به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بسیاری از اهداف ایالات متحده در رویکردش نسبت به جهان، اخلاقی نیست. اما دموکراتها به خوبی بلدند چگونه همین اهداف را اخلاقیتر از نگاه صرفاً مادی برای کسب پولِ بیشتر نشان دهند و از این طریق، سیاست خارجی ترامپ را تحقیر کنند.
این اولین بار نیست که تقابل دیپلماسی دلاری و اخلاقی در ایالات متحده برجسته میشود. بررسی تاریخ از رخدادهای حدود ۱۰۰ سال پیش نشان میدهد یکی از مهمترین حربههای تبلیغاتی دموکراتها علیه ترامپ در سال ۲۰۲۰، تأکید بر لزوم دیپلماسی اخلاقی و پاسداشت ارزشهای انسانی و آمریکایی در سیاست خارجی است.
دیپلماسی دلاری ترامپِ سرمایهدار
از اولین ماههای تبلیغات ریاستجمهوری در ایالات متحده، در حوزه سیاست خارجی دو مسأله مورد تأکید ترامپ قرار میگرفت:
* دنیا باید ما را به عنوان تنها ابرقدرت جهان به رسمیت بشناسد.
دلیلی ندارد با عملیات بیهوده در اینجا و آنجا پول خود را هدر دهیم.
بیشتر بخوانید: بوسه بر دستان قاتل «خاشقچی» به مناسبت مراسم چهلم/ ترامپ: دستمریزاد بنسلمان!
ترکیب این دو شعار به تدریج به تیغ آختهای در برابر متحدان آمریکا تبدیل شد، به این صورت که نه تنها در تعامل با چین (که باراک اوباما هر ساله نشستهای مشترک اقتصادی با سران آن برگزار میکرد) بلکه در تعامل با کشورهای غربی (اعم از اروپا، آمریکای شمالی و کره و ژاپن) نیز باید منافع اقتصادی آمریکا در اولویت قرار گیرد، یعنی پول بیشتر و شغل بیشتر برای آمریکاییان.
همزمان آقای سرمایهدار تصمیم گرفت تحریمهای ظاهراً برداشتهشده از دوش ایران را بازگرداند. بنابر این از حاکمیت دلار آمریکایی بر مناسبات مالی در جهان بهره گرفت و دستور اجرایی بازگشت تحریمهای پولی و نفتی را صادر کرد. باز هم دلار محور سیاست خارجی قرار گرفت. البته استارت این روش در دوره ریاستجمهوری اوباما کلید خورد. وی کشورمان را در تحریم پولی و مالی با محوریت دلار قرار داد، قرارداد هنگفت مالی با اسرائیل برای فروش تسلیحات نظامی بست و بیتوجه به کشتار یمنیها از تجاوز عربستان سعودی به خاک یمن حمایت کرد.
بیخیالی ترامپ در مقابل فجایع یمن، بیدلیل نیست. پولی که در این میان رد و بدل میشود هم اصلاً پولشویی نیست!
به هر حال روش ترامپ در سیاست خارجی بیش از هر چیز یادآور اصطلاح دیپلماسی دلاری است، اصطلاحی که در مورد دولت جمهوریخواه ویلیام هوارد تافت (۱۹۰۹-۱۹۱۳) بکار میرفت. وی نیز با هدف حمایت از شرکتهای آمریکایی، آنها را به سرمایهگذاری در کشورهای مختلف به ویژه کشورهای شرق آسیا و آمریکای لاتین دعوت کرده و ضرر آنها را با پشتیبانی دولتی تضمین میکرد، حتی اگر کشورهای هدف با آنچه اصطلاحاً آرمانهای انسانی و ارزشهای آمریکایی خوانده میشود، مثل آزادی و دموکراسی و صلح همخوان نباشند. در نتیجه دو گروه از سیاست هوارد تافت به انتقاد برخاستند:
* جریانهای چپگرا در کشورهای آمریکای لاتین بیان کردند ایالات متحده با بکارگیری قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی خود قصد دارد اقتصاد کشورهای دیگر را به روی شرکتهای خود میگشاید و آنها را از این طریق به یک کشور پیرامونی و وابسته تبدیل کند.
* دموکراتهای آمریکایی چنین روشی را نه تنها ناکام در استقرارِ نظمِ مورد نیازِ سرمایهگذاری در کشورهای هدف، بلکه در تضاد با سیاست بلندمدت ایالات متحده برای استقرار ارزشهای آمریکایی در جهان دانستند.
دیپلماسی اخلاقی دموکراتهای سیاستمدار
Moral در برابر Dollar. ویدرو ویلسون رئیسجمهور بعدی آمریکا با انتقاد از دیپلماسی دلاریِ تافت، اعلام کرد دولت باید تنها در اقتصاد کشورهایی شریک شود که از لحاظ ایدئولوژی با آمریکا مشابه باشند. دیپلماسی اخلاقی مدعی بود ایالات متحده همانگونه که دههها پیش دوتوکویل مدعی شده بود، یک دولت «استثنایی» است و وظیفه دارد ارزشهایی، چون لیبرالیسم، عدالت و صلح را در جهان ترویج دهد، بنابر این نمیتواند برای تقویت و گسترش شرکتهای آمریکایی هر کاری انجام دهد.
تصویر ویلیام هوارد تافت (سمت راست) در کنار رئیسجمهور بعدی ویلسون (سمت چپ) شباهتهای زیادی به تصویر ترامپ در کنار دموکراتهایی، چون اوباما دارد
وی در دوران ریاستجمهوریاش دستور داد همکاری اقتصادی با منطقه آمریکای لاتین تنها شامل کشورهایی شود که رهبران آن در شرایط نظم و بر اساس قانون انتخاب شدهاند، نه «در بینظمی و با نیروی شبهنظامی». البته اینها ادعایی بود که ویلسون داشت، ولی به عملیات ناکام ارسال نیروی نظامی به چند کشور لاتین منجر شد و در مکزیک رسماً فاجعه آفرید.
در آن زمان ژنرال هوئرتا بر مکزیک حاکم شد که در رأس نظامی اقتدارگرایانه قرار داشت. برخلاف برخی دولتهای اروپایی که از استقرار نظم در دیکتاتوری هوئِرتا استقبال کردند، ویلسون از مخالف او کارانزا که در شمال مکزیک مستقر بود حمایت کرد و با اشغال یک بندر، او را روی کار آورد. اما در حالی که به نظر میرسید با رویکارآمدن کارنزا واشینگتن باید طبق ادعایش این حاکمیت مردمی را به رسمیت بشناسد، ارسال نیروی نظامی به این کشور بدون هماهنگی با دولت مستقر شدت یافت و عملاً میان ارتش دو کشور جنگ خونینی رقم خورد!
وودرو ویلسون طرح تشکیل جامعه ملل را نیز در همین راستا با محوریت استقرار صلح در جهان پس از جنگ جهانی اول پیشنهاد داد، ولی در عمل ایالات متحده با این بهانهها چندی بعد از لاک خود خارج شده و توسعهطلبی در جهان را پیشه ساخت. اینها همه در حالی بود که وی از دیپلماسی اخلاقی و حمایت از استقرار دموکراسی و صلح سخن میگفت و دیپلماسی رئیسجمهور پیشین را غیراخلاقی و دلارمحور معرفی میکرد!
حالا نشانههای تحولات مشابه با دوران ریاستجمهوری تافت در زمان ترامپ نیز دیده میشود. اگر به تیتر رسانهها دقت کنید درمییابید که دموکراتها دائماً وجدان آمریکاییان را علیه ترامپ تحریک میکنند. مهمترین اتفاقاتی که انتقاد دموکراتها از دیپلماسی دلاری ترامپ را به اوج رسانده است عبارت بوده از:
* جداسازی کودکان از مادران مهاجر در مرز آمریکا بدون توجه به مشکلات عاطفی که برای آنها رخ خواهد داد که در یک مورد اخیر به مرگ یک دختر ۷ ساله انجامید.
* همکاسهشدن با نتانیاهو با انتقال متهورانه سفارت آمریکا به بیتالمقدس، بدون توجه به اعتراضات مرگباری که از سوی فلسطینیان رخ داده است.
انعقاد قرارداد هنگفت نظامی با عربستان سعودی و سوخترسانی به جنگندههای ریاض، بدون توجه به فاجعه انسانی در یمن ویا نظام دیکتاتوری در عربستان که دستداشتن ولیعهد آن در قتل فجیع یک روزنامهنگار منتقد بر همه محرض شده است.
این تبلیغات که با پوشش وجداندرد و از طریقِ تحریک عواطف انسانی از سوی دموکراتها دنبال میشود، روز به روز اوج گرفته و حالا وارد یک مرحله جدید میشود. از این پس مدیریت این جریان تبلیغاتی به اکثریت دموکرات در مجلس نمایندگان آمریکا سپرده میشود، یعنی تنها نماینده دموکراتها در میان نهادهای حاکم. زمزمههای این اتفاق در دیدار اخیر شومر و پلوسی، رهبران دموکراتهای سنا و مجلس نمایندگان با ترامپ شنیده شد.
جمعبندی
طرحی که علیه تعاملات ترامپ با ریاض در سنا تصویب شده است، چه از فیلتر مجلس نمایندگان رد شود و چه نشود، نشاندهنده بهرهگیری دموکراتها از تحریک وجدان اخلاقی مردم برای کسب رأی علیه ترامپ است. اگر اکنون سران کشورهای غربی یک به یک در حال تأیید آمریت بن سلمان ولیعهد سعودی در قتل جمال خاشقجی هستند، عمده آن هیچ ربطی به دلسوزی واقعی ندارد بلکه صرفاً برای ثبت در تاریخ است تا پس از تثبیت این واقعیت در ذهن آمریکاییان، در زمان تبلیغات انتخابات ۲۰۲۰ از آن علیه ترامپ استفاده شود.
به نظر میرسد تقابل دیپلماسی دلاری و دیپلماسی اخلاقی، moral در برابر dollar، بار دیگر یکی از موضوعات اصلی در تقابل دموکراتها و جمهوریخواهان شده است، اگر چه همان طور که پیشتر در تاریخ آمریکا شاهد بودیم، هر دو شعار در راستای توسعهطلبیِ آمریکا عمل میکنند.
منبع: مشرق
انتهای پیام/