به دنبال انتشار این خبر که خیلی سریع تیتر اول رسانهها شده بود، ترامپ طی توئیتی دوپهلو، اعلام کرد که حضور نیروهای آمریکایی در سوریه، به خاطر داعش بوده است. وی در توئیتهای بعدی هم اعلام کرد که آمریکا با پلیس شدن در خاورمیانه و هزینه کردن تریلیونها دلار، چیزی را نصیب خود نکرده و فقط به ایران و روسیه کمک میکند.
در هر حال، انتشار این خبر و تایید ضمنی آن توسط رئیسجمهور آمریکا، بازار اظهارنظرها و موضعگیریهای مقامات و متحدان آمریکا و تحلیلهای جورواجور و حتی متضاد را داغ کرده بود و در این میان، بسیاری نیز این تصمیم را غیرعملی و بلوف میدانستند که «وال استریت ژورنال» صبح جمعه (به وقت تهران) خبر جنجالی جدیدی را رسانهای کرد، مبنی بر اینکه ترامپ قصد دارد، نیمی از نظامیان آمریکایی حاضر در افغانستان (حدود ۷۰۰۰ نفر) را از این کشور خارج کند.
بیشتربخوانید : خروج نظامی آمریکا از سوریه یعنی پیروزی سیاست و منطق ایران
انتشار این خبر جدید، موضع کسانی که ترامپ را در عملی کردن تصمیم خود، جدی میدانستند را تقویت کرد و از این پس، کارشناسان روی علت ماجرا متمرکز شدند و در این میان، لحن بسیاری از مقامات کنگره و حتی دولت نیز در مقابل رئیسجمهور عوض شد و شکل تهاجمی به خود گرفت.
تحلیل واکنشها
واکنشها نسبت به تصمیم ترامپ، یکدست نیست و در میان دولت، کنگره و متحدان کاخ سفید، هم مخالف و هم موافق دارد. در این میان، استعفای «جیمز ماتیس» از وزارت دفاع، نمادی از مخالفت با تصمیم ترامپ در میان نزدیکترین دستیاران وی است. این مخالفت و نگرانی در درون کنگره و در میان مقامات متحدانی، چون فرانسه و رژیم صهیونیستی نیز امتداد مییابد. آنها همگی این اقدام را هدیه به ایران، روسیه و سوریه میدانند.
البته، شخص ترامپ در توجیه تصمیم خود، مدعی است که این تصمیم، روسیه و ایران را ناراحت و نگران کرده است.
در امتداد این نوع نگرش، حامیان رئیسجمهور هر چند این موضع ترامپ را بر زبان نمیآورند، ولی در توجیه اقدام وی میگویند که تصمیم رئیسجمهور مبتنی بر راهبرد است.
این جریان تحلیلی که توسط رسانههای نزدیک به کاخ سفید دنبال میشود، هرچند گمانههای مختلف و متفاوتی را پوشش میدهد، ولی یک هدف مشخص دارد و آن، کاستن از ننگ و خفتی است که در غرب آسیا متوجه آمریکا شده است.
در همین چارچوب، شبکه «فاکسنیوز» ادعا کرد که از این پس و براساس راهبرد جدید، نوعی تقسیم کار میان آمریکا و اسرائیل ایجاد خواهد شد؛ اسرائیل با جنبش حزبالله در مرزها سرگرم خواهد شد و آمریکا نیز ایران را هدف حملات هوایی قرار میدهد! این ادعای مضحک که اصلا با واقعیتها منطبق نیست را دنبالههای فاکسنیوز و کاخ سفید دامن میزنند. در کل، القای این نوع نگاه به افکار جهانی، از روی نگرانی، دستپاچگی و غافلگیری صورت میگیرد و سلسله جنبانان آن، ادعاهای مشابهی مثل اینکه «خاورمیانه ارزش ماندن ندارد»، «خروج نظامیان آمریکایی از خاورمیانه باعث میشود، ایران اهداف نظامی سهلالوصولی نداشته باشد»، «ماندن در خاورمیانه، پرهزینه و بیحاصل است»، «خروج آمریکا از منطقه، ایران و روسیه را ناراحت و نگران کرده است» و یا «ترامپ مرد تصمیمات غافلگیرکننده و غیرقابل پیشبینی است» را بر سر زبان میآورند و همانطور که گفته شد، این جریان میخواهد ماجرا را خفیف و کوچک جلوه دهد و از میزان شکست ذلتبار آمریکا بکاهد.
اما، اینکه بگوییم اقدام ترامپ کاملا سنجیده بوده و یا اینکه نه، ترامپ فردی خودمحور، دیوانه و غیرقابل پیشبینی است، چیزی را حل نکرده و ما را نسبت به عمق ماجرا، آگاه نمیکند. در چنین شرایطی، بهترین راه برای فهم ماجرا، نگاه به پیامدهای آن است.
این تصمیم ترامپ در صورتی که کاملا به اجرا درآید (کما اینکه تاکنون، نقیض آن نیز گزارش میشود)، دستیاران رئیسجمهور آمریکا به طور طبیعی به دنبال تعریف و اجرای راهبردهای جدید براساس تحولات جدید خواهند بود؛ آنها احتمالا قصد دارند داعش را در سوریه و طالبان را در افغانستان مجددا جولان بدهند. این سناریو هرچند بعید نیست، ولی به نظر میرسد که تکفیریها توان جذب و ویرانگری سابق را ندارند (هرچند در افغانستان اوضاع کمی فرق میکند).
به موازات تحلیل فوق، تصمیم ترامپ، پیامدهای دیگری هم دارد که البته، این پیامدها از زبان منتقدان ترامپ در آمریکا و کارشناسان رژیم صهیونیستی هم جاری میشود. اولین و فوریترین پیامد، این است که آمریکا کنترل مستقیم خود بر منطقه را از دست خواهد داد؛ وقتی این کنترل و فشار نباشد، رژیمهای متحد آمریکا در منطقه، از درون و بیرون به خطر میافتند و رژیم صهیونیستی نیز به محاصره نیروهای مقاومت
درمیآید.
کنترل کشورهای منطقه بر سوختهای فسیلی خود، ایجاد نظم جدید در منطقه با محوریت ایران، مقاومت، سوریه، روسیه و ترکیه، از دیگر پیامدهای فوری خروج آمریکا از منطقه خواهد بود و در این میان، چیزی که مهمتر از همه است و احتمالا محقق خواهد شد، چندقطبی شدن نظم جهانی و عقبنشینی تاریخی کل غرب از منطقه غرب آسیا است.
بنابراین، بیدلیل نیست که اشرافیت سیاسی آمریکا، اندیشکدههای غربی، فرانسه، سران رژیم صهیونیستی، و کردهای مورد حمایت آمریکا در سوریه نسبت به پیامدهای تصمیم ترامپ، به شدت ابراز نگرانی میکنند و در مقابل نیز، ایران، روسیه، سوریه و مقاومت، این پیروزی بزرگ را به یکدیگر تبریک میگویند و محافل سیاسی و رسانهای دیگر کشورها نیز این اتفاق را پیروزی بزرگ جبهه مقاومت میدانند.
منبع: روزنامه کیهان
انتهای پیام/