به گزارش گروه استانها باشگاه خبرنگاران قرار بر این بود که عید باستانی نوروز در اعتراض به انقلاب سیاه شاه تحریم شود.
جرقه مخالفتها و مبارزات از ماه ها قبل زده شده بود و صدای آن با وجود اختناق فراوان به گوش بسیاری از ایرانیان رسیده بود.
شاید همین دلیلی بود بر عدم استقبال علما و مردم قم در آخرین سفر شاه به این شهر که خود موجی از کینه و نفرت نسبت به روحانیت و مردم قم را در دل مسئولان وقت زنده کرد.
پس از کودتای شوم 28 مرداد، شاید این سال 42 بود که دوباره بستری همگانی برای مقابله با یکه تازی های رژیم مهیا کرده بود.
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی به جایی نرسیده بود و قرار دشمنان داخلی و خارجی ملت با یک طرح بین المللی بر این شد که انقلابی سفید با نام انقلاب شاه و ملت همچو سایر کشورهای تحت الحمایه ایالات متحده در ایران نیز به وقوع بپیوندد.
انقلابی که وقایع پیش رویش خود منشا انقلابی حقیقی در 15 سال آینده توسط ایرانیان بود که استقلال، آزادی، جمهوریت و اسلامیت را وعده می داد و جان ها به پایش نثار شد.
بر اساس اعلان قبلي قرار بر این بود که تجمع مردم قم به منظور عزاداری شهادت امام جعفر صادق(ع) و مخالفت با طرح های مستبدانه رژیم از ساعت چهار بعد از ظهر در داخل مدرسه فيضيه برگزار شود. سخنران جلسه نيز مرحوم «حاج انصاري» تعيين شده بود.
ساواك قصد داشت اين مراسم را كه در حضور صدها زائر حرم حضرت معصومه(س) و تني چند از علماء و مراجع برگزار ميشد، به هم بزند.
طبق برنامه طراحي شده، عدهاي كماندو، با لباس كشاورزان و در حالي كه به چاقو و چوب مسلح بودند، به وسيله چند دستگاه اتوبوس شركت واحد از تهران وارد قم شدند.
علاوه بر اين تعداد زيادي سرباز و نيروهاي ويژه شهرباني در اطراف صحن مطهر حرم حضرت معصومه(س) و مدرسه فيضيه تجمع كرده بودند.
اين عده پس از مانوري كوتاه در شهر به سوي دروازه قم رفتند و در آنجا مستقر شدند.
ساعت چهار بعد از ظهر در مدرسه فيضيه به دعوت آيتالله العظمي گلپايگاني مجلسي براي سوگواري به مناسبت شهادت امام جعفر صادق(ع) منعقد بود.
جمعيت در مدرسه موج ميزد و اقشار مختلف مردم در آن حضور داشتند. در اين حال مدرسه توسط عمال رژيم محاصره شد و سربازان مسلح در اطراف آن مستقر شدند.
در اين مجلس يكي از روحانيون رشته سخن را به دست گرفته بود و در ضرورت حفظ ارزشهاي اسلامي و دستورات اين آئين مقدس سخن ميگفت در اواسط سخنراني يكباره عمال رژيم - همانهایي كه دسته دسته با اتوبوسهاي دولتي به قم آورده شده بودند - وارد شدند و مردم را مورد حمله قرار دادند.
آيتالله محمدتقي فلسفي در خاطرات خود مينويسد: كماندوها با وسايلي كه در اختيار داشتند به طلاب بيدفاع حمله ميكردند. با پنجه بوكس، ميله آهني، زنجير، و حتي شاخههاي درختان فيضيه كه شكسته بودند، طلاب را به سختي مضروب و مجروح مينمايند.
سپس از صحن فيضيه به درون حجرههاي طلاب ميروند، كتابها، لباسها، حتي قرآنهاي آنها را به درون صحن مدرسه ميريزند و آتش ميزنند. بعد به طبقه بالاي مدرسه ميروند. در آنجا به زد و خورد با طلاب مشغول ميشوند. به طوري كه ميگفتند چند نفر را هم از پشت بام فيضيه به رودخانهاي كه از كنار فيضيه ميگذرد، مياندارند كه از سرنوشت آنها خبري نشد.
فاجعه حمله به مدرسه فیضیه رویدادی بود که برخلاف اهداف رژیم که بر منزوی ساختن روحانیت متمرکز شده بود خود عاملی شد تا ایرانیان بیش از پیش با استبداد رژیم آشنا شوند و آگاهانه پا در مسیری روشن برای برانداختن این استبداد گذارند.
حمله به مدرسه فیضیه موجب آگاهی مردم از نهضت امام خمینی(ره) شد
حجت الاسلام محسن غرویان در رابطه با این حادثه در گفتگو با خبرنگار اظهار داشت: در سال 42 که اوایل نهضت امام خمینی(ره) بود و شاه با کمک دولتهای خارجی سعی در حذف روحانیت داشت، امام به عنوان یک استاد و شخصیت برجسته علمی آغازگر حرکتی مهم بود.
وی ادامه داد: محمدرضا شاه گمان نمیکرد که نفوذ ایشان بتواند در آینده تبدیل به یک حرکت عظیم شود و لذا با حمله به مدرسه فیضیه و به شهادت رساندن طلاب گمان می کرد می تواند این موج را از ابتدا و در نطفه ساکت کند.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه گفت: این حادثه و مقاومت مردم و روحانیت در شهر قم موجب آگاهی مردم سراسر کشور نسبت به امام خمینی(ره) شد، سال 42 سرآغاز نهضتی بود که 15 سال بعد به نتیجه رسید.
وی با بیان اینکه اعتقاد دارم قدرت نهاد روحانیت از دین ناشی می شود، گفت: از آنجایی که دین نهادی بسیار عمیق است و در فطرت و قلب های ملت ایران جای دارد روحانیت نیز به واسطه اینکه خادم دین است از این نفوذ کلمه برخوردار است.
حجت الاسلام غرویان تأکید کرد: روحانیت با همه دشمنیهایی که با آن شده و میشود به اعتبار وجود شخصیتهایی مانند امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و علما و اساتید به نام خود توانسته جایگاه خود را در میان مردم حفظ کند.
وی اظهار داشت: با وجود بعضی نقایص در عده ای، شخصیت های بزرگی مانند شهید بهشتی، شهید مطهری، علامه طباطبایی و بسیاری بزرگان دیگر این نهاد دارای قوام شده است، بنابراین در حال حاضر وظیفه روحانیت این است که با تهذیب و علم جایگاه خود را در قلب ها حفظ کند.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: تا زمانی که انقلاب اسلامی بر صراط دین حرکت کند روحانیت هم به عنوان خادم دین در متن این نظام حضور دارد، چرا که رابطه بین مردم و روحانیت گسستنی نیست و امیدواریم این ارتباط عمیق همچنان مستدام باشد./ش