به گزارش
گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران، نشريه فارن باليسي با فرا رسيدن سال نو ميلادي همچون سال ميلادي فهرستي از مناقشات سال آينده را به انتخاب لوئيز آربور رئيس موسسه غير دولتي، غير انتقاعي و ضد جنگ «گروه بحران بين المللي» منتشر کرده است.
تصاويري از وجهه تاريک تحولات 2013 که براساس تحليل و بررسي تنشهاي کنوني جهان به دست آمده است البته انتخاب آربور ديدگاه يک تحليلگر آمريکايي است و لزوما نميتوان آن را همخوان با نقطه نظر ايراني دانست آربرو خود به محدوديتهاي انتخاب خود واقف است و مينويسد «واضح است که هر فهرستي درجهاي از اعمال سليقه و موضع گيري در خود دارد و فهرست« بحرانهاي سال 2013» که پيش رو داريد از اين قاعده مستثني نيست آنچه براي کسي اولويت دارد ميتواند براي کس ديگر موضوعي حاشيهاي باشد و فرياد و هشدار يک تحليلگر از ديد تحليلگري ديگر اقرار آميز به نظر آيد در برخي شرايط مثل آسياي مرکزي اقدامات پيشگيرانه اهميت بسيار دارد.
اين منطقه هنوز در آشوب و هرج و مرج نغلتيده است اما در جاهاي ديگر همچون سوريه، مصيبت پيش از اين سايهاش را گسترده و سخن گفتن از پيشگيري عبث خواهد بود.
آنچه در ادامه ميآيد فهرستي از 10 بحران برتر سال 2013 است که جنگ کهنه و ادامهدار مواد مخدر مکزيک، تنشهاي فزاينده در درياي شرقي چين و احتمال درگيري در شبه جزيره و کره در پي پرتاب موشک از سوي پيونگ يانگ را در بر نگرفته است و وقتي تحولات رهبري کشورهاي ژاپن، چين و ديگر مناطق اقليم غير نظامي شده شبه جزيره کره را در نظر ميآوريم اين ناحيه بيش از پيش در آستانه اشتعال مينمايد رهبران تازه به قدرت رسيدهاي که هر آن ممکن است اعتقادات ملي گرايانه خود را به اقدامات خشونت آميز تبديل کنند.
انتخابات آينده زيمبابوه، بحران کنوني در سومالي يا گفتههاي جنگ افروزانه غرب عليه ايران هم در اين فهرست نيامده است هر يک از اين موارد خود ميتواند در فهرست بحرانهاي 2013 جاي بگيرد.
تمرکز بر کشورها هم پرداخت به برخي از تحولات پنهان و تنشهايي را که از مجموع چند بحران شکل ميگيرند، مشکلتر ساخته است. به همين خاطر پيش از پرداختن به فهرست،بايد به چهار موضوع اشاره کنم.
ميدانيم که انتخابات فشار بسيار زيادي بر حکومتهاي متزلزل وارد ميسازد. انتخابات رياست جمهوري سال 2011 جمهوري دموکراتيک کنگو نتوانست از پس اين چالش برآيد و خشونتهاي ادامه دار کنوني در شرق اين کشور دست کم تا حدودي از ورشکستگي حکومتي حاصل شده است که آن انتخابات بر سر کارش آورد از همين رو بايد ديد کنيا و زيمبابوه در انتخابات پيش رويشان در 2013 چه خواهند کرد و پاسخ منطقه و جهان چه خواهد بود تنش ديگري هم لابه لاي فوايد بلند مدت عدالت (بهبود مسئوليت پذيري و رسيدگي به فريادهاي تظلم خواهي) و خطرات حاصل از آن پنهان است. در يمن،سودان، سوريه، لبنان، کنيا و کلمبيا، چالش «عدالت يا صلح» نيازمند بررسي مجدد و توجه ويژهاي است.
نقش تحريم در جلوگيري از مناقشه هم غالبا به «گفت و گوي ناشنوايان» ميماند. آيا تحريمها به تغيير در ميانمار انجاميد يا صرفا مردمان آن کشور را مجازات کرد؟ آيا همين تحريمها نبودند که در زيمبابوه به جاي ايجاد تحول به بخشي از مشکل تبديل شدند؟
و مهمتر از همه چطور تحريمها ايران را از ادامه مسير بازخواهد داشت و سر آخر موضوع حاکميت قانون بارها ميبينيم که اين مفهوم قديمي به معناي «حاکميت با قانون» به کار گرفته ميشود. يعني حاکمان مستبد زبان و دامهاي دموکراسي را به خدمت ميگيرند تا قانون را نه براي حفاظت از مردم که براي آزار و اذيتشان به کار ببندد اين يعني گرايش جامعه بين الملل به آموزش و تجهيز نهادهاي اعمال قانون که در چشم مردم منفورند و احتياجي به آموختن چيزي بيشتر از تکنيکهاي سرکوب کنونيشان ندارند قوانين جنگ در دنياي امروزي هم بايد با ماهيت در حال تحول و تکامل جنگ افزارهاي مدرن وقف پيدا کند.
جنگ افزارهاي نامتعادل و ادبيات «جنگ با تروريسم» تمايز مهم ميان «مبارزه طلبان» و «غير نظاميان» را به جالش کشيده است، تکنولوژي هم خود مسئلههاي بغرنجي پيش ميکشد، حملات پهپادها به رغم ادعاي سازندگانش درباره دقت هدفگيري چنان خسارات جبران ناپذيري بر غير نظاميان وارد ساختهاند که سخت بتوان وسعتش را سنجيد از سوي ديگر اين پهپادها به نوعي تف سربالا هستند جوامع مورد هدف را چنان به وحشت و خسران مياندازند که حمايت از گروههاي تندرو در آنها فزوني ميگيرد.
سودان: جاي تعجب نيست که «مسئله سودان» با تجزيه اين کشور در 2011 حل نشد جنگ داخلي حاصل از تمرکز قدرت و منابع ثروت در دست طبقه کوچک حاکم کشور را به ستوه آورده وآن را به سمت چند پارگي بيشتر ميراند.
اختلافات در بدنه حزب حاکم کنگره ملي، افزايش درگيري ها و سقوط تدريجي اقتصاد دست به دست هم دادهاند تا اين کشور را به قهقرا بکشانند.
ترکيه: يخبندان پاييز و زمستان کوهستانهاي ترکيه جنگ کهنه ميان نيروهاي اين کشور با حزب کارگران ترکيه (پ.ک.ک) را کند کرده است اما چشم انداز بهار 2013 نگران کننده است از زماني که (پ.ک.ک) حملاتش را از سر گرفته تا کنون 870 نفر کشته شدهاند و نيروهاي امنيتي عمليات گسترده و جديدمبارزه با تروريسم خود را به نمايش گذاشتهاند اين بيشترين ميزان تلفات از زمان آغاز درگيري از دهه 90 تا کنون است.
کنگو: ياغيگري شورشيانام 23 (شورشيان سابقي که ارتشي شده بودند و دوباره شورشي شدند) در ماه آوريل در شرق کنگو نوعي دژاووي تلخ بود بار ديگر پس از سالها نا آرامي بازيگران بين المللي و منطقهاي با مشکل کنترل يک گروه شورشي روبرو شدند گروهي که در ظاهر از نيازهاي منطقه شکل ميگرفت اما آشکارا حمايتي خارجي پشت سرش دارد آيا ا ين بار جهان خواهد توانست از بروز جنگ فاجعه باري ديگر در کنگو جلوگيري کند.
آسياي مرکزي: منطقهاي با فهرستي از کشورهاي در آستانه افتادن در دام بحران.
تاجيکستان در 2012 اقدام موفقي در حل مسائلاش انجام نداده روابطش با ازبکستان همچنان تنش آميز است و مناقشههاي داخلي به شدت گرفتن روحيه جدايي طلبي در گورنو بداخشان انجاميده.
قرقيزستان هم درگير مناقشات قومي است اگر روند کنوني ادامه يابد قاقستان سال پر از خشونتي پيش رو دارد اين کشور در 2012 شاهد تعداد بيسابقهاي حملات تروريستي درغرب و جنوب بود که گروههاي تندرو سابقا ناشناخته مسئولشان بودند.
کنيا: به رغم اصلاحات انجام شده براي رفع کمبودها و حل مسئله خشونتهاي 2007 انگيزههاي ساختاري اصلي بروز درگيري همچنان کنيا را رها نکردهاند، بيکاري جوانان فقر و بيعدالتي به طرز نگرانکنندهاي زياد است اصلاحات در بخش امنيتي دچار وقت کشي شده و مناقشات کنوني بر سر زمين به اختلافات طايفهاي دامن زده با نزديک شدن به انخابات مارس 2013 خطر بروز خشونتهاي سياسي زياد است.
افغانستان: حکومت افغانستان نالان از نفاق و فساد گسترده در وضعيت متزلزلي قرار دارد و بعيد است بتواند پس از خروج نيروهاي خارجي در 2014 امنيت کشور را به دست بگيرد. قرآن سوزي و توهينهاي پياپي نيروهاي ناتو و کشتار 17 روستايي افغان (از جمله 9 کودک) به دست رابرت بيلز، سرباز آمريکايي، روابط اين کشور با آمريکا را تيره ساخته و حملات افغانها عليه نيروهاي خارجي فزوني گرفته است.
پاکستان: پاکستان در زمره نقاطي از جهان است که تنشها در آن در حال بالا گرفتن است اما هنوز براي پشگيري دير نشده. سيلهاي سنگين و خانمان برانداز و عمليات متعدد نظامي در اين کشور بسياري را آواره کرده کرده و پاکستان را به يکي از بهترين نقاط براي استخدام نيروها از طرف گروههاي تندرو تبديل کرده است.
حملات پهپادها، روابط همچنان تيره، اما کمي بهبود يافته اين کشور با آمريکا و همکاري با افغانستان و همکاري با افغانستان در مذاکرات صلح با طالبان ديگر مسائل تاثير گذاري هستند که روند تحولات 2013 را شکل خواهند داد.
سوريه و لبنان: بحران در سوريه همچنان به قوت خود باقي است و در حالي که مذاکرات بر سر حل اين مناقشه خونين از هر سو و با شرکت چندين ميانجي ادامه دارد، درگيريها از مرزهاي اين کشور به همسايهاش، يعني لبنان، هم نشت کرده است از سوي ديگر نزديک شدن زمستان، سوريهاي آواره از جنگ طولاني شده را در معرض بحران قرار داده؛ به ويژه که در بسياري از مناطق ديگر سقفي هم براي پناه گرفتن وجود ندارد.
ساحل: بيثباتي و نا آرامي ساحل آفريقا در 2012 افزايش يافت و تلاش براي حل مسائل و تغيير جهت اين روند در 2013 در اولويت کشورهاي منطقه خواهد بود مالي که در ماه مارس شاهد کودتاي نظامي عليه حکومت بود و جدايي طلبان و تندروهاي مرتبط با القاعده شمالش را تصرف کردهاند در صدر فهرست قرار دارد و در حال حاضر جامعه جهاني با مجوز سازمان ملل آماده حمله به آن است.
عراق: بحران در سوريه همسايه و اختلافات سياسي شيعيان و سنيهاي اين کشور حضور همچنان پر رنگ القاعده و اختلافات ميان نوري المالکي نخست وزير و اعتراضات فزاينده عليه دولت عراق را به يکي از نقاط احتمالي بحران در 2013 تبديل کرده است سلب صلاحيت جلال طالباني مبانجيگري مهم در مجادلات بغداد و اربيل، بر ناآراميهاي سياسي در سال آينده خواهد افزود.
منبع: هفت صبح
انتهاي پيام/