به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، بیش از دو دهه است که از عمر بازیگریاش در
سینما، تئاتر و تلویزیون میگذرد. شاید «لیلا»ی داریوش مهرجویی برای او شانس بزرگی
بود تا او بتواند به تدریج در کنار بازیگرانی همچون نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب
و هدیه تهرانی نسل دوم و میانهرویی را در سینما نشان دهد که بدون شک هریک ارزش تبدیل
شدن به یک ستاره را داشتند.
همکاری او با بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی، داریوش
فرهنگ، احمد امینی، عباس رافعی و... نشان داده است که میتواند خوب و
بد را تشخیص دهد و تواناییها و تئاتری بودنش را با حضور در فیلمهای این کارگردان
اثبات کند و اما شرایط سینما طوری پیش رفته است که او هیچ ابایی از حضور در کارهای
تجاری و کمدی مثل «مهمان» و «نصف مال من و نصف مال تو» نداشته است.
به همین منظور و با وجود نقشها و فیلمهای متفاوتی که او هم در سینما و هم در تئاتر و تلویزیون بازی کرده، نمیتوان خصیصه مشخصی را در تعریف راه بازیگری او بیان کرد چون او بازیگر نقشهای غافلگیرکننده است که گاهی در نقش زن زخمخوردهای که همسرش به او خیانت کرده در «محاکمه در خیابان» ظاهر میشود و گاهی حتی در یک سکانس کوتاه هم که شده کاراکتر زن میانسالی را در سریال «حیرانی» بازی میکند که زیر گریم بسیاری پنهان شده و فقط میخواهد توانایی بازیگریاش را نشان دهد.
او این روزها با فیلم
«بیخداحافظی» احمد امینی در سینماها حضور داشت. فیلمی که به زندگی یکی از خوانندگان
معروف پاپ (رضا صادقی) میپردازد و شقایق فراهانی در آن نقش نامزد سابق این خواننده
را بازی میکند.
قرار بود گفت و گو با این بازیگر به انگیزه اکران این فیلم شکل بگیرد اما در اواسط بحث با نام بردن از برخی آثار این بازیگر مسیر تغییر کرد و فراهانی به صحبتهاي کوتاهی درباره این فیلم اکتفا کرد.
در کارنامه بازیگری شما بازی در فیلمهای کارگردانانی مثل بیضایی، عباس رافعی، امید بنکدار و...دیده میشود که بالطبع حضور در کارهای این فیلمسازان همراه با سبک و سیاق متفاوتتری نسبت به فیلمهای تجاری و کمدیتان مثل «مهمان» و «خنده در باران» بوده است. بازی در فیلمهای تجاری به منظور ورود به مسیری جدیدتر و تغییر دادن آن صورت گرفت یا بر اساس روحیه تجربهپذیریتان؟
من مسیری را تغییر
ندادم و فکر میکنم که مثل همه هنرمندان که تجربه کردن کارهای متفاوت در پرونده اغلبشان
دیده میشود، به نوعی من هم تجربه کردم اما در این میان تجربیاتی هم داشتم که به خاطر
شرایط اجتماعی و اقتصادی دست به انتخاب آنها زدم که از بازی در آنها هم اصلا پشیمان
نیستم.
به هر حال گاهی اوقات شرایط دست به دست هم میدهند تا آدم در کارهایی حضور پیدا کند که مجبور است در آنها بازی کند و شاید خیلی هم دلش رضا ندهد که در آن کارها حضور پیدا کند. از طرفی هم در این سالها فیلمهایی بازی کردهام که شاید در یکی ، دو سکانس از آنها حضور داشتم ولی در مجموع علاقهمند به حضور در آن کارها بودم.
فکر میکنید یکی دیگر از دلایل حضور هنرمندانی شبیه به شما (که کمتر فیلم تجاری در کارنامه بازیگریشان دیده میشود) در چنین فیلمهایی ضعف فیلمنامهها و کمبود فیلمهای خوبی است که در طول سال به آنها پیشنهاد میشود؟
من بازی در فیلمهای تجاری را خیلی هم بد نمیدانم. ممکن است هنرمندی دوست نداشته باشد که در چنین کارهایي حضور پیدا کند ولی من جزو هنرمندانی هستم که دوست دارم کار تجاری را هم تجربه کند. «خنده در باران» را هم که شما در ابتدا به آن اشاره کردید و گفتید که یک فیلم تجاری است، من اصلا در زمره فیلمهای تجاری نمیدانم و فکر میکنم که این نظر شخصی شما باشد.
به هرحال مجموع بازیگران و نوع روایت قصه نشان از توجه تهیهکننده و کارگردان به گیشه است. این فیلم هم از جمله فیلمهایی است که قبل از اکرانش با حاشیههای متعددی مواجه شد و بر خلاف انتظارات در زمان اکران هم با استقبال خوبی مواجه نشد. با توجه به اینکه «خنده در باران» اولین تجربه داریوش فرهنگ در سینمای کمدی به شمار میرود، از نظر شما ویژگی عمده این کار برای حضور در آن چه میتوانست باشد؟
در واقع یکی از دلایل
مهم حضورم در این فیلم کاراکتری بود که قرار بود آن را بازی کنم چون اینقدر برایم جذابیت
داشت که میدانستم چنین نقشی و با چنین ویژگیهایی قطعا به این زودیها به من پیشنهاد
نمیشود.
من از این فیلم دفاع میکنم و فکر میکنم که اگر فیلم در زمان اکرانش موفق نبوده دلیل بر بد بودن فیلم یا فیلمنامه آن نیست. بیشتر به شرایط سینما برمیگردد.
فیلم دیگر شما که مثل «خنده در باران» نقشتان بر فیلم و مضمونش ارجحیت بیشتری دارد، «بیداری» است. با اینکه نقش شما به خاطر بازی در این فیلم در جشنواره سال گذشته دیده شد، اما این فیلم هم از جمله فیلمهایی محسوب میشود که انتظارات را برآورده نکرد و موجی از انتقادات را به همراه داشت.
اولا که «بیداری» در جشنواره دیده شد و چون در سینمای اهالی رسانه مورد لطف مطبوعاتیها قرار نگرفت دلیل بر بد بودن آن نیست! نشست مطبوعاتی فیلم پر از حاشیه برگزار شد و فکر میکنم که مطبوعاتیها جو را تغییر دادند چون وقتی در سینماهای دیگر من فیلم را به همراه مردم دیدم، آنها این فیلم را دوست داشتند و خیلیها با چشمانی گریان سراغ من آمدند و از آن تعریف کردند. من از بیداری حمایت میکنم و فکر میکنم از آن دست فیلمهایی شود که 10 یا 20 سال بعد آدمها متوجه حرف آن بشوند و بفهمند که چه فیلمی ساخته شده. متاسفانه شما از همان ابتدای گفتوگو همه فیلمها را ترور کردید؛ «خنده در باران» داریوش فرهنگ و «بیداری» فرزاد موتمن! که فکر میکنم توهین به صاحبان این آثار محسوب میشود.
اما کم فروش بودن فیلم آقای فرهنگ در اکران یا عدم توجه اهالی رسانه و انتقاداتشان از بیداری دلیل بر توهین به شخصیت ایشان نداشت! من از دلیل پذیرفتن این فیلمها برای بازی شما میپرسم.
علاوه بر این فیلمها شما حتی به فیلم «مهمان» هم گفتید یک فیلم تجاری که از نظر من این فیلم اصلا تجاری صرف نیست. به هر حال فیلم تجاری همه کار میکند، حتی در آلبوم خوانندهها هم همیشه دو تا آهنگ شاد شنیده میشود.
قطعا بازیگر فیلمهای تجاری بودن بد نیست و اصلا چه کسی میگوید که پول در آوردن از سینما بد است، یک تهیهکننده حق دارد که فیلمش را طوری تولید کند که بفروشد، اما یکی از مسائلی که بیش از هر چیز دیگری در کارنامه بازیگری شما دیده میشود، کمتر دیده شدنتان در این چند ساله اخیر است. با توجه به اینکه برخی از بازیگرانمان وقتی در حوزه سینما کمکارتر میشوند، سعی میکنند بیشتر در عرصه تئاتر یا تلویزیون به فعالیت بپردازند، یعنی راهی پیدا میکنند تا همچنان خود را به عنوان یک چهره سرشناس حفظ کنند، شما چنین تصمیمی نداشتید که در یکی از این دو عرصه بیشتر فعالیت کنید؟
من سه سال پیش در نمایش «فیروزه»، کار پدرم بازی کردم! پنج سال هم هست که مشغول بازی در سریال «کلاه پهلوی» هستم که یک سریال بسیار عظیمی است. علاوه بر این سریال هم تلهفیلمهای زیادی کار کردم که کار «پل» خانم پاکروان یکی از کارهای اخیرم به شمار میرود. شما اطلاع داشتید!؟
اتفاقا این سریال جزو سریالهایی بود که در زمان مونتاژ از آن گزارشی تهیه کردم و میدانم که سریال یا فیلمهای تاریخی، زمان و انرژی زیادی را هم از بازیگران آن کار و هم از عواملش میگیرد اما منظور من کمکاری شما در سالهای اخیر به نسبت سالهای شاید پر فروغترتان بود.
من در تئاتر کار کردم، در تلویزیون هم کار کردم و در سینما هم سالی یک بار فیلم بازی کردم و این برایم کافی است. مسابقه دو نیست که حالا من هر سال بیایم هم تئاتر کار کنم و هم تلویزیون.
خانم فراهانی شما از بازیگرانی هستید که خیلی کم تن به مصاحبه میدهید و اگر من این سوالات را از شما پرسیدم و مایه دلخوری شما شده، فکر میکنم به این خاطر بود که مصاحبه را با پرداختن به فیلمهای دیگر شما که در سالهای اخیر بیشتر در آنها دیده شدید شروع کردم که در کمتر رسانهای به بازی شما در آنها اشارهای شده.
متاسفانه بيان شما از همان ابتدای مصاحبه شکل توهینآمیزی را به خود گرفت. مدام از فیلمهای گذشته من به عنوان فیلمهای تجاری یاد کردهاید، همین مسائل و همین رویکرد شما به کاری که ما برایش زحمت میکشیم باعث میشود که آدم تا شش ماه دیگر هم گفتوگو نکند.
پیش از شروع گفتوگو به بازی شما در فیلمهای «وقتی همه خوابیم» و «پروانهای در باد» اشاره کردم و اگر هم بحث فیلمهای تجاریتان را به میان آوردم به خاطر ارتباط برقرار نکردن مخاطب با برخی از این فیلمها بود، قطعا باید دلیلی برای مخاطب خود که شما را پیگیری میکند، داشته باشید.
شما به غیر از اشاره
به فیلمهای تجاری که من در آنها بازی کردم، بحث فیلم «بیداری» را هم به میان آوردی
و خیلی راحت درباره آن داوری کردی و گفتی که فیلم ضعیفی است. چرا؟ چون مطبوعاتیها
از آن خوششان نیامد. ببینید فیلمهای ما مثل بچههایمان میماند، یک بچهای ناخلف
است و یک بچهای میرود دکتر میشود ولی در نهایت ما بچهمان را دوست داریم.
این روزها فیلم «بیخداحافظی» با بازی شما در سینماها حضور دارد که به خاطر پرداختن به زندگی یکی از خوانندگان معروف پاپ، بالطبع مخاطبان زیادی را هم میتواند برای تماشای بازی رضا صادقی و البته پر بازیگران بودن آن، به سمت سینما بکشاند. از تجربه حضور در این کار برایمان بگویید.
این فیلم را هم من به خاطر همکاری که قبلا با احمد امینی در «چتری برای دو نفر» برایم رقم خورده بود پذیرفتم و فکر میکنم یکی از دلایل مهم حضورم در این کار همین مسئله باشد. برایم فیلم عزیزی است و از آن راضی هستم. فکر میکنم در همین حد کافی باشد.
من مسیری را تغییر
ندادم و فکر میکنم که مثل همه هنرمندان که تجربه کردن کارهای متفاوت در پرونده اغلبشان
دیده میشود، به نوعی من هم تجربه کردم اما در این میان تجربیاتی هم داشتم که به خاطر
شرایط اجتماعی و اقتصادی دست به انتخاب آنها زدم که از بازی در آنها هم اصلا پشیمان
نیستم .
منبع:هفت صبح
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید