... همه مي خنديدند به طوري كه در انتهاي مراسم يكي از اساتيد نتوانست خودش را نگه دارد و بلند شد و گفت: احسنت، اما حيف كه شيعه هستي.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران به نقل از خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام محسن قرائتي روز یکشنبه(دیروز) در ششمين گردهمايي دانشجويان فعال خارج از كشور در مشهد در خصوص زيارت امام رضا(ع) به سخنراني پرداخت كه مشروح اين سخنراني در زير آمده است:

  ثواب زيارت امام رضا(ع) از امام حسين(ع) بيشتر است. امام رضا(ع) را شيعيان دوازده امامي زيارت مي‌كنند، امام حسين(ع) را چهار امامي‌ها زيارت مي‌كنند؛ هر چه به آخر مي‌رويد، مشتريان امامان كمتر مي‌شود.

مسئله‌اي را در مورد وهابي‌ها بگوييم. آنها گنبد و بارگاه را شرك مي‌دانند. جوابي كه مي‌توان داد اين است كه از آنها بپرسيد آيا زيارت قبور را قبول دارند. اگر قبول دارند، اشكالي دارد انسان هنگام زيارت قبور يك سقف و يك فرش با خودش داشته باشد.

خداوند در قرآن مي‌گويد: «تعاونوا علي البر» يعني در كار خوب كمك و همكاري كنيد. آيا اين كار خوب نيست.

حضرت موسي(ع) هنگامي كه فرعون بچه‌هاي بني‌اسرائيل را مي‌كشت، در يك صندوق گذاشته شد و به كاخ فرعون رسيد.

اين صندوق براي يهودي‌ها مهم است. بعد از دوران حضرت موسي(ع) مدتي اين صندوق گم شده بود و يهودي‌ها از اين مسئله ناراحت بودند تا اينكه پيامبري آمد و وعده پيدا شدن آن را داد.

خداوند در قرآن مي‌گويد: «فيه سكينه من ربكم و بقيه من آل هارون و موسي»، «سكينه» يعني آرامش، و منظور از «بقيه» يادگاري‌هاي آل موسي و آل هارون است. بايد به وهابي‌ها گفت كه قرآن در اينجا مي‌گويد صندوقي كه متعلق به آل هارون و موسي است، آرامش بخش است.

وقتي صندوق متعلق به موسي آرامش بخش باشد، بارگاه متعلق به آل محمد(ص) آرامش بخش نيست

حال اگر امروز يك صندوق يا يك بقعه و يا يك بارگاه متعلق به آل محمد(ص) باشد، آرامش بخش نيست.

يكبار كه در كنگره‌اي در پاكستان حضور داشتم، امامت و شيعه را در يك دقيقه اثبات كردم. در اين كنگره به من گفتند همه حاضرين دانشگاهي هستند، گفتم من هم امام جماعت دانشگاه تهران هستم.

گفتند: سني هستند و من گفتم در تلويزيون ميليون‌ها مخاطب دارم. گفتند: وهابي هستند با وهابي نمي‌شود سر و كار داشت، براي همين يك بحث غيرشيعي و سني كردم.

همه مي خنديدند به طوري كه در انتهاي مراسم يكي از اساتيد نتوانست خودش را نگه دارد و بلند شد و گفت: احسنت، اما حيف كه شيعه هستي.

گفتم: قرار نبود بحث شيعه و سني بكنيم. براي همين در يك دقيقه دليل شيعه بودن خود را مي‌گوييم و گفتم: تا پيامبر (ص) بود شيعه و سني نبود و رهبر جامعه خودشان بودند. بعد از رحلت ايشان عده‌اي دينشان را از اهل بيت(ع) گرفتند و عده‌اي ديگر از چهار امام، مثل حنبلي و شافعي؛ تفاوت اين دو، اينگونه است.

در قرآن سه آيه در مورد اهل بيت(ع) داريم از جمله آيه تطهير، اما اين چهار امام جزو اينها نيستند، اهل بيت(ع) قرن اول هجري بودند و امامان سني بعد از آنها آمدند.

يعني شيعه يك قرن جلوتر است و قرآن هم مي‌گويد «والسابقون و السابقون، اولئك هم المقربون». اهل بيت(ع) شهيد شدند اما علماي سني نه.

خداوند مي‌گويد: شهدا از كساني كه نشسته‌اند، برترند. به حاضرين سني گفتم من به اين سه دليل شيعه‌ام، شما به چه دليل سني هستيد؟ اگر دليل آورديد، من در تلويزيون پاكستان مي‌گوييم كه سني شده‌ام. مهمترين سخنراني من در عمر هفتاد ساله‌ام همين سخنراني است.

دانشگاه يك ارزش است، اما اينطور نيست كه همه سعادت‌ها در آن باشد، قرآن بارها گفته است كساني كه علم داشتند هم منحرف شده‌اند. براي همين «يعلم و يزكيه» كنار هم آورده است.

اين يك سرطان اخلاقي است كه دانشجو از كنار استاد رد مي‌شود و سلام نمي‌كند. مي‌گويد: اين ترم با اين استاد كلاس ندارم، پس سلام نمي‌كنم.

براي استاد هم همين است. وقتي براي دستشويي هم، اساتيد را از دانشجويان جدا مي‌كنند، اينگونه مي‌شود.

مدرك آغاز كار است. در قرآن و در اسلام فارغ التحصيلي و بازنشستگي نداريم بلكه تنها از كارافتادگي است.

بهتر است شما دانشجويان شماره تماس يك اسلام‌شناس را داشته باشي،د چرا كه در سي‌ثانيه مي‌توانند شما را كافر كنند، شبهه وارد كنند و در اعتقاداتان متزلزل شويد.

در اين موارد تماس بگيريد و سئوال خود را بپرسيد، گاهي جواب برخي شبهه‌ها بسيار كوتاه است. شما نمي‌توانيد همه احكام ديني را ياد بگيريد.

گاهي در داخل و يا خارج از كشور اشكالاتي به نظام وارد مي‌كنند. جواب اين اشكالات و مسئله را هم بايد بگويند. در اين مواقع اين سه كار را بايد كرد، توجيه نكنيم، توجيه حماقت است.

خيلي از اشكالات عيب نيستند، دروغ‌اند

عيب‌ها را بايد ديد و آنها را آنقدر تكرار كرد تا برطرف شود. خيلي از اشكالات و عيب‌ها هم اصلاً عيب نيستند بلكه دروغ‌اند.

اينقدر دروغ در مملكت داريم. مي‌گويند: يك دنده زن كم است، مي‌گويند: وقتي عطسه كرديد صبر كنيد، اينها دروغ است.

زني در خيابان خلاف رانندگي كرده بود، وقتي گرفته بودندش مي‌گويد من زن قرائتي‌ام، با من كاري نداشته باشيد. اين دروغ‌ها را براي من هم مي‌گويند.

يكي مي‌گفت: فرق شاه و امام چيست، كه ما به هردويشان بله قربان مي‌گوييم.

فرق بين شاه و امام، فرق بين چاقوكش و جراح است، فقيه عادل، نظر اسلام را براي رضاي خدا مي‌‌گويد، اما شاه نظر خودش را براي رضاي آمريكا مي‌گويد.

چرا شما رنگ اين افراد شويد؟ اينكه ضرب المثلي مي‌گويد «خواهي نشوي رسوا، همرنگ جماعت شو»، مسخره و مُزخرف است.

دانشجويان بايد جاذبه داشته باشند، راهش محبت است و در كارهايتان بايد انصاف داشته باشيد.

منبع:خبرگزاری دانشجو
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار