راننده
کاميون ها مي گفتند:«هر کاري کنيد بازم با اين همه مهمات به خط نمي ريم!»
وقتي صحبت آن ها تمام شد کاوه شروع به صحبت کرد و گفت: «ما اين جا هيچ کس
را به زور به خط نمي بريم، خيلي از اين بچه ها براي رفتن به خط گريه مي کنن
و سعي شون اينه که از هم سبقت بگيرن.» بعد هم از آن ها خواست تا به جاي
ازدحام، به دفترش بروند و آن جا نظرشان را بگويند. نيم ساعت گذشت و جلسه
راننده ها با محمود تمام شد. آمدند بيرون، نمي دانم کاوه چه چيزهاي ديگري
به آن ها گفت که حتي رنگ چهره شان هم تغيير کرده بود و همه مهمات را
رساندند منطقه.
به نقل از همرزم شهيد محمود کاوه
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید