به گزارش
باشگاه خبرنگاران نشست نقد و بررسی فیلم "دزدان خيابان جردن" در غالب سي و پنجمين برنامه خانه فیلم فردوس با حضور وحيد اسلامي(نويسنده و كارگردان)،داريوش بابائيان(تهيه كننده)،محمدرضا اسماعيلي،ناصر سهرابي و نسيم فطرت(بازيگران) و محمدرضا لطفی مجری و منتقد در فرهنگسرای فردوس برگزار شد.
وحيد اسلامي كارگردان در شروع صحبت هاي خود با اشاره به الهام گيري از ارنست لوبيچ و فيلم "دردسر بهشت" گفت: دوست داشتم "خوب بد زشت" را در پس ذهنم داشته باشم و با همين نگاه وارد پروسه ساخت اين فيلم شدم.من خودم منتقد هستم و قصد فرار از چيزي را دارم، محصول نهايي به آن چيزي كه خود مي خواستم تبديل نشد.
وي ادامه داد: تمام ضعف هاي فيلم بر دوش من است اما باور كنيم كه فيلمسازي يك امر متغير است كه خيلي از عوامل و فاكتورها در آن دخيل هستند و يك نويسنده قطعا چيزي كه در ذهن دارد را به وسيله يك قلم و يك كاغذ خلق مي كند،اما يك فيلمساز چيزي كه در ذهن دارد را به تنهايي نمي تواند خلق كند و خيلي چيزها هم دست او نيست.
اسلامي عنوان كرد: از غيب شدن چند روزه بازيگر فيلم تا اجازه ندادن آنها براي شكستن كليشه هايشان و حتي گارد بازيگراني كه نسبت به من (با پيشينه منتقد) داشتند و خيلي چيزهاي ديگر از جمله بضاعت سينماي ايران باعث مي شود كه آن تصوير ذهني و ايده آل فيلمساز روي پرده شكل نگيرد.
وي در ادامه گفت: خيلي چيزها در ذهنم داشتم كه به بعضي هايشان رسيدم و به بعضي ها هم نرسيدم.شايد بخشي از اين نرسيدن ها به تجربه كم من بازگردد و نمي خواهم بگويم "دزدان خيابان جردن" يك شاهكار است،خير!فيلم مشكل دارد و در اين شكي نيست،اما به جرات ميتوانم بگويم از جنس كمدي هاي رايج متمايز است.
داريوش بابائيان تهيه كننده "دزدان خيابان جردن" گفت: در ابتدا اين نكته را بگويم كه ژانر اصلي كاري من كمدي و طنز نيست من خود را متعلق به سينماي كودك مي دانم و قلبم براي اين ژانر مي تپد،اما اين گونه در سينماي حال حاضر مرده است و رمق ندارد.من در همين وضعيت هم باز فيلم يك فراري از بگبو را در ژانر كودك كار كردم و اگر شرايط فراهم شود ترديد نداشته باشيد كه اولويت اولم سينماي كودك است.
وي ادامه داد: به جرات مي گويم كه من پركارترين تهيه كننده سينماي ايران هستم تعداد فيلم هايي كه توليد كرده ام گواه اين ادعاست، سينماي جوانانه براي اولين بار توسط من با فيلم شورعشق آغاز به كار كرد.
باباييان عنوان كرد: من متعلق به بخش خصوصي هستم و حيات من در بازگشت سرمايه فيلمهايم است. من براي مخاطب عام فيلم مي سازم. در شرايطي مردم جامعه نياز و احتياج به تفريح و خنديدن و شادي دارند من فيلم كمدي مي سازم.تعريف من با خيلي از عزيزان از سينما فرق دارد.من سينما را متعلق به نياوران و صادقيه و جردن نمي بينم.
وي اظهار داشت : سينما را متعلق به تمام مردم مي بينم.مردمي كه در يك شهر كوچك زندگي مي كنند، افرادي كه در يك شهر دور افتاده هستند. سينما متعلق به آنها هم هست و براي آنها هم بايد فيلم ساخت. دست خيلي از جوانان را گرفتم و آنها را وارد سينما كردم. جوان گرايي خصلت من و شكوفا فيلم است و نمي خواهم بگويم كه "دزدان خيابان جردن" ايده آل من است،اما مردم آن را دوست دارند و در حال حاضر فروش خوبي دارد.
محمدرضا اسماعيلي بازيگر گفت: من نه ادا در مي آورم و نه پز مي دهم.من نه در سينما ادعايم مي شود و نه چيزي از آن مي دانم.در تئاتر به شدت مدعي هستم و خواهم بود،اما در مورد سينما حرفي نمي زنم.اين را هم بگويم كه ديگر در فيلم و سينما نخواهم بود و علاقه اي هم به آن ندارم.
وي ادامه داد: اول اينكه به زعم من اگر اين فيلم مي فروشد به دليل قلب و دل پاك داريوش بابائيان است كه وقتي حرف از مردم و مخاطبانش مي زد من مي دانم كه باخلوص كامل حرف مي زند و الكي ادعا نمي كند.دوم آنكه من در سينما فهميدم كه تيغ تيز سانسور تمام شور و حرارت و حاصل زحمات يك گروه و فيلمساز را از بين مي برد.اگر بخشي از اين فيلم گنگ است به خاطر اين موضوع است وگرنه در نسخه اصلي فيلم كاملا منطق دارد.
ناصر سهرابي ديگر بازيگر اين فيلم اذعان داشت: دغدغه اصلي من بازيگري نيست،من از سال 74 شروع به نقد نويسي كردم و در جريان شكل گيري ساخت اين فيلم از همان ابتدا بودم.وحيد اسلامي چيزي حدود سه سال براي اين فيلم زحمت كشيد و من فكر مي كنم تمام فيلم هايي كه نام آورده شد يك طرف،اما وحيد براي ساخت اين فيلم از مرحله صدور پروانه ساخت تا نمايش خيلي سختي كشيد و وزن كم كرد و اگر تلاش هاي آقاي بابائيان نبود اين تلاش به ثمر نمي نشست.من كاري به خوب يا بد بودن اين دست فيلم ها ندارم.اما اين فيلم براي خوشحال كردن تماشاگر و ايجاد لحظاتي شاد و مفرح ساخته شده است.اينكه تماشاگر بعد از ديدن اين فيلم با روحيه اي بهتر از سالن بيرون بيايد و دلش بخواهد كه برود يك پيتزا بخورد.
در انتها نيز نسيم فطرت ديگر بازيگر فيلم اين طور گفت كه دزدان خيابان جردن پنجمين تجربه كار بازيگري محسوب مي شود و دومين كاري است كه سعادت حضور در كنار آقاي بابائيان را داشتم.در مورد اين كار هم،همان طور كه گفته شد قرار بود يك كار ابزورد ساخته شود،اما خروجي كار با آن چيزي كه ما فكر مي كرديم تفاوت داشت.اما به هرحال فضاي اين شخصيت ها يك سري آدمهاي الكي خوش و پوچ بودند كه بي دليل و منطق خوشحال مي شدند و مي خنديدند و شادي مي كردند.اين فضا از همان ابتدا قرار بود كه باشد.اما در يك مورد بايد توضيح بدهم كه متاسفانه در انتهاي كار آقاي شفيعي جم به دليل بيماري شان نتوانستند حضور داشته باشند و نويسنده و كارگردان تصميم گرفتند كه شخصيت ارژنگ اميرفضلي را جايگزين او نمايند و همين باعث سردرگمي مي شود و به كار لطمه مي زند.
محمدرضا لطفي منتقد برنامه درباره اين فيلم گفت دزدان خيابان جردن اولين ساخته كسي است كه خود سالها در عرصه نقد نويسي فعاليت داشته و از جامعه مطبوعات و فضاي نقد وارد فيلمسازي شده است
وي ادامه داد: شايد اين فيلم در دايره نقد نگنجد و سليقه قشر منتقد را تامين نكند اما از چند منظر فيلم جاي بررسي دارد.اولين كه همين اثر با وجود تمام نقاط قوت و ضعف خود در شرايط فعلي و به نسبت خود دارد مي فروشد و دوم اينكه معمولا منتقداني كه وارد عرصه فيلمسازي مي شوند به سينماي هنري و يا فيلم هاي خاص گرايش دارند.
لطفي عنوان كرد: وحيد برخلاف اين افراد به قلب سينماي بدنه و تجاري اصطلاحا گيشه و بفروش زده است و همين جاي بحث دارد اين كه حتي همين اثر هم در ورژن تجاري و گيشه چقدر استاندارد است هم باز جاي بحث دارد اما به همين دو دليل كه عرض كردم دوست دارم به جاي نقد پاسخ اين پرسش ها را بگيرم./ص