باشگاه خبرنگاران- از زمان كودكي تا به حال هر بار اسم حضرت حمزه (ع) به گوشم خورد ناخودآگاه تصوير آنتوني كوين در ذهن و جانم نقش بست درست مثل تصويري كه از داريوش ارجمند بعنوان مالك، فريبرز عرب نيا به عنوان مختار و پرويز پور حسيني به عنوان ميثم تمار.
با يادآوري نام حضرت حمزه ياد آن سكانسي مي افتادم كه مشركين خانه كعبه را محاصره كرده اند تا پيامبر را آزار و اذيت كنند و حمزه (ع) سوار بر اسب در حالي كه پيكر شيري را به روي شانه حمل مي كند وارد كارزار شد و دشمنان را به وحشت انداخت، اين صحنه ها قند را دلم آب مي كرد و حس رشادت و شهامت را در درونم زنده مي كرد. براي همه ايرانيان فيلم الرساله يا همان محمد رسول الله (ص) حسي نوستالژيك را به همراه دارد و اغراق نيست اگر بگوييم هر ايراني حداقل دو يا سه بار اين فيلم را ديده و شايد چندين بار ديگر نيز رغبت ديدن آن را داشته باشد.
مصطفي عقاد فيلمساز مصري تبار با كارگرداني اين فيلم از خود چهره اي تاريخ ساز بر جا گذاشت، چهره اي كه به راحتي نمي توان از آن عبور كرد. فيلم وي واجد تكنيك هاي سينماي امروزي و يا جلوه هاي ويژه سرسام آور نيست ولي حامل كنشي رباني و الهي است، كنشي كه فيلم را بدل به يك رخدادي آييني و عبادي مي سازد و بالواقع همين مسئله فيلم را همچنان با طراوت و ماندگار ساخته است.
فيلم محمد رسول الله به رغم سادگي در روايت و فرم بي آلايشش چنان قدرت و هيمنه اي يافت كه بعد از 1976 ديگر كسي نتوانست به راحتي به فكر ساخت فيلمي در مورد حضرت رسول بيفتد. ولي حالا پس از سال ها كه از ساخت فيلم عقاد مي گذرد مجيد مجيدي فيلمساز صاحب نام ايراني جسارت به خرج داد تا روايتي ايراني از صدر اسلام و زندگي پيامبر اسلام ارائه دهد.
ولي مسئله قابل ذكر اين است كه كار مجيدي به طور حتم كار ساده اي نيست چرا كه مخاطبان فيلم وي " الرساله" مصطفي عقاد را در پيش رو دارند، در واقع فيلم عقاد محك و معياري براي مخاطبان فيلم مجيدي است تا اثر سينماي وي را با آن بسنجند.
از اين رو فيلمساز و عوامل فيلم بايد وسواس بيشتري در ساخت اين اثر به خرج دهند تا مبادا روايت سينمايي ايران از تاريخ صدر اسلام و زندگي حضرت محمد (ص) نتواند مثل الرساله عقاد ماندگار شود بلكه اين فيلم بايد رسول فرهنگي ايران در جهان و به خصوص كشورهاي اسلامي باشد و بتواند نام ايران را بر فراز جهان طنين انداز نمايد.
يادداشت از مصطفي انصافي.