به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، با فيلمهاي دفاع مقدس
شناخته شد که در اين ژانر موفق بود و براي بازي در فيلم «آخرين مرحله»
جايزه سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل مرد را از چهاردهمين جشنواره
فيلم فجر دريافت کرد.
او بازي در نقشهاي ديگر را هم با فيلمهاي «سرعت» و
«دنياي وارونه» تجربه کرد که براي او تجربه گرانقدري بود. بازي او در
«بلوغ»، تحسين منتقدان را برانگيخت و ديپلم افتخار بهترين بازيگر نقش اول
مرد را براي بازي در اين فيلم از هجدهمين جشنواره فيلم فجر به دست آورد.
بازي در مجموعه «شب دهم» بود که توانست با بازي بسيار زيبايش در نقش حيدر، در ميان عموم محبوبيت بسيار زيادي کسب کند. او در فيلم هاي سينمايي و مجموعه هاي تلويزيوني بسياري ايفاي نقش کرده است. آنچه در ادامه مي خوانيدصحبت هاي اين هنرمند تواناست که خواندنش خالي از لطف نيست؛
از خودتان بگوييد.
در 16 دي ماه 1346 همزمان با مرگ تختي در محله جيحون تهران به دنيا آمدم.
تحصيلاتتان؟
ديپلم.
چه شد که به سمت و سوي بازيگري کشيده شديد؟
بازيگري را از تئاتر و در سال 1360 آغاز کردم. علاقه ام به اين حرفه باعث شد که بازيگر شوم و براي مردم نقش آفريني کنم.
بعد از بازي در اولين کارتان که يک مجموعه تلويزيوني بود، براي چه کاري انتخاب شديد؟
براي بازي در فيلم « آخرين مرحله» که جايزه سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل مرد را از چهاردهمين جشنواره فيلم فجر دريافت کردم.
در سريال هوش سياه که پخش شد چه بازخوردهايي از طرف مردم و از طرف مخاطبانتان گرفتيد؟
سريال هاي ما بسيار خاص براي مردم هستند.
برخوردي که مردم نسبت به کار ما داشتند به مخاطبان سريال برمي گردد. بعضي
ها از من و عوامل پشت صحنه تشکر کردند به خاطر داستان فيلمنامه و برخي ها
هم مخالف اين گونه
سريال ها بودند. در حالي که اين گونه سريال ها آموزش دهنده هستند. به هر حال سريال چه خوب، چه بد، هر چه بود، تمام شد.
معيارتان براي انتخاب يک نقش چيست؟
اگر يک فيلمنامه خوب نوشته شده باشد، بازيگر هم مي تواند بازي خوبي ارائه دهد. مسلماً فيلمنامه خوب در بازي به شدت تأثيرگذار است و بعد هم کارگردان حرفه اي وخوش ذوق و با دانش.
دوست داريد به چه چيزي دست پيدا کنيد؟
تمام تلاشم اين است که به سوي آرماني شدن گام
بردارم و مسلماً دوست دارم در اين راه، کسي از من آزرده خاطر نشود. دلي را
شاد کردن و بر
رنج هاي کسي با محبت، مرهم گذاشتن، بزرگترين دلخوشي من است.
چه شد که قبول کرديد در مجموعه هوش سياه بازي کنيد؟
آقاي مسعود آب پرور که داستان را برايم تعريف
کردند احساس کردم اين داستان مي تواند بيننده را تحت تأثير قرار دهد. خودم
هم تحت تأثير قرار گرفتم و وسوسه اين کار با وجود تمام
خستگي ها به دلم افتاد.
سئوال من اين است که بعضي از بازيگران بدون تحصيلات وارد عرصه بازيگري مي شوند. آيا با ورود آنها بدون گذراندن تحصيلات آکادميک موافق هستيد؟
بين ياد گرفتن و حرفه اي بودن تفاوت هايي
است. حرفه اي کسي است که خاک صحنه خورده، مطالعه کرده و تجربه کسب کرده و
از راه هنر تأمين معاش مي کند. متأسفانه در سينما و تلويزيون اين فيلترها
وجود ندارد. تا کنون کسي از من نپرسيده که رشته
تحصيلي ات چيست که بر اساس رشته
تحصيلي ام مرا انتخاب کنند.
متأسفانه سينماي ما بيشتر تبديل به سينماي
مانکن و مدل سازي شده است. چهره بر بازي و توانمندي اولويت دارد! نمي توانم
بگويم که کار درستي است ولي
بحث هاي اقتصادي، سليقه تهيه کننده و کارگردان و خيلي چيزهاي ديگر مي آيد و
بدون در نظر گرفتن تجربه و تحصيلات، آن بازيگران را تحت پوشش قرار مي دهد.
ورود بازيگران جوان را بدون گذران تحصيلات تأييد نمي کنم ولي متأسفانه اين
مسئله ويروسي است که در هنر بازيگري ما چه در تلويزيون و چه در سينما وجود
دارد.
بازي شما در مجموعه تلويزيوني «هوش سياه» چه مدت به طول انجاميد؟
توليد اين سريال يک سال و نيم طول کشيد. پيشتوليد را از ابتداي سال 91 آغاز کرديم و خرداد همان سال، کار را کليد زديم. تصويربرداري تا فروردين 92 طول کشيد. لوکيشنهاي سريال هم در تهران، حومه تهران و استانبول بود.
فکر مي کنيد اين نقش با توجه به بازي هايتان از ابتدا براي شما نوشته شده بود؟
حتماً. چون اگر اين طور نبود من انتخاب
نمي شدم.
با اين محبوبيت و استقبال از اين سريال، برخورد مردم در خيابان با شما
چه طور بود؟
مثل سابق. مردم برخوردشان هميشه خوب و گرم بوده و اکنون بيشتر شده و خيلي ابراز علاقه مي کنند.
بازتاب اين مجموعه در ميان مردم چگونه بود؟
خيلي خوب بود. به نظر من يکي از موفق ترين سريال هايي بود که در دو سري، کار و ساخته شد. همه گروه خيلي در ساخت اين مجموعه زحمت کشيده بودند. مردم استقبال خوبي کردند و مخاطبان زيادي داشت.
چرا در فيلم و سريال هاي طنز، خودتان را محک نمي زنيد؟
احساس کردم چهره ام به فيلم هاي طنز نمي خورد. در ثاني پيشنهادهايي که به من مي شود در حال حاضر ژانر جدي و اين جور کارهاست.
اگر روزي به شما بگويند بازيگري نکنيد، چه کار مي کنيد؟
من کارمند بانک مرکزي هستم. برمي گردم بانک. ولي اميدوارم هيچ موقع اين اتفاق نيفتد.
چه فيلم هايي تماشا مي کنيد؟
فيلم هاي هاليوودي، فيلم هاي مورد علاقه ام است و هر فيلمي را که داراي يک ويژگي خوب است تماشا مي کنم.
از فيلم هاي خودتان کدام را بيشتر
مي پسنديد؟
ميم مثل مادر.
در آرشيو ذهني تان چه خبر است؟
ذهنم خيلي شلوغ است. دلم مي خواهد هميشه خنده مردم را ببينم.
سينما و تلويزيون وسيله اي هستند براي رسيدن به اهداف و گفتن حرف هاي ناگفته؟ نظر شما چيست؟
اينها ابزارهايي هستند که بايد از آنها استفاده کرد. ولي اينکه چگونه از آنها ستفاده کنيم، مهم است.
صحبت پاياني؟
هميشه دوست داشتم آدم معروفي باشم که اين اتفاق هم افتاد. در حال حاضر هم دوست دارم بيشتر از ايني که هستم پيشرفت کنم. اميدوارم خدا کمکم کند. ممنون از شما و روزنامه تان که اين وقت را در اختيار بنده گذاشتيد.
*گفتگو از ناهيد جعفرپور کامي