الهی! با تو آشنا شدم، از خلایق جدا شدم و در جهان شیدا شدم، نهان بودم؛ پیدا شدم.
الهی! چون آتش فراق داشتی، دوزخ پرآتش از چه افراشتی.
الهی! هر كه تو را شناخت، هر چه غیر تو بود بینداخت.
هر كس كه ترا شناخت جان را چه كند فرزند و عیال و خانمان را چه كند
دیوانه كنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه كند
الهی! از كشته تو، بوی خون نیاید، و از سوخته تو، بوی دود؛ چرا كه سوخته تو، به سوختن شاد است و كشته تو، به كشتن خشنود.
الهی! دلی ده، كه در آن آتش هوی نبود، و سینهای ده، كه در آن رزق و ریا نبود.
الهی! بر هر كه داغ محبّتِ خود نهادی، خِرمن وجودش را به باد نیستی در دادی.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید