شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
حال غريبي پيدا کرده بودم.از جا بلند شدم.مادر با چشم گريان و با يک دنيا هول و ولا پرسيد:کجا مي خواي بري؟ گفتم«مي رم لباس عزا تنم کنم.»همين که ملحفه را از روي لباس ها زدم کنار،چشمم افتاد به يک عکس قاب گرفته از ابراهيم.آن جا قايمش کرده بودند که من نبينم.ديگر نتوانستم جلوي خودم را بگيرم.از ته دل ضجه زدم؛در همان حال گفتم«يادت نره ابراهيم،منو شفاعت کني ها!»
خاطره اي از همسر شهيد ابراهيم امير عباسي

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار