«من و تو» در کنار اطلاعات تحریف‌شده‌ای که درباره تاریخ و اخبار ارائه می‌دهد اساسا در پی ترویج یک نوع سبک زندگی خاص است. سبک زندگی که باعث می‌شود سلطه کشور مبدا (فرستنده فرهنگ) در کشور مقصد (گیرنده فرهنگ) راحت‌تر اتفاق بیافتد. وقتی از دریچه شبکه «من‌وتو» به دنیا نگاه کنی انگار از دریچه انگلیس به دنیا نگاه کرده‌ای و این مقوله ای است که بی‌بی‌سی در تمام این سال‌ها نتوانسته است آن را کسب کند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از فردا، محمدرضا پهلوی در سال آخر حکومتش هر شب، رادیو را دم گوشش می‌گرفت و موج آن را به طرف لندن می‌چرخاند تا آخرین راهکار‌ها را از ارباب انگلیسی خود بگیرد. شبکه رادیویی بی‌بی‌سی که به زبان فارسی برنامه پخش می‌کرد در آن زمان صدای انگلیس بود و محمدرضای دست‌وپاچه که در برابر طوفان کوبنده اعتراض مردم قرار گرفته بود به این صدا گوش می‌سپرد تا برای سرکوب معترضان یا مدارا با آن‌ها از انگلستان مجوز بگیرد.

پس از پیروزی انقلاب مردم در سال ۱۳۵۷ که منجر به قطع دخالت نیروهای خارجی شد، انگلیس و آمریکا ناامید اما پیگیرانه فعالیت‌های رسانه‌ای خود علیه ایران را ادامه دادند. در این سی و سه سالی که از عمر جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی دشمنان انقلاب از هیچ شیطنتی فروگذار نکرده‌اند. آنها با فراگیر شدن استفاده از ماهواره و اینترنت سعی کردند در عرصه رسانه‌های نوین هم وارد شوند.

 اتفاقی که در سال‌های اخیر افتاد راه‌اندازی بخش فارسی شبکه ماهواره‌ای بی‌بی‌سی است که برای مخاطبان فارسی‌زبان برنامه پخش می‌کند. بی‌بی‌سی فارسی با شگردهای مخصوص خود سعی در دست‌کاری اذهان عمومی و خوراندن اطلاعات موردنظر خود به مردم دارد. اما در کنار شبکه  مثل بی‌بی‌سی نباید از تاثیرات مخرب شبکه‌هایی مثل «من‌وتو» غافل ماند. اگر بی‌بی‌سی اخبار را تحریف می‌کند، شبکه هایی مثل «من‌وتو» یک دنیای تحریف‌شده برای مخاطب خود می‌سازند و او را در این دنیا  محبوس می‌کنند.
 
شگردهای بی‌بی‌سی فارسی

 بی‌بی‌سی فارسی معمولا از چند شیوه که در میان اهالی رسانه بسیاری شناخته شده است برای ارائه اطلاعات موردنظر خود استفاده می‌کند. اما از میان تمام این شیوه‌ها «دروازه‌بانی خبر»، «برجسته‌سازی» و «مارپیچ سکوت» از همه نمایان‌تر است.

دروازه‌بانی خبر به زبان ساده به این معناست که سردبیران و دبیرسرویس‌هایی که در یک مجموعه رسانه‌ای فعالیت می‌کنند، به اخباری اجازه انتشار می‌دهند که با منافع آن رسانه همسو باشد. به همین دلیل اتفاقاتی که برای یک رسانه ارزش خبر شدن دارد برای یک رسانه دیگر ارزش ندارد زیرا منافع یک رسانه با منافع دیگری یکسان نیست.

 به همین دلیل می‌بینیم اجلاسی به مهمی اجلاس سران کشورهای عدم تعهد در ایران بیشترین ارزش خبری را پیدا می‌کند اما در رسانه‌ای مثل بی‌بی‌سی خبری از آن نیست چون اساسا منافع این رسانه که بی‌شک منافع کشور انگلیس است حکم می‌کند که برگزاری چنین اجلاسی در ایران نشان از سطح بالای امنیت و تاثیرگذاری است و با اخبار قبلی این شبکه درباره وجود ناامنی در ایران متناقض.

نظریه‌پردازان نظریه «برجسته‌سازی» هم نظری مشابه با نظریه‌پردازان «دروازه‌بانی» خبر دارند. آن‌ها می‌گویند: «شاید شما نتوانید به مردم بگویید که چگونه فکر کنند اما می‌توانید به آن‌ها بگویید درباره چه فکر کنند!» بنابراین خبری که شما در راس اخبار خود قرار می‌دهید و بیشترین گزارش‌ها، مصاحبه‌ها و تحلیل‌ها را به آن اختصاص می‌دهید در نظر مردم مهم جلوه می‌کند حتی اگر مهم نباشد و برعکس اگر خبری که مهم است در جایی درز پیدا نکند، اهمیتش را از دست می‌دهد.

درباره پوشش اخبار انتخابات سال ۱۳۸۸ بی‌بی‌سی فارسی از چنین شگردی استفاده کرد. در حالی‌که تهران شرایط عادی داشت و مردم مثل روزهای قبل سر کار خود می‌رفتند بی‌بی‌سی اخبار تجمعات را به شکلی پوشش می‌داد که به نظر می‌رسید پایتخت ایران از کار افتاده است!

درباره مارپیچ سکوت هم وضع بر همین منوال است. براساس نظریه مارپیچ سکوت، وقتی همه افراد درباره یک موضوع اتفاق‌نظر دارند اگر کسی در این میان اگر کسی نظر مخالف داشته باشد، نمی‌تواند آن را بیان کند. برای مثال وقتی بی‌بی‌سی تمام کارشناسانش را از میان افرادی که با نظرش موافق هستند انتخاب می‌کند دیگر هیچ صدای مخالفی در این رسانه شنیده نمی‌شود.

شگردهای دیگری مثل انتخاب واژگان با بار معنایی خاص و استفاده از جلوه‌های بصری برای پوشش یک خبر دیگر آنقدر نخ‌نما شده است که احتیاجی به توضیح دادن آن‌ها نیست و هر بیننده فهیمی متوجه آن‌ها می‌شود.

شگردهای «من‌وتو»

در کنار بی‌بی‌سی شبکه ماهواره‌ای دیگری که آن از هم لندن هدایت می‌شود، قابل بحث و بررسی است. صاحبنظران رسانه معتقدند که رسانه‌ها تنها دنیا را برای ما بازنمایی نمی‌کنند بلکه آن‌ها دنیایی دیگر را برای ما می‌سازند. کاری که «من‌وتو»  با مخاطب خود می‌کند مصداق کامل این نظر است.

بی‌بی‌سی رسانه‌ای است که به‌خاطر سوسابقه‌اش در میان بسیاری از ایرانی‌ها منفور است اما «من‌وتو»  در ابتدا با استفاده از جاذبه‌هایی مثل چهره یک خواننده زن پاپ و سپس توسل جستن به فرهنگ ایران باستان سعی کرد برای خود محبوبیت ایجاد کند. پس از اینکه محبوبیت این شبکه در بخش هایی از قشر ایرانیان خارج کشور و طبقه مرفه و متوسط بالای جامعه بالا گرفت  به شکلی هدفمند در حال بهره‌برداری از آن است.

مثلا این شبکه برعکس بی بی سی که سعی در وارونه نمایی همه چیز دارد می کوشد امور مهم را به مقولات دم دستی و قابل ریشخند تنزل دهد.  از همین رو است که  من‌وتو یک از‌‌ همان ابتدا مخاطب خود را مخاطبان بی‌دفاع انتخاب کرد. یعنی مخاطبانی مثل جوانان و زنان خانه‌دار، کسانی که آمادگی بیشتری برای پذیرش باور‌ها و اعتقادات جدید دارند و سریع‌تر از دیگران تحت تاثیر قرار می‌گیرند. این افراد کمتر عقاید جدیدی که به آن‌ها ارائه می‌شود را به چالش می‌گیرند و راحت‌تر آن‌ها را قبول می‌کنند.

این شبکه در کنار اطلاعات تحریف‌شده‌ای که درباره تاریخ و اخبار ارائه می‌دهد اساسا در پی ترویج یک نوع سبک زندگی خاص است. سبک زندگی که باعث می‌شود سلطه کشور مبدا (فرستنده فرهنگ) در کشور مقصد (گیرنده فرهنگ) راحت‌تر اتفاق بیافتد. وقتی از دریچه شبکه «من‌وتو»  به دنیا نگاه کنی انگار از دریچه انگلیس به دنیا نگاه کرده‌ای و این مقوله ای است که بی‌بی‌سی در تمام این سال‌ها نتوانسته است آن را کسب کند.

حال در میان باید مشخص شود رویکرد رسانه ای برای به چالش کشیدن این ترفندهای مدرن چیست. نمی شود فقط نقش یک تحلیلگر غرغرو را ایفا کنیم و به «من‌وتو» جواب بدهیم و منتظر باشیم تا شعبده ای تازه را رو کند. راهبرد رسانه ای ما باید  از جواب دادن صرف به سوال کردن و ایضا ترسیم یک جهان بینی جذاب اسلامی- ایرانی باشد. امری که با جستجویی ساده اما عمیق می توان بسترهایش را در سنت اسلامی- ایرانی خودمان پپدا کرد.
برچسب ها: ترفند ، رسانه ، بیگانه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.