شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
کرکسي به زغني گفت: از من دوربين تر کسي نيست. زغن گفت: اگر راست مي گويي حرفت را به اثبات برسان. کرکس به اطراف نگاه کرد و گفت: من دانه گندمي را در انتهاي اين بيابان مي بينم و بلافاصله به آن سمت پرواز کرد. زغن هم از روي کنجکاوي به دنبال او روان شد. چون به نزديکي دانه رسيدند کرکس بر دانه فرود آمد اما ناگهان دام صياد بر دست و پاي او پيچيد. زغن که بر شاخه درخت نشسته بود به کرکس رو کرد و گفت: تو با اين وسعت ديد، دانه را ديدي اما دام را نديدي.
زغن گفت از آن دانه ديدن چه سود
چون بينايي دام خصمت نبود بوستان
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار