به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، این که کشور ما از جمله کشورهای سرآمد در تلفات تصادفات رانندگی است نکته جدیدی نیست.
معمولا در بررسی پدیده ها و مشکلات اجتماعی نگاه تک عاملی باعث عدم شناخت شبکه علیت به وقوع پیوستن حادثه است.
اگر دقت کرده باشید در هر صحنه تصادفی عده زیادی در محل تجمع کرده و اعم از متخصص و غیر متخصص نظر کارشناسی می دهند در حالی که ازدحام همین کارشناسان ، یک خیابان و یا یک آزاد راه را بند آورده است.
مشکل تلفات رانندگی و یا گره های کور ترافیکی ماهم مانند همین صحنه تصادف ، انبوه نظرات کارشناسی است که هر کدام به نوبه خود و بنا بر جایگاه سازمانی خود بخش دیگری را مقصر می دانند؛ خودرو ساز ایمنی جاده ها ، متولیان امور راه و شهری، خودرو ساز، راهنمایی و رانندگی کمبود اعتبار برای نظارت وعدم دقت و انحراف به چپ و تجاوز از سرعت مطمئنه و بالاخره عامه مردم و رانندگان همه به غیر از خودشان.
در این میان کسانی که در تصادف جان خود را از دست می دهند را با جملاتی نظیر این که "عمرشان به دنیا نبود"،"سرنوشت چنین می خواست" ، "قفس این دنیا براشون تنگ بود"، "گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است و.......بدرقه می کنیم بی آنکه بدانیم نقش خود ما و کمبود فرهنگ رانندگی در بین عامه مردم تا چه اندازه در مرگ همین عزیزان مقصر بوده است.
مردم ایران فرقی هم ندارد ساکنین کلان شهرها یا شهرستان ها ،از فقر شدید فرهنگ رانندگی رنج می برند.
رانندگی ما نه یک عمل مجرد و دارای قوانین و استانداردهای خاص بلکه ادامه مکانیزه شخصیت اغلب فروخورده و دارای عقده های اجتماعی ماست.
فرد گرایی ، نبود خلقیات کار جمعی ، ترجیح منافع فردی بر جمعی ، خود قبله عالم پنداری تاریخی و محق بودن در هر موقعیتی باعث شده است که ما رانندگی را به عنوان پدیده ای اجتماعی که وابستگی کامل به فهم عمیق منافع جمعی دارد درک نکنیم.
به عنوان مثال بارها دیده ایم که یک آزاد راه اصلی به دلیل ترافیک در ورودی راست گرد یک آزاد راه دیگر بند آمده است چرا که اکثر رانندگان فارغ از سطح سواد جایگاه اجتماعی و غیره ترجیح داده اند از منتهی علیه سمت چپ ورودی سر خودروی خود را داخل مسیر کرده و زودتر راه بگیرند و بروند اگر از تک تک آنها سئوال کنی همه آنها به دلیل کار مهمی خیلی عجله دارند بنا بر این فرد خود را محق می داند که یک آزاد راه دیگر که محل عبور و مرور هزاران نفر است را بند بیاورد.
نظیر چنین پدیده های در جاده های بین شهری روستایی و درون کلان شهرها کم نیست این موقعیتها در نهایت موجب نا امنی در رانندگی و بروز تصادفات فراوان می شود که حاصل آن تلفات بالای ماست.
در حالی که در بسیاری از کشورهای اروپایی تراکم تعداد افراد دارای اتومبیل بسیار بالاتر از میانگین آن در ایران و یا حتی تهران است اما در بسیاری از آمارهای ارایه شده تلفات رانندگی و تصادفات آنها بسیار پایین تر از ماست. چرا که فرهنگ کار جمعی درآنجا نهادینه شده است و در برابر مرگ یک فرد هر کس مسئولیت خود را به دوش می کشد وآنرا به قضا و قدر و سرنوشت یک فرد مرتبط نمی کند.
منبع:خبرآنلاین