به گزارش خبرنگار
دانشگاه باشگاه خبرنگاران، معنويت و پايبندي به ارزشهاي اسلامي به عنوان ارکان شکلگيري انقلاب مردمي ايران از عوامل اصلي پيروزي اين انقلاب بود.
محمد باقر خرّمشاد استاد برجسته علوم سياسي در تشريح نظريات
انديشمندان مختلف درباره انقلاب اسلامي ايران، به نقش معنويت در اين انقلاب
و اسلام سياسي برآمده از آن ميگويد: "انقلاب اسلامی
ایران پدیدهاي است که در 19 دي ماه1356 با یک تظاهرات مردمی از
شهر قم، پایتخت مذهبی ایران و در اعتراض به توهین روزنامه اطلاعات به یک
رهبر دینی - اسلامی، یعنی آیتالله روحالله خمینی آغاز میشود. رژیم شاه با
سرکوب خونین این تظاهرات آرام، اعتراضات مردمی را در قالب
بزرگداشتهاي دورهاي چهل روزه شهدا در مساجد شهرهاي مختلف و برگزاري
تظاهرات گستردهتر و پرجمعیتتر را سبب شده و آن را تشدید ميکند."
این حرکت مردمی
فزاینده و گسترده به رهبري امامخمینی، از شبکه روحانیت و مساجد در سراسر
کشور براي ساماندهی اعتراضات و تظاهرات مردمی در اقصی نقاط ایران بهره
میگیرد و ایدئولوژي تغذیه کننده این حرکت عظیم مردمی، دین اسلام و بهطور
خاص مذهب تشیع است که بعدها از آن به اسلام سیاسی یاد میشود.
با
تکیه بر این ایدئولوژي و رهبري امامخمینی، حرکت اعتراضی ساده مردم به سمت شکلگيري انقلابي بزرگ پيش ميرود و به خواسته مردم براي تحولي بنيادين بدل ميشود و اين تحولخواهي کم کم در تظاهرات مردم در حوزههاي
فرهنگی، فکري، اجتماعی، اخلاقی و عقیدتی به چشم میخورد.
تغییر رژیم سیاسی ایران و سرنگونی شاه به یکی از تقاضاهاي اصلي مردم
ایران بدل میشود که اين امر سرکوب انقلابیون و تظاهرکنندگان از سوي
رژیم شاه را به همراه دارد.
همزمان با اوجگیري خشونت و خونریزي
نیروهاي مسلّح و امنیتی- انتظامی شاه که کشتهها و قربانیان بسیاري بر
جايگذاشت، مشارکتهاي مردمي در تظاهرات و حرکتهاي انقلابی نيز ابعادي عمیقتر و
گستردهتر به خود گرفت، تا جايي که این حرکت انقلابی مبتنی بر تظاهرات مسالمتآمیز، فزاینده، گسترده و میلیونی
در تظاهرات روزهاي تاسوعا و عاشوراي سال 1357 به اوج خود میرسد، به
گونهاي که امامخمینی و ناظران بیرونی این تظاهرات میلیونی و سراسري
را رفراندومی علیه رژیم شاه ارزیابی میکنند، لذا به فاصله کمی از این تظاهرات شاه زیر فشار مردم، ناچار به خروج از کشور شد.
به فاصله کمتر
از یک ماه پس از خروج شاه، رهبر کبير انقلاب اسلامی پس از 15 سال دوري از
وطن در تاریخ 12 بهمن همان سال( 1357 ) در میان استقبال چند میلیونی مردم به کشور باز گشت و 10 روز بعد، یعنی در 22 بهمن سال 1357 حرکت
انقلابی مردم ایران پس از سه روز درگیري مسلّحانه با نیروهاي
مخصوص گارد شاهنشاهی به پیروزي میرسد.
نخستین نتیجه مشهود این
انقلاب 13 ماهه، تغییر رژیم سیاسی ایران از پادشاهی به جمهوري اسلامی بود.
انقلاب اسلامي ايران تحوّلات و تغییرات عمیقی را در حوزههاي سیاسی، اعتقادي، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادي بر
جاي میگذاشت، تحوّلاتی که مبناي آن ایدئولوژي اسلامی این انقلاب بود.
چيزي که مسلم است، مهمترين عامل بروز انقلاب 57 در ایران، تضاد
رژیم مستقر با اصول، ارزشها و قواعد اسلامی بود و آنچه به جاي آن
مطالبه و خواسته میشد، جامعه و حکومتی اسلامیاي بود که برقرار کننده اصول،
ارزشها و آرمانهاي اسلام باشد.
استاد شهید مرتضی مطهري در معرفی انقلاب اسلامی ایران، آن را شاخهاي از انقلاب انبیا، خصوصاً انقلاب صدر اسلام، مطرح و عنوان ميکند که اين انقلاب همانطور که انقلابی مذهبی و اسلامی بود، انقلابی سیاسی، معنوي، اجتماعی، اقتصادي و مادي نیز بود؛ یعنی حريت، آزادگی، عدالت، نبودن تبعیضهاي اجتماعی و شکافهاي طبقاتی در متن تعلیمات اسلامی است.
به اعتقاد استاد شهيد موفقیت انقلاب اسلامی ایران در این بود که نه تنها به عامل معنویت تکیه کرده، بلکه آن دو عامل مادي و سیاسی را نیز با اسلامیکردن محتواي آن در خود قرار داده است.
جلالالدین فارسی نيز انقلاب ایران را یک تحوّل کیفی در همه شؤون میداند که در آن اجتماعی بودن به مفهوم «توحیدي- اسلامي» است.
وي انقلاب بیست و دوم بهمن را تجدید انقلاب تکاملی اسلام ميداند که در آن چند انقلاب همزمان اعم از انقلاب اعتقادي و اخلاقی، انقلاب سیاسی، انقلاب اقتصادي، انقلاب در نظام دفاع ملی، انقلاب در شیوه حل اختلافات داخلی و سیاسی اتفاق ميافتد.
آنچه در سال 57 در ايران و به تبع آن در جهان اسلام اتفاق افتاد، پدیدهاي بود که درست در نقطه مقابل دادههاي شکلیافته و موجود در غرب بود؛ یعنی کارکرد اجتماعی و سیاسی پيدا کردن دین که اين روند با پیروزي انقلاب عظیم ايران در سالهاي پایانی قرن بیستم به جهان معرفی شد.
برهمين اساس اسلام سیاسی به عنوان مبلغ و مروّج معنویت، عدالت، استقلال، آزادي و نوآوري و برنامهاي براي بازیابی و بازسازي هویت در جوامع اسلامی بروز و ظهور پيدا ميکند که اين اسلام سياسي درصدد است جامعه و حکومت را بر اساس اصول اسلامی بازسازي کند که بر اساس آن جامعه و حکومتی امروزی یعنی جامعهاي پیشرفته و مترقی، اما اسلامی و اصیل.
انقلاب اسلامی ایران با توانی فوقالعاده توانست در پوسته استبداد و استعمار، شکاف ایجاد کرده و پس از گذر از پیچ و تابها و گردنههاي سخت مبارزه به پیروزي برسد و جنبشهاي اسلامی را از حالت حیرت، سردرگمی، پراکندگی و آشفتگی خارج کرده و به آنها انسجام، امید و الگو بخشد.
اسلام سیاسی در ایران امتحان خوب و موفقی بود که نوعی سبک زندگی بر اساس نگاهی خاص به هستی، انسان، جهان و طبیعت را ارائه کرد که پیامآور معنویت براي انسان و جامعه مادهزده امروزی است و همین تأکید بر معناگرایی است که به طور طبیعی اسلام سیاسی را نقطه مقابل تمدن مادهمحور غرب قرار میدهد و همين امر باعث ميشود که پیش و بیش از آنکه اسلام سیاسی علیه غرب باشد، غرب علیه اسلام سیاسی است، چون امروزه این غرب سلطهگر است که موجوديت خود را با اسلام سیاسی در خطر میبیند.
انتهاي پيام/