انسان و طبیعت چنان با هم خوگرفته‌اند که گويي همزاد شده‌اند. طبیعت برای خودنمایی، کشف و شناساندن خود به کمک انسان نیازمند است و انسان هم براي ادامه حیات و تقویت روح و تازه شدن جانش به طبیعت پناه می‌برد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، سفری به منطقه‌ای بکر و زیبا در جاده چالوس داشتم، ‌اما این‌بار نه به جاده شهرستانک در کنار رودخانه رفتم تا بساط کباب را پهن کنم و نه در کنار سد امیرکبیر اطراق کردم.

یکراست پس از طی مسافتی حدود 25 کیلومتر از کرج به روستای نسا رفتم. بعد از پر کردن باک ماشین و کمی استراحت و خرید مواد غذایی در این روستا به طرف دو راهی و پل گچسر که به سمت یک جاده فرعی از جاده اصلی جدا می‌شد حرکت کردم، جاده را ادامه دادم و به روستایی کوچک و قدیمی رسیدم که نامش «کهنه ده» یا «کهن ده»بود.

این روستای قدیمی و کوچک به گفته اهالی چندین بار دستخوش تخریب توسط سیل شده و مجدداً توسط اهالی بازسازی شده است.



جمعیت روستا به علت مهاجرت نسل جوان به شهر کم شده و مردمش نیز دامداری و کشاورزی مي​کنند البته خیلی کم و در حد رفع نیاز‌‌های خودشان. حاصل تلاش مردم مهربان و مهمان‌نواز اين روستا، انواع درختان ميوه و باغ​هاي زيبا و شاداب است.

غار یخ‌مراد از جاذبه‌‌‌های گردشگری این روستا محسوب می‌شود. از غار و نام و نشانش سؤال کردم؛ البته آنقدر گردشگران از اهالی راجع به غار سؤال کرده بودند، ‌که از هر کس سؤال می‌کردی جواب را آماده داشت.

از بزرگواری که اسم مبارکش را فراموش کرده‌ام، سؤالم را پرسیدم، با مهربانی گفت: «این غار خیلی قدیمی است و در گذشته‌‌‌های دور مردم روستا برای بهبود بیماری‌‌های خود از حوضچه داخل غار که در تمام ماه‌‌های سال یخ داشت، یخ برمی‌داشتند و می‌خوردند، به همین علت اسم این غار را «یخ‌مراد» نامیده‌اند.»

 اطلاعات بیشتر راجع به قدمت و چگونگي به وجود آمدن غار یا سؤالات دیگر که کمی فنی‌تر و علمی‌تر بود نداشت. ضمن این که مردم محله شبیه به گویش مازندرانی صحبت می‌کنند، ‌لذا آن بزرگواری که با او هم‌کلام شده بودم آنقدر شیرین و قشنگ صحبت می‌کرد و با مهربانی جواب سؤالاتم را می‌داد که دلم نمی‌آمد از او خداحافظی کنم و به راهم ادامه دهم. اما ناچار به ادامه راه بودم.

در ادامه، مسیرم دوشاخه شد: یک طرف به روستای زیبای آزادبر می‌رسید و مسیر دیگر به سمت غار می‌رفت. از پل سیمانی روی رودخانه‌ای که از آزادبر به سمت گچسر جاری بود گذشتم و حدود یک ساعت پیاده​روی به دهانه غار رسیدم.



غار در ارتفاع بیش 2000 تا 2500 متری از سطح دریا در دامنه کوه قرار داشت. پيش از ورود به غار، محوتماشای مناظر اطراف شدم، ‌چنان زیبا و شادی‌آفرین بود که خستگی پیاده‌روی را فراموش کردم. پس از کيفور شدن از تماشای مناظر اطراف قدم در ورودی غار گذاشتم اما با سنگ بسیار بزرگی که سد راهم بود مواجه شدم و یاد شعر «چشمه و سنگ» افتادم اما من حتی به نرمی هم با این سنگ سخت سخن نگفتم، تنها کاری که کردم یواشکی دورش زدم و به فضای باز درون غار رسیدم.

در این فضا 3 مسیر دیده می‌شد. یک مسیر که حدوداً ‌15 تا 20 متر است و به بن‌بست می‌رسید. انتهاي مسیر دوم نیز بعد از حدود 40 متر پرتگاه است می‌رسيد و برای ادامه این مسیر حتماً ‌باید از وسایل کوهنوردی و غارنوردی استفاده کرد. دالان سوم که از بقیه طولانی‌تر بود راه اصلی محسوب می‌شد.

در این مسیر پس طی حدود 20 متر راه سراشیبی و پس از عبور از تنگه‌ای باز به یک شکاف عمیق رسیدم و از معبری که روی آن درست کرده بودن عبور کردم، البته باید متذکر شوم که مسیر غارنوردی در غار یخ‌مراد سراشيبي است که در بعضی قسمت‌‌ها شیب آن تندتر می‌شود.



در ادامه مسیر به فضای باز دیگری برخوردم که بسیار بزرگتر از فضای ورودی غار بود و همینطور که مسیرم را ادامه ‌دادم به فضای وسیع‌تر سومی می‌رسیم که ارتفاعش هم خیلی بیشتربود و در پائین آن به حوضچه​اي یخی در کنار آبشاری که یخ بسته رسيدم. در طی این مسیر با قندیل‌‌های یخی بسیار زیبایی برمی‌خوردم که در بعضی جا‌‌ها با تابش نور به آنها مناظر جالب توجهی به وجود آورده بود.

در قسمت​هایي از غار متوجه ورود هوا از بیرون به داخل غار شدم، کمی که دقت کردم دیدم شکاف‌‌هایی در جا‌‌هایی از غار وجود دارد و هوا بشدت از آن عبور می‌کرد و به درون غار می‌آمد و این خود در سرمای داخل غار تأثیر زیادی داشت. البته من حدسم این بود که این ورودی‌‌‌های هوا از بیرون، که علت اصلی یخبندان درون غار است، ‌در گذشته‌‌‌های خیلی دور ساخته و تعبیه شده توسط انسان باشد، ‌به این علت که شاید از این غار به عنوان یخچال یا یخساز طبیعی استفاده می‌شده است.

این را هم بگویم که بنا به نوشته تابلوی جلو غار، این غار مربوط به دوره دوم زمین‌شناسی است. یک مورد جالب ديگر که توجه همه را به خود جلب مي​کند این بود که دمای سقف غار با دمای کف غار متفاوت بود.

بنا به گفته‌‌‌ کسانی که این غار را به خوبی می‌شناختند، بهترین موقع سفر به این غار زیبا و واقعاً‌دیدنی اسفند و فروردین است. چرا که در این زمان یخبندان غار تکمیل شده و مناظر دیدنی و زیبای آن بسیار تماشایی است و این صحنه‌‌‌های جالب تا خرداد ماه ادامه دارد و بعد از آن به علت گرمی هوا و کمبود آب و به علت واقع شدن غار در ارتفاع، کم‌کم شکل قندیل‌‌ها، درون غار عوض می‌شود و کلاً شکل غار تغییر می‌کند.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
United States of America
عاطفه
۲۲:۲۱ ۲۷ شهريور ۱۳۹۲
یاد کتاب سفر به درون زمین اثر ژول ورن افتادم!!!!!
آخرین اخبار