سينما در غرب به خصوص در ايالات متحده و قطب سينمايي آن يعني هاليوود هيچ گاه به عنوان يك پديده سرگرمي ساز صرف نبوده و نيست بلكه سينما يك ابزار سياسي به منظور تسلط بر اذهان عمومي در ابعاد جهاني است.

باشگاه خبرنگاران- سينما در غرب به خصوص در ايالات متحده و قطب سينمايي آن يعني هاليوود هيچ گاه به عنوان يك پديده سرگرمي ساز صرف نبوده و نيست بلكه همواره به سينما چنان يك ابزار سياسي به منظور دست كاري هاي سياسي بر اذهان عمومي در ابعاد جهاني نگريسته شده است.
نگاهي كوتاه به آثار پدر بنیانگذار سينماي امريكا يعني ديويد گريفيث به خوبي نشان گر اين اوضاع است. گريفيث زماني كه پديده كوكلس كلان و روحيه ضديت با نژاد سياه در كشورش شدت گرفت به تبعيت از سياستمداران آن كشور فيلم " تولد يك ملت" را ساخت و بر ضد سياه پوستان جامعه خود عمل نمود و سينما را ابزاري براي دشمني با سياه پوستان قرار داد ولي همين فيلمساز زماني كه شعله هاي جنگ جهاني اول شروع به برافروختن كرد فيلم " قلب جهان" را ساخت كه در آن يك سرباز سفيد پوست بر پيشاني يك سرباز سياه پوست كه در راه منافع ايالات متحده كشته شده بوسه مي زند. از اين رو سينما از بدو تولدش در غرب ابزاري براي پيشبرد منافع سياستمداران ايالات متحده شد كه ديگر  ربط و نسبت خاصي با سرگرمي سازي ندارد.
     ايام سپري شد و در نهايت با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي قرعه دشمني ها به نام اسلام افتاد، اسلامي كه بزرگترين درس آن صلح و دوستي و توحيد بود ولي از آنجاييكه بزرگرترين مسئله مورد خصم اسلام استثمار و استعمار انسان ها كه رويه اي نهادينه شده در نظامات سرمايه داري غرب است،  بود پس اين نظامات همه هم و غم خود را معطوف به از راه به در كردن اين دين حنيف كردند.
     برخورد با مسلمانان و اسلام و مساله اسلام ستیزی در جهان غرب پدیده جدیدی نیست. این مساله ریشه تاریخی دارد و عکس العملی به گسترش اسلام می باشد. تاریخ اسلام شاهد چند مرحله توسعه به سمت غرب بوده است. قرن های اولیه هجرت، جنگ های صلیبی، توسعه امپراطوری عثمانی و دهه های اخیر شاهد چند مرحله متمایز از گسترش اسلام بوده است. گسترش اسلام در قرن های اولیه هجرت (قرن هشتم میلادی)، (از ایتالیا و فرانسه گرفته تا اسپانیا)، نوعی هراس از مسلمانان و اسلام در جهان مسیحیت به وجود آورد. حضور مسلمانان در اسپانیا (آندلس) هشت قرن به طول انجامید. در قرون یازده تا سیزده میلادی، اعلان جهاد علیه مسلمانان در طول جنگ های صلیبی، برخورد با اسلام و مسلمانان را ابعاد جدیدی بخشید. تسلط مسلمانان عثمانی بر بیزانس پایتخت روم شرقی در قرن ۱۵ میلادی و تحت کنترل درآوردن بخش های گسترده ای از اروپا (که تا محاصره وین پایتخت اتریش هم پیش رفت) مسیحیان ارتدکس را در مناطق گسترده ای تحت کنترل مسلمانان قرار داد و قلمرو مسیحیت کاتولیک را هم مرز با مسلمانان ساخت. اين دشمني و عناد همواره در بين غربيان ماند و در قرن اخير نيز با تحريكات صهيونيست ها به گسترش ابعاد آن دامن زده شد.

     امروز اسلام ستیزی به عنوان حمله به تمامیت مذهب اسلام و معرفی آن به عنوان مشکل اصلی جهان و معرفی دین اسلام به عنوان افراط گرایی، امروزه حضوری جدی و تاثیرگذار در جوامع غربی و حتی رسانه های موثر بر افکار عمومی جهانی پیدا کرده است.  در تمامی درگیری هایی که مسلمانان در آن درگیر هستند، مقصر اصلی مسلمانان نشان داده می شوند. يكي  از عوامل مهمي که به عنوان دلیلی برای گسترش اسلام ستیزی در جوامع غربی مطرح می شود رشد فزاینده جمعیت مسلمانان در جوامع غربی است. مهاجرت مسلمانان به این جوامع و تشکیل جوامعی متمایز در داخل جوامع غربی و همچنین گرایش غیر مسلمانان در جوامع غربی به اسلام و رشد جمعیت بیشتر مسلمانان به نسبت سایر سکنه این جوامع باعث ایجاد و توسعه جوامع مسلمانان در جوامع غربی شده است. در حال حاضر حدود ۱۵ میلیون مسلمان در اروپا زندگی می کنند که بر اساس برآوردها ۳۰ سال آینده این رقم می تواند به ۵۰ میلیون نفر برسد. در اکثر جوامع غربی مسلمانان به بزرگترین اقلیت مذهبی تبدیل شده که جمعیت رو به افزایش دارند و نسبت قابل توجهی از جمعیت را به خود اختصاص می دهند و به تدریج به قوه مقننه و حتی مجریه این کشورها راه می یابند، ظهور و قدرت یابی این اقلیت رو به رشد با عکس العمل در گروه های اکثریت روبرو می گردد.

غرب و خصوصاً در آمريکا جريان وسيعي مشغول هجمه به دين اسلام هستند و جريان هاي گوناگوني از چاپ کاريکاتورهاي موهن گرفته تا جنبش ضد مناره و اخيراً هم خواندن آهنگ هاي به منظور استهزاي ائمه معصومين را به راه انداخته اند. در يکي از جديدترين اين تهاجمات فرهنگي فيلمي منحوس به نام " بيگناهي مسلمانان" ساخته شد که خشم مسلمانان را در سراسر جهان در پي داشت. اين فيلم به لحاظ محتوا که مزخرفي بيش نيست حتي به لحاظ تکنيک هاي سينمايي هم در اوج بيسليقگي و ابتذال ساخته شده است. گذشته از صحنه‏ های سخیفی که ارزش بیان ندارد، یکی از شیطنتهای فیلم آن است که مسلمانان را افرادی شکنجه‏ گر معرفی کرده و در صحنه ای از فیلم یک زن سالخورده به نحو عجیبی شکنجه می‌شود؛ در حالی که در تاریخ اسلام چنین چیزی مشاهده نمی شود. در واقع، در این فیلم بسیاری از جنایت‏هایی که نظامیان آمریکایی، اسرائیلی و غربی در سال‏های اخیر در حق مردم فلسطین، عراق و افغانستان انجام داده و در "گوانتانامو" و "ابوغریب" مرتکب شده اند را بی‏شرمانه به اسلام و مسلمانان نسبت می‏دهد.
در این فیلم نقش پیامبر(ص) را یک بازیگر آمریکایی با رفتاری کمدی و توهین‌آمیز بازی می‌کند و در آن تلاش شده است تا نزول وحی بر پیامبر(ص) را دروغ معرفی کند. روزنامه وال استریت ژورنال در توصیف این فیلم نوشت: فیلم مذکور یک فیلم سیاسی و نه مذهبی است و در آن از اسلام به عنوان سرطان یاد شده است. ولي تنها کارکرد فيلم که هدف اصلي ساخت آن نيز بود تهاجم به ساحت پيامبر عظيم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) بود تا بتوانند با اين کار به شخصيت عظيم ايشان خدشه وارد کنند که نهايتاً هم تنها در گير شعله هاي خشم مسلمین شدند و در حال سوختن در اين اتش خود ساخته هستند.
نشريه ليبراسيون چندي پيش فاش کرد که نام کارگردان فيلم يعني سام باسيل يک نام مستعار اين فرد است. وي يک شهروند صهيونيست آمريکاست که به شغل دلالي مسکن اشتغال دارد و اصلا کار وي دررابطه با سينما نيست و حتي خود وي اعتراف کرده که بودجه پنج ميليون دلاري ساخت آن را از ميان صد ثروتنمند صهيونيست جمع کرده است. وي عقايد تند ضد اسلامي دارد و حتي در يکي از صحبت هايش دين مبين اسلام را يک نوع سرطان معرفي کرده است.

بعد از انتشار فیلم موهن احساسات مسلمانان جهان به حدی خدشه دار شده است که سفیرآمریکا در لیبی کشته می شود و همه سفارتخانه های آمریکا در سراسر جهان حفاظت        می شوند. این نشان از ترس موجود در آمریکا از تکرار چنین حرکاتی دارد. استکبار خود می داند که دست به چه اقدامی زده است و این اقدامات بر اساس سناریویی از پیش تعیین شده در سالروز واقعه یازده سپتامبر است. توحش غرب تنها در کشتار عظیم ملت‌ها در جنگ جهانی اول و دوم، کشتار مردم ویتنام، عراق و افغانستان خلاصه نمی‌شود، بلکه غرب به سرکردگی آمریکا سال‌هاست در یک توحش مدرن فکری به ‌سر می‌برد، توحشی که بیش از همه گریبان‌گیر اندیشه و فکر خودشان شده است. سیاستمداران امریکایی از ساخته شدن چنین فیلمی اظهار بی اطلاعی         می کنند ولی کسی باور نمی‌کند این واقعه ضداسلامی به صورت تصادفى به‌ وقوع پیوسته است و عوامل و بانیان این حرکت‌ هیچ قصدی جهت هجمه‌ به اعتقادات مسلمانان ندارند. سیر سریالى اتفاقات ناگوار اسلام‌ستیزانه، همگى چون حلقه‌های یک زنجیر به هم مرتبط است که مصدر وقوع آنها آمریکا یا اروپاست. رنگ و ماهیت آنها یکسان و همگى آغشته به «وهن» است. در این حرکت‌ها، طیفى از نسل جدید غرب حضور دارند که به بدترین شیوه ممکن سعى در لکه‌دار کردن چهره بزرگ‌ترین مقدسات مسلمانان دارند. حرکت اخیر که در ایالات متحده و به دست یک کارگردان درجه چندم اسرائیلی براى اهانت به پیامبر اعظم(ص) صورت گرفت، سعی کرد به زعم خود، لطمه شدیدی به چهره اسلام و حضرت رسول‌الله(ص) وارد کند. این فیلم به لحاظ بار اهانتى که متوجه جهان اسلام کرد، قابل قیاس با حوادث تلخ دیگری مانند نگارش کتاب آیات شیطانى یا انتشار کاریکاتورهاى موهن است زیرا «سم بازیل» به عنوان مجرى این سناریو، در اثر تصویرى سطح پایین و موهن خویش، والامقام‌ترین انسان از ازل تا ابد را به سخره گرفته است.

هدف از ساخت اين فيلم آماتوري تنها جريحه دار کردن اذهان مسليمن بود که در نهايت نيز به خشم مسلمين و حتي غير مسلمانان انجاميد و به اميد خدا اين خشم سرچشمه نابودي اين نوع توطئه ها مي شود. مسئله اي که مي ماند اين است که اين شيطنت نخستين اهانت به ساحت اسلام و پيامبر اکرم (ص) نيست و آخرين آن هم نخواهد بود در اين ميان مي طلبد که مسلمانان با هوشياري هميشگي خود اين نوع توطئه هاي پليد را نقش بر آب کنند./ي2

يادداشت از: مصطفي انصافي.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار