم درباره پاکستان ویژگی سرسختی و تعصب شدید مردم آن است به طوریکه بیشترین آمار سلفیها و تکفیریها از این کشور سر بر میآورند. در حال حاضر نیز پاکستان به منبعی غنی برای صادرات نیروی انسانی متعصب به مناطق دیگر تبدیل شده است؛ که البته تهییج و تربیت چنین انسانهایی به دست مفتیهای سعودی در مدارس دینی پاکستان انجام میشود. از طرف دیگر گروهکهای تروریستی نظیر "جندالله" و "جیش العدل" نیز با کمک دستگاه اطلاعاتی عربستان پشتیبانی میشوند.
قطر و مصر
عربستانیها حتی قطر را هم در کنار خود تحمل نکردند و نیرویهای طرفدار قطر در سوریه و مصر به وسیله جناحهای طرفدار عربستان سرکوب شدند. در نهایت عربستان با دخالت در خاندان سلطنتی حاکم بر قطر سعی کرد این کشور را از دور رقابتهای منطقهای به کلی حذف نماید. عربستان در مصر نیز با سرنگون ساختن حکومت اخوانی به وسیله کودتا دولت نزدیک به خود را بر سرکار آورد. و با این کار، ترکیه را هم از خود رنجیده ساخت. تا در شکافی دیگر در صف مخالفان اسد به وجود آورده باشد.
عربستان با در پیش گرفتن بازی با حاصل جمع صفر در هر جا که توانسته است رقیبان خود را حذف کرده است، حتی آنهایی را که به صورت مقطعی هم پیمانش شده بودند. رفتارهای دولت عربستان در منطقه به شتر رمیدهای میماند که به هر چیزی حمله ور میشود. نکته قابل توجه اینست که عربستان و دنبالههای سلفیاش در هیچ کجا منافعشان با اسرائیل تقاطع پیدا نمیکند. حتی نیروهای القاعده نیز هیچ حرکتی علیه اسرائیل انجام نمیدهند و این خود جای سوال دارد که بین القاعده و اسرائیل چه نسبتی هست که مجروحان سلفی و تکفیری و مزدوران "النصره" و "داعش" در بیمارستانهای "نهاریا" و "حیفا" درمان میشوند؟ چگونه است که اسرائیل یک بیمارستان صحرایی برای رسیدگی به تروریستهای القاعده در "جولان" دایر کرده است؟
نکته آخر
در حالی که عربستان به دنبال ایجاد یک ارتش برون مرزی به اسم "جیش محمد" است تا بتواند در نظم آینده خاورمیانه جایگاه رفیعتری را بدست آورد، باید به فکر روزهای تنهاییاش نیز باشد. چرا که عربستان تقریباً همه متحدان خود در جنگ سوریه را از خود دور ساخته است و به تدریج این متحدان به دور ایران جمع میشوند. در صورتی که عربستان به بازی خطرناک خود در منطقه ادامه دهد، این روند در ماه های آینده میتواند منطقه را به پرتگاه جنگی فراگیر سوق دهد که مسلماً بزرگترین بازنده آن خود عربستان خواهد بود. شرایط بحرانی لبنان در صورت لغزش، توان سرایت به دیگر مناطق مستعد نظیر بحرین و قطیف را هم دارا است. کما اینکه چندی پیش نیز حزب الله لبنان در بیانیهای اوضاع بحرین را غیرقابل تحمل دانست.
دیدبان معتقد است اصرار بیش از حد عربستان بر دشمنی با ایران به تدریج، این کشور را به متحد درجه اول اسرائیل در منطقه تبدیل کرده است. در این مسیر ایران نیز باید خود را برای هر اتفاقی آماده نماید، در حالی که متحدانش در سوریه درگیر جنگی فرسایشی هستند، ایران باید به فکر یافتن متحدانی جدیدتر در نبردهای آینده خاورمیانه باشد.