به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، حسین شریعتمداری در ستون یادداشت روز روزنامه کیهان که صبح دوشنبه منتشر خواهد شد در مطلبی با عنوان "آب هم از آب تكان نمي خورد ! " نوشت:خداي مهربان بر درجات شهيد محراب، حضرت آيت الله دستغيب شيرازي بيفزايد. آن شهيد بزرگوار درباره شرايط استعاذه- پناه بردن به خدا از شر شيطان- تمثيل گويا و زيبايي داشت و مي فرمود «اگر همراه خود غذايي كه باب ميل سگ است داشته باشيد، حتي در صورتي كه آن را از چشم پنهان كرده و مثلا در پارچه اي پيچيده باشيد، سگ گرسنه با حس بويايي و شامّه تيزي كه دارد، به دنبال شما راه مي افتد، چرا كه گرسنه است و غذاي باب ميل خود را نزد شما مي يابد. در اين حالت اگر ده ها بار هم او را برانيد و بر سرش فرياد برآريد، دست از تعقيب شما برنمي دارد.
دل انسان هم از همين زاويه مورد توجه شيطان است. كسي كه صفات زشتي نظير حب جاه، مقام دوستي، شهرت طلبي، حب دنيا، قدرت طلبي، حسادت، بخل و... را در دل خويش جاي داده است، درون خود را به چراگاه شيطان تبديل كرده است و مادام كه اين صفات زشت را در دل دارد، اگر هزاران بار هم به زبان «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» بگويد، نتيجه اي ندارد، زيرا در حالي به زبان شيطان را مي راند كه در عمل، او را به ميهماني دل خويش دعوت كرده و برايش سفره گسترده است.
براي رهايي از شر شيطان كه «عدو مبين» است بايد آن صفات زشت را از دل خود بيرون بريزد- برگرفته و اقتباس از كتاب استعاذه شهيد دستغيب شيرازي».
اين روزها برخي از كساني كه به گونه اي آشكار و به گواهي صدها سند غيرقابل انكار در جريان فتنه 88 نقش ستون پنجم مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس را برعهده داشته اند و «مفسد في الارض» گوياترين واژه براي نشان دادن وطن فروشي و خيانت آنان است، به ظاهر- تاكيد مي شود كه به ظاهر- براي كانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري پيش روي خيز برداشته اند و با سازي كه به وضوح از آن سوي مرزها كوك شده است، ترانه بازگشت به مسئوليت هاي كليدي نظام را زمزمه مي كنند.
كه بايد پرسيد در كجاي دنيا و براساس كدام نظام حقوقي در جهان، به ستون پنجم شناخته شده دشمن اجازه نفس كشيدن مي دهند؟! نامزد شدن براي پست هاي كليدي كه جاي خود دارد! آيا سران و عوامل فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 مي توانند فقط يك نمونه -تأكيد مي شود فقط يك نمونه- از اقدامات پلشت خويش را آدرس بدهند كه با توصيه مستقيم مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس صورت نگرفته باشد؟!
آيا، ادعاي تقلب در انتخابات، با هدف مشخص حمله به جمهوريت نظام و به توصيه جرج سوروس صهيونيست مطرح نشده بود؟! آيا شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران!! خواسته رژيم صهيونيستي براي روز قدس نبود؟! و آيا شعار به نفع آمريكا در روز جهاني مبارزه با استكبار، حذف قيد اسلام از جمهوري اسلامي ايران، دريافت كمك مالي از ملك عبدالله سعودي و چند كشور اروپايي، ائتلاف آشكار و اعلام شده با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و ماركسيست ها و كومه له و عبدالمالك ريگي... و صدها جنايت ديگر از سوي سران و عوامل فتنه صورت نپذيرفته بود؟
و آيا اين همه، مصداق بارز خيانت و جنايت نيست؟! و آيا شيمون پرز با تأكيد بر اين كه «اصلاح طلبان بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران هستند»! و نتانياهو با اعلام اين كه «اصلاح طلبان به نمايندگي از اسرائيل با جمهوري اسلامي مي جنگند»! و اوباما، با انتشار اين بيانيه كه «حمايت از جنبش سبز(!) يكي از اهداف استراتژيك آمريكاست»! بر هويت وطن فروشانه اصحاب و سران فتنه انگشت تأييد و تأكيد نگذاشته بودند؟!
گفتني است سران و عوامل فتنه در برابر كمترين انتقادي كه از سوي يك گروه و يا يك مسئول دست چندم عليه آنها مطرح مي شد و يا مي شود، ساكت نمي نشستند و با استفاده از رسانه هايي كه در داخل و خارج كشور در اختيار داشتند به مقابله برمي خاستند ولي در اعتراض به آنچه سران رژيم صهيونيستي به صراحت درباره هويت و ماموريت آنها بر زبان آورده و منتشر كرده بودند كمترين اعتراضي از خود نشان ندادند. اگرچه در صورت اعتراض هم، هويت واقعي آنها قابل انكار نبود.
شهيد دستغيب مي فرمودند- و سخني بديهي و حكيمانه نيز هست- كه وقتي كساني درون خويش را به چراگاه شيطان تبديل كرده و براي شيطان سفره گسترده اند، اگر هزار بار هم «اعوذبالله من الشيطان» بگويند، نتيجه اي ندارد و حال آن كه سران و عوامل فتنه حتي به زبان و براي حفظ ظاهر نيز عليه شيطان بزرگ موضعي نگرفته و از يك «اعوذبالله» خشك و خالي و زباني هم خودداري ورزيده و مي ورزند.
يعني دهها بار از افراد فاسدي كه در تمثيل شهيد دستغيب آمده است، فاسدترند... و معلوم نيست با چه رويي از بازگشت خويش به مسئوليت ها سخن مي گويند؟!... فاعتبروا يا اولي الابصار!
اكنون به اين نكته توجه فرمائيد. سال 1363 است. آقاي خاتمي وزير ارشاد وقت است و سومين جشنواره سينمايي فجر در حال برپايي و انجام است. خبرنگاري از آقاي خاتمي مي پرسد؛ «آيا افرادي كه در عرصه فرهنگ و هنر آلوده به فساد بوده اند، مي توانند دوباره به اين عرصه بازگشته و فعاليت كنند»؟ حالا جواب آقاي خاتمي را بخوانيد؛ «به نظر اينجانب كساني كه مروج پليدترين جنبه هاي فرهنگ ضد اسلامي بوده اند، نبايد كارهاي فرهنگي و از جمله وجهه فرهنگي سينما را به آنان سپرد، هرچند اگر مدعي باشند كه توبه كرده اند. بسيار خوب، در جامعه مي توانند به فعاليت هاي مختلفي مشغول شوند ولي در صحنه فرهنگ و هنر جايي براي آنان نيست. اين اصل، صرفنظر از اين كه خود، يكي از مصاديق بارز پالايش فرهنگي است، حداقل احترامي است كه به انقلاب خونبار اسلامي مي گذاريم».
اكنون بايد از آقاي خاتمي پرسيد؛ چگونه است كه حضرتعالي حضور افراد فاسد و بدسابقه را در عرصه سينما نمي پذيريد ولي انتظار داريد كساني كه دست به صدها مورد از فساد، خيانت و جنايت زده اند در كليدي ترين پست ها و مسئوليت هاي نظام نظير رياست جمهوري به كار گرفته شوند؟!
آيا از نظر شما، مسئوليت ساخت يك فيلم سينمايي و يا مديريت يك مجله از مسئوليت رياست جمهوري بااهميت تر است كه افراد فاسد و بدسابقه در آنجا حق حضور ندارند ولي نامزدي براي رياست جمهوري حق مسلم آنهاست؟! تازه، اين در حالي است كه به قول شما آن هنرپيشه هاي فاسد توبه هم كرده اند ولي شما و دوستانتان از يك اعلام توبه ظاهري هم خودداري كرده ايد!
آقاي خاتمي مي گويد؛ «حذف عناصر فاسد فرهنگي حداقل احترامي است كه به انقلاب خونبار اسلامي مي گذاريم» و بايد پرسيد؛ يعني به كارگيري افراد صدها برابر فاسدتر، نظير اصحاب فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88، بي احترامي به ملت و انقلاب خونبار اسلامي نيست؟!
برخي از كساني كه خود در فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 از آتش بياران معركه بوده اند، به اين سخن رهبر معظم انقلاب كه مي فرمايند «همه سليقه ها مي توانند در انتخابات حضور داشته و نامزد معرفي كنند» استناد كرده و زمينه را براي حضور و نامزدي يكي از سران فتنه مساعد معرفي مي كنند و حال آن كه اولا؛ حضرت آقا بلافاصله پس از تاكيد بر حضور همه سليقه ها، بر ضرورت تاييد صلاحيت ها از سوي شوراي نگهبان اشاره مي فرمايند .
بديهي است كه عوامل و سران فتنه نه فقط كمترين صلاحيتي براي حضور در كم اهميت ترين پست هاي كليدي نيز ندارند، بلكه بايستي در انتظار محاكمه و مجازات هم باشند و ثانيا؛ سخن از حضور همه سليقه هاي سياسي است كه در چارچوب نظام قابل تعريف هستند و البته اين تعريف، شامل آن عده از اصلاح طلبان كه در فتنه 88 حضور و دخالتي نداشته اند نيز مي شود ولي اصحاب فتنه در بستر يك سليقه سياسي قابل تعريف نيستند، بلكه وطن فروشاني هستند كه آنها را فقط در قالب «ستون پنجم دشمن» مي توان تعريف كرد.
همين جا، لازم است به اين هشدار حضرت امام- رضوان الله تعالي عليه- اشاره كنيم كه مي فرمودند؛ «از تجربه تلخ روي كار آمدن انقلابي نماها و به ظاهر عقلاي قوم كه هرگز با اصول و اهداف روحانيت آشتي نكرده اند عبرت بگيرند كه مبادا گذشته تفكر و خيانت آنان فراموش و دلسوزي هاي بي مورد و ساده انديشي ها سبب مراجعت آنان به پست هاي كليدي و سرنوشت ساز نظام شود» (صحيفه امام(ره) جلد 21 ص 285).
قمپز درمي كنند كه انتخابات بدون حضور ما- فتنه گران- پرشور نخواهد بود! كه بايد پرسيد مگر انتخابات مجلس نهم را با صراحت تحريم نكرده بوديد؟ نتيجه چه بود؟! برخلاف توهم شما و انتظار اعلام شده مديران بيروني فتنه، نزديك به 65 درصد واجدين شرايط در آن شركت كردند، بسيار بيشتر از چند انتخابات مشابه قبلي... آيا باز هم تصور مي كنيد كه چيزي بيشتر از «هيچ» هستيد؟!
شما به فرموده خداوند تبارك و تعالي: دوست داريد كه نظام الهي كوتاه بيايد «ودّوا لو تدهن فيدهنون» اما به قول امام راحلمان(ره) كه احياگر اسلام ناب محمدي(ص) است؛ درباره كساني كه روزي در مسئوليت بوده و سپس به خيانت آلوده و بركنار شده اند؛
«امروز هيچ تاسفي نمي خوريم كه آنان در كنار ما نيستند، چرا كه از اول هم نبوده اند. انقلاب به هيچ گروهي بدهكاري ندارد». (صحيفه امام ج 12 ص 628)
اصحاب فتنه و حلقه انحراف كه اين روزها با يكديگر گره خورده اند كمترين ترديدي ندارند كه صلاحيت آنها براي نامزدي در انتخابات پيش روي رد خواهد شد. بنابراين سؤال آن است كه اينهمه بازي آمدن و نيامدن براي چيست؟ پاسخ اين پرسش به نوشته ديگري نياز دارد و در اين مختصر به اجمال بايد گفت آنان با بهره گيري از شگرد «حركت از پله دوم» اولا در پي آنند كه گذشته خيانت بارشان به فراموشي سپرده شود آنگونه كه انگار مسئله اصلي، حضور يا عدم حضور آنها در انتخابات است و نه جنايات و خيانت هاي آنان و ثانيا؛ فضا را ملتهب نشان بدهند...
و در اين باره باز هم گفتني هايي هست... و اما، به قول حضرت آقا در ديدار اخير كارگران شريف كشور با ايشان «هركه با اين ملت داراي انگيزه عميق الهي در افتد، قطعا برخواهد افتاد»... و ديديد كه افتادند و افتاديد و آب هم از آب تكان نخورد.