به گزارش حوزه دفاعی ـ امنیتی باشگاه خرنگاران؛ امروز 26 مهر ماه سالگرد شهادت شهید عباس گودرزی و شهید محمد فراهانی اصحاب رسانه ملی است که در عملیات تروریستی شهرستان سرباز به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
هر موقع میخواهم از یک شهید بنویسم نکات تازه ای از شهادت طلبی دوستانی بی ریا به دست می آورم که هم شوق برانگیز است و هم عبرت آموز، اینکه ملت رشید ما هنوز دست از این فرهنگ نشسته است نکته عجیبی نیست و دیگر اینکه وقتی ما در بین آدم های مخلص و کسانی که افتخار بندگی خداوند را دانسته و سعی در برخورد خوش و مهربانانه با مردم و گره گشایی از امورات آنان را دارند، این هم عجیب ولی نوعی انتظار است، انتظاری که در جامعه ایرانی همیشه وجود داشته و وجود خواهد داشت.
ولی اینکه آدمها بتوانند در این وانفسای روزگار خوب بمانند و راه تعالی را حفظ، بلکه بالاتر از آن به متعالی کردن راه خویش بیندیشند نکته حسرت برانگیز همین جاست. این است که غبطه آدمی را نسبت به کسانی که راه متعالی شهادت را می پیمایند امروز با تو هستند و فردا خبر شهادتشان می رسد و عجائب روزگار از اینجا آغاز می شود.
این چنین است که وقتی شهادت شهدای رسانه ملی بزرگواران عباس گودرزی و محمد فراهانی اعلی الله مقامه در کنار سرداران خالص و مخلص اسلام در منطقه سیستان رخ می دهد، می فهمیم که پیروی لذت بخش از طریق شهداء هنوز باقی است، هنوز هم شهدا یک پیشتاز، یک سردار یک مخلص و یک انسان وارسته می خواهند تا پروانه وجودشان را به شمع دل افروز شهادت بزنند و ققنوس وار طریق عاشقانه معشوق را طی کنند.
صحبت از شهیدان عزیز گودرزی و فراهانی بود. اینان که به اضافه جمعی دیگر از شهیدان وارسته به بارگاه رب و محبوب خویش شتافتند و زندگانی جاوید خویش را به دست آوردند، از شهید گودرزی آغاز می کنیم.
شهید گودرزی بچه شهر ری بود، پدری پیرغلام اهل بیت داشت و برادرانی و خواهرانی تربیت شده مکتب اهل بیت و امام حسین علیه السلام. همه این خاندان حسینی بودند و زینبی! در واقع اینان کرامت گرفته از سیدالکریم بودند و این خود رمز بزرگی و شهادت طلبی حاج عباس بود. عباس از همان کودکی علاقه شدید به عکاسی و فیلم برداری داشت.
خودش می گفت: آن موقع ها به قدری این عشق و علاقه شدید بود که با اصرار من و موافقت حاج آقا غیوری در گوشه ای از مسجد آتلیه و تاریک خانه ای کوچک دست و پا شد که من فقط بتوانم یاد بگیرم و تجربه کنم و با دوربین های لوبیتل نیز این کار آغاز شد، این تجربیات ادامه داشت تا آنجا که رسید به دوران انقلاب اسلامی روزهای اثبات جوانی و مذهب برای اصلاح جامعه و دفاع از ماهیت مذهب و دین و البته قرار گرفتن پشت سر روحانیت و البته ادامه دادن کار عکاسی از صحنه های انقلاب و عباس جوان کارهای بزرگ خود را از همین جا شروع می کند، آرزوهای بزرگ دست یافتنی!
او با همان دوربین لوبیتل عکس می اندازد وقتی نمایشگاهی از عکس می گذارد و صحنه های انقلاب را به معرض دید همگان می گذارد.
او که روزهای پیروزی را دیده برای روزهای بعد از پیروزی نیز نقشه های فرهنگی دارد خود یکی از بزرگترین آرزوهایش را این گونه بیان می کند: «با صحبتهای حضرت امام راجع به فیلم و فیلمسازی و تفکیک بین هنر فاسد و هنر سالم! ما با بچه ها قرار گذاشتیم یک فیلم تاریخی و مذهبی بسازیم و این کار با عشق و علاقه و سخت کوشی و پشتکار فراوان شروع شد.
متن فیلم را از یکی از کتابهای آقای محمود حکیمی انتخاب کردیم و فیلم داستانی «بسوی ساحل» را ساختیم. خیلی مشکلات داشتیم، مشکلات تهیه لباس و نور و دوربین بماند! خوب کار ما کار یک عده جوان نواندیش مذهبی بود، از طرفی ما با «ان قلت» هایی از طرف آدم های مذهبی رو به رو بودیم و از طرفی شور و علاقه خاصی نسبت به این کار وجود داشت، ولی ما نترسیدیم و زمانی که فیلم آماده شد ما برای نمایش این فیلم خیلی تلاش کردیم، نخستین نمایش ما هم برای حضرت امام بود.
وقتی به محضر ایشان شرفیاب شدیم و ایشان فیلم را با دقت کامل دیدند، تاییدایشان به منزله ادامه راه ما بود ولی من طاقت نیاوردم و از ایشان پرسیدم که اگر این کار خلاف شرع است آن را ادامه ندهیم که ایشان گفتند حتما ادامه دهید چون سینما یکی از ابزارهای فرهنگی است که می تواند در خدمت نظام و اسلام باشد.
دلگرمی ای که شهید گودرزی از جانب امام گرفت سبب شد که این راه را ادامه دهد و ادامه این راه را البته با اصول صحیح آن و فراگیری تکنیک های سینما نزد اساتید بزرگ از جمله پیر سینما تدوین اکبر عالمی بود که شهید همیشه خود را مدیون وی می دانست.
حساسیت اوضاع آن زمان انقلاب، عباس را خود به خود به سمت سپاه می کشاند. و از آنجا که سپاه برای پاسداری از انقلاب وارد میدان شده بود، برای حراست از انقلاب در هر جا که لازم می دانست وارد می شد. انقلاب سوار بر موج تعهد خویش نسبت به انسانها بود و دشمن هم نقشه های بسیار برای مقابله با این انقلاب دینی و آزادیخواهانه داشت واین نقشه ها برای عده ای جوان پرشور و پیرو امام امت(ره) بهترین میدان برای ساخته شدن و کسب تجربیات بسیار بود.
یکی از آن میدانهایی که عباس را درون خود پرورد، دفاع مقدس بود. درواقع دفاع مقدس راه عباس را بسوی شهادت هموار کرد، عباس را شیفته شهادت کرد بطوریکه او بعد از پایان دوران دفاع مقدس تمام عشق و هم و غم و زندگی خویش را متمرکز بر حفظ میراث گرانقدر شهیدان و تداوم بخشیدن به راه آنان کرد.
شهید گودرزی از جمله کسانی بود که در ایام دفاع مقدس زحمات زیادی متحمل شد و با حضور دائمی در عملیات ها و تهیه برنامه های مستند، گزارش و فیلم برداری از لحظات حساس و ناب دفاع مقدس! وی که برادرخانمش را نیز در دوران دفاع مقدس از دست داده بود مسئولیت خود را در این رابطه و حفظ آثار و برکات شاهد او ضبط و ثبت آنها بیشتر احساس می کرد و این کار را برای خود افتخاری بس بزرگ می دانست.
برای همین در دوران بعد از دفاع مقدس، کارهای بسیار ارزشمندی از جمله تهیه برنامه تلویزیونی سپاه و پرداختن به عملیاتهای مختلف و تهیه مجموعه برنامه های پلاک سرخ که شرح تبیین عملیاتهای مختلف و باشکوه رزمندگان اسلام بود را با همکاری گروه تلویزیونی سپاه تهیه کرد و البته برنامه های مختلف و متنوع دیگر! وی یکی از فعالترین برنامه سازان صداوسیما و یکی از مدافعان فرهنگ اهل بیت و ترویج آن در شبکه های مختلف بود که حاصل کار او ساخت بیش از پانصد برنامه در طی این دوران تا زمان شهادتش بود.
علاوه بر برنامه های دفاع مقدس، نشر فرهنگ اهل بیت را در دستور کار خویش داشت و این دو را از هم جدا ناشدنی می دانست از جمله تهیه برنامه هایی راجع به حماسه حسینی با همکاری شبکه فرانسه، انگلیس و عربی جام جم که از جمله ماندگارترین کارهای وی می باشد.
دلتنگ کربلا!
عباس از مخلصین امام حسین(ع) بود و از جمله کسانی بود که با گشوده شدن راه
کربلا، به زیارت قبر مولایش شتافت و برای رسیدن به آن مزار شریف دلتنگی های
زیادی داشت، خود وی در این باره می گوید: «نرسیده به کربلا! دلتنگی زیادی
مرا تحت تاثیر خویش قرار داده بود، بی قرار شده بودم و می خواستم خیلی زود
به آنجا برسیم، انگار راننده داشت بی خود معطل می کرد! دلم می خواست به سوی
آنجا پرواز کنیم و زودتر به آنجا برسیم.
«وی با اینکه مشرف خانه خدا هم شده بود ولی زیارت کربلا را برای خود چیز دیگری می دانست و این را از توصیه های علمای برجسته دریافته بود که زیارت امام حسین چیز دیگری است و باید اختصاصاً به آنجا رفت و قبر شریف ایشان و برادر بزرگوارش حضرت عباس را از ته دل زیارت کرده و روح خویش را سیراب نمود.
برای همین بود که از دوره جوانی در هیئت های امام حسین حضوری فعال داشت و در مواردی تعزیه خوانی هم می کرد و فیلم به سوی ساحل را هم با کمک تعزیه داران ساخت و از خود آنان و وسایلشان استفاده برد.
نظر او راجع به سینما
به ضرس قاطع می توان گفت وی از طرفداران نظریه شهید آوینی راجع به سینما بود. وی سینمای متعهد و اسلامی و دفاع مقدس را خیلی دوست داشت و می خواست حتماً در این زمینه وارد شود چون هم تجربه اش را داشت و هم این اطمینان را داشت که می تواند در این زمینه با گردآوری هنرمندان متعهد و دل سوخته وارد عمل شود. ولی شرایط سخت اقتصادی سینما این کار را با تاخیر مواجه ساخت.
میراث ارزشمند شهید گودرزی:
شهید گودرزی طی سالیانی که درمورد شهدای دفاع مقدس و فرهنگ اهل بیت کارهای ارزشمندی انجام می داد، علاوه بر تهیه برنامه های ارزشی، آرشیو گرانبهایی از تصاویر دفاع مقدس و رزمندگان دفاع مقدس و شهیدانی که در طی دوران بعد از دفاع مقدس به شهادت رسیده اند در اختیار داشت که هم اکنون به یادگاری در اختیار خانواده اش قرار دارد.
یادگاری ارزشمند از فعالیت های سخت کوشانه و شبانه روزی وی. یکی از دوستانش می گفت او در این اواخر خیلی مشکل مالی داشت و علیرغم اینکه از وی خواسته بودند تا آرشیو ارزشمند خود را در قبال یک مبلغ مالی کلان در اختیار آنان قرار دهد ولی وی نپذیرفته بود و گفته بود که ما اینها را برای ادامه برنامه از آسمان لازم داریم.
سرانجام از آسمان گفتن به آسمان پیوستن است
سرانجام در ۲۵/۷/۱۳۸۸ در سری جدید برنامه هایی که تحت عنوان از آسمان حدوداً یکسال پیش با همکاری جمعی از برادران دوران دفاع مقدس آغاز کرده بود در سیستان وبلوچستان سرزمین بزرگ شرق کشور به همراه سردار نورالله شوشتری و یارانش و هم چنین یار دیرین اش از دوران جبهه ها یعنی محمد فراهانی به آسمانها پیوست تا خود ملکوتی شود و نزد خدا ماوا و آرام گیرد روحش شاد، راهش پررهرو باد!!
دانلود کلیپ شهیدان عباس گودرزی و محمد فراهانی
انتهای پیام/