شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
اوضاع عجيبي شده بود. بچه ها خط را نشکسته بودند. ما هم گير کرده بوديم پشت يک نهر عميق، عراقي ها هم روي آب را بسته بودند به رگبار و نمي گذاشتند رد شويم. از ته ستون سر رسيد. يک جليقه نجات تنش بود و يکي هم روي دستش، جليقه را داد به من و گفت: «مگه تو بي سيم چي من نيستي؟ بايد کنار دست من باشي.» مستقيم توي چشم هاي من نگاه کرد و ادامه داد: «اگه من برم، بچه ها روحيه مي گيرن و پشت سر من ميان.»
مجموعه روزگاران-کتاب خاطرات رزمندگان غواص
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار