سرویس سیاسی باشگاه خبرنگاران؛"حجتالاسلام محمد حسین وفائیان" استاد حوزه ،در یادداشتی که در اختیار باشگاه خبرنگاران قرار داده درباره سیاست های شیطان بزرگ نوشت:وقتی کلمبوس در سالهای آخر قرن15و پس از کشتار فجیع مسلمانان در اسپانیا، از سوی پادشاهی پرتغال و با پول سرمایه داران یهودی،برای غارت هند رهسپار آنجا می شد، شاید هیچگاه فکر نمی کرد جایی را کشف کند که یکی از مراکز فساد و سرمایه داری مدرن خواهد شد. نطفۀ ناپاک آمریکا را می توان در به اصطلاح "کشف آمریکا" جستجو کرد. کشفی که به یک کشتار دسته جمعی نسبت به سرخپوستان بومی بیشتر شباهت داشت تا کشف ! و فریبکاری از همانجا آغاز شد، فریب و نیرنگی که با چاشنی سلاحهای گرم اروپاییان همراه بود. تا جایی که "بهترین سرخپوست سرخپوست مرده است "، جمله ای عادی گشت و سبب شد تا جمعیت آنها در حال حاضر از حدود 1% تجاوز ننماید .
شهرهای تازه، یکی پس از دیگری در سرزمین جدید، با زور و یا با تطمیع،از چنگ بومیان در آمد و ایالت های جدید با نام هایی مشابه با نام های سرزمین های اروپایی یا پادشاهان آنجا تاسیس شد.سرزمین جدید، مقتل ساکنان اصلی آمریکا و بهشت جدید مستعمِران اروپایی(فرانسه، بریتانیا، اسپانیا، پرتغال و ...) شد.سرزمینی سبز که حالا خالی از سکنه شده و نیاز به نیروی کار قوی و ارزان داشت تا بر روی زمین ها کار کنند و مواد اولیه کارخانجات اروپایی را تامین نمایند و چه کسانی بهتر از برده های سیاه آفریقا!در کمتر از چند دهه، تجارت برده که از چند دهه قبل آغاز شده بود، به اوج خود رسید.
در قرن های 17و18، حدود 50میلیون! برده از آفریقا به آمریکا و اروپا ترانزیت شد و سودهای بسیار کلانی را به جیب سرمایه دارای اروپایی که حالا خانۀ جدیدی یافته بودند زد. آیا هیچ ارتباطی بین عقب افتادگی آفریقا در عصر حاضر و کشتار و انتقال نیروهای جوان و بانشاط آنها در صده های گذشته به امریکا و اروپا وجود ندارد؟ نیروهایی که نسل های آنها(سیاهان امروزین در امریکا)، هنوز هم در عذاب نژادپرستیِ سفیدها می سوزند.
رویه تصرف و غارت،سنتی بود که پس از استقلال(صوریِ) آمریکا از دست اروپاییان، بازهم استمرار پیدا کرد. در زمان اعلام استقلال آمریکا(1776)، ایالات این کشور از عدد 15 تجاوز نمی کرد و در حال حاضر آمریکایی را می بینیم که تعداد ایالت های آن، بیش از 3برابر رشد کرده است! برای این یاغیان فرقی نداشت که ایالات جدید را در طول این دو قرن، با پول و تطمیع به تصرف درآورده باشند(مثل ایالت آلاسکا)، و یا با زور اسلحه(مثل ایالات های غارت شدۀ کالیفرنیا و تگزاس و ... از کشور مکزیک در پایان جنگ مکزیک) و یا با نفوذ در سرانِ برخی از کشورها برای انضمام آنها به ایالات متحده امریکا !
200 تجاوز نظامی در 100 سال!
نفوذ سرمایه داران و بانکداران بین المللی در شورای روابط خارجی(CFR) یا فدرال رزرو در آمریکا با طمعِ سیری ناپذیرِ آنها، چیزی نیست که به این آسانی قابل اغماض باشد.
سرمایه داران بین المللی و عاشق قدرت هم، که سیاست خارجی ایالات متحده را رقم می زنند، به آسانی از کسانی که در مقابل منافع آنها قد علم می نمایند نمی گذرند. آنچه هدف آنهاست، تسلط بر امور مالی و نظامی و حکومت های دنیا و در صورت لزوم، تصرف سرزمین های آنهاست. سرزمین هایی که گاه صدها کیلومتر با ایالات متحده فاصله دارد. اما این فاصله مانعی در جنایات آنها ایجاد نمی کند. چه آن زمان که به ویتنام با 500هزار سرباز حمله نمودند و چه اکنون که جنگ های غیرمستقیم خود را در سوریه یا افغانستان یا عراق ادامه می دهند. مادران و پدران را در پیش چشم کودکان می کشند و شکم مادران باردار را می درند و ... . مداخلات نظامی امریکا در کشورهای دیگر، تنها در 100 سال أخیر، نزدیک به 200 مورد است که کشتارهای چندصدهزار نفریِ ویتنام یا ژاپن، در مقایسه با کلّ آنها امری ناچیز است .
مداخلاتی نظامی که در آنها، گاه با فشار یک دکمه، بمب های میکروبی و شیمیایی بر سر مرد و زن ریخته می شود تا در نسلهای بعدی، شاهد کودکانی ناقص در مثل کره و عراق و ویتنام و ژاپن و ... باشیم . فرزندانی با چند دست یا پای اضافی یا بدون چشم یا ... که حتی گفتن آنها دل هر انسانی را به درد می آورد.
اما چه بازارِ مصرفی بهتر از جنگ برای شرکت ها و کارتل های اسلحه سازی تا بمبها و اسلحه های جدید خود را آزمایش کنند و تولیداتشان را به هر دو طرف جنگ! بفروشند. ایجاد جنگ و تامین مالی و نظامی از شیوه های قدیمی صرافان یهودی از زمان جنگ های صلیبی تا زمان حال بوده و اکنون نیز اعقاب آنها در پوشش شرکت های عظیم بین المللی، جنگ را از بهترین زمینه های سوددهی خود می بینند. از این روست که آمریکا در دهه های اخیر شاهد جنگ های عظیمی از سوی دولتمردان خود بوده است. جنگهایی که هزینه های آن، از جیب شرکت های خرده پا و مردم ایالات متحده امریکا پرداخت می شود.
برای تصاحب قدرت و پول در میان سرمایه داران، دیگر هیچ ارزشی برای سلامت انسان ها و محیط زیست باقی نمی ماند، تا چه برسد به معیارهای اخلاقی و انسانی. از این روست که بیشترین درآمدِ حاصل از تجارت مواد مخدر را معتبرترین بانک های بین المللی پولشویی می کنند .
از سوی دیگر، صنعت س ک س را مشاهده می نماییم که جزو پُردرآمد ترین تجارت های دنیا شده است . صنعتی که نه تنها خانواده های آمریکایی را از هم پاشانده، تاجایی که در سالهای اخیر شناسنامه های بدون اسم پدر نیز تصویب شده که به تولد فرزندان نامشروع دامن زده است ! حتی برنامه ریزی های دقیقی نیز در شبکه های ماهواره ای برای این منظور در سراسر دنیا و به زبان کشور هدف انجام می شود.
مثلث شوم فساد، فقر و جنگ
بانکداران و سیاستمداران آمریکایی، پس از آنکه دلار را به عنوان پول اصلی در مبادلات جهانی به جهانیان تحمیل کردند، با سیاست های اقتصادی خود(اعم از تحریم یا دزدی پول های ذخیره شده در بانک هایشان یا ...) در کشورهای مختلف، اهداف خود را در آنجا دنبال کرده و می نمایند و در این میان، ایران اولین کشوری نیست که تحریم گشته و آخرین نیز نخواهد بود! مثلث شومِ فساد، فقر و جنگ، قلاده ای است که ایالات متحده و صهیونیسم بین الملل، آن را بر گردن هر کشوری که مطیع اهداف آنها باشد یا نباشد می افکند. در این میان نیز سازمان ملل متحده که به بهانه ی برقراری صلح در جهان، توسط سرمایه داران بین المللی پس از جنگ های جهانیِ مصنوعی و از پیش طراحی شده! از دل همان شوراهای سیاست گذاری آمریکا سربرآورد، در پیشبرد اهداف آنها از هیچ کمکی دریغ نمی نماید.
سازمان های چند لایه اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل که بر تقریبا تمامی مبادلات اطلاعاتی دنیا تسلط داشته و همه جا را رصد می نمایند، تا جایی که برخی سردمداران اروپایی را نیز به ستوه آورده است، در هر جا که نیاز باشد به کمکِ اجرای سیاست های امپریالیستی غرب می شتابد.به کمک آمریکایی که در ظاهر خود را مخالف کمونیسم یا کاپیتالیسم معرفی می نماید، اما در باطن، خواستار کمونیسمی بین المللی هستند. ایده ای که تمام اموال و قدرت در درست عده ای خاص باشد و بقیه مطیع سربه زیر آنها!
دهکده آمریکای جهانی!
از این رو، این دهکده جهانی یا نظم نوین جهانی یا سازمان ملل نیست که گوش عالمیان را کر کرده است، بلکه این دهکدۀ امریکای جهانی و نظم نوین آمریکایی و سازمان آمریکاست. آمریکایی که متنزّل ترین مراتب دموکراسی را در کشور خود رعایت نمی نماید و مردمش چیزی به نام حق رأی مستقیم در انتخاب رئیس[جمهور!] خود ندارند ، داعیه دارِ برقرای دموکراسی در کشورهای دیگر شده است. آمریکایی که زنان آن تا 100 سال پیش حق رای نداشتند و سیاهان تا حدود 50 سال پیش از قوانین نژادپرستانه (مثل تبعیض در تحصیل یا حتی تفکیک در جای صندلی های اتوبوس و آبخوری های شهر!) رنج می بردند ! آمریکایی که مردم واشنگتنِ آن، هم اکنون نیز حق رای در امور سیاسی خود را ندارند!!
حال دراین دنیای محبوس در چنگال پول و قدرت، یا به بیان بهتر: محبوس در چنگال صهیونیسم بین الملل، تنها سنگری که هنوز باقی مانده است ایران اسلامی است، با تاکید بر اسلام! "آنها از ایران هسته ای نیست که می هراسند، بلکه آنها از ایران اسلامی است که گریزان و ترسناکند" . زیرا تنها اسلام است که می تواند جلوی شهوت های سیری ناپذیر آمریکاییان را بگیرد! و بدانیم که: " اسلام اگر اينجا سيلى بخورد،... ديگر تا آخر سرش بلند نمی شود ".
انتهای پیام/