سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چرا حکومت اموی تصمیم به قتل امام حسن(ع) گرفت؟/ اشعار امام حسین(ع) در وصف برادر/ فضیلت گریه بر امام حسن(ع)

طبق برخی روایات شیعه، هفتم ماه صفر، سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) است.

به گزارش خبرنگار تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان؛ طبق برخی روایات شیعه، هفتم ماه صفر، سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) است. به همین بهانه، گزارشی در خصوص این حضرت(ع) تهیه کردیم که در ادامه آن را می خوانید.

چرا حکومت اموی تصمیم به قتل امام حسن(ع) گرفت؟

حکومت اموی پس از تحمیل صلح بر امام حسن(ع) با وجود اینکه به بسیاری از اهداف خود رسیده بود، اما هم چنان وجود امام حسن(ع)، مانع اجرایی کردن برخی از نیّات پلید آنان بود. از جمله اهدافی که معاویه دنبال می کرد، تعیین جانشین برای خود بود. وی از اجرای کردن این تصمیم که برخلاف مفاد صلح نامه او با امام حسن(ع) بود، وحشت داشت و می دانست که اگر در زمان حیات آن حضرت(ع) به چنین کاری دست بزند، بدون شک با مخالفت شدید امام حسن(ع) و طرفداران ایشان روبه رو می شود. به همین دلیل تصمیم گرفت از هر راه ممکن امام(ع) را به شهادت برساند. پس از بررسی های زیاد جعده همسر امام حسن(ع) را مناسب ترین فرد برای تحقق بخشیدن به این هدف شومش دید. آن گاه به صورت محرمانه و با ارسال صدهزار درهم به جعده(لعنت الله) به او قول داد که اگر امام حسن(ع) را به شهادت برساند، او را به همسری یزید درخواهد آورد. بدین وسیله جعده آن حضرت را با ریختن زهر در آب آشامیدنی مسموم کرد و طولی نکشید که امام حسن(ع) به شهادت رسید.


درباره علّت وچگونگی رحلت آن حضرت سه قول بیان شده که عبارتند از:

1- فوت به مرگ طبیعی؛

دکترحسن ابراهیم از مورخان معاصر می نویسد «امام حسن(ع) چهل روز پس از بازگشت از عراق به مدینه، با مرگ طبیعی از دنیا رفت.»
این قول نادرست است؛ زیرا بر اساس شواهد تاریخی، امام(ع) حداقل دو سال تمام بعد از بازگشت از عراق، در مدینه سکونت داشت.

2- فوت بر اثر ابتلا به بیماری سل؛

ورنلدس، شرق پژوه معاصر، درباره علت فوت امام حسن(ع) چنین نگاشته است «به بیماری سل مبتلا شد و در سن چهل و پنج سالگی از دنیا رفت.»
سند این قول، گزارشی از بلاذری یکی از مورخان اهل سنت است؛ در حالی که خود بلاذری این خبر را بدون سند و تنها به عنوان یک قول ضعیف ذکر کرده که قابل استناد نیست.

3- فوت بر اثر مسمومیت به دستور معاویه؛

این قول مستند به منابع تاریخی ـ حدیثی متعددی است که جمع آوری همه آنها مستلزم نگارش یک کتاب می باشد و ما در این جا تنها به برخی از این نقل ها اشاره می کنیم:

شیخ مفید چنین نوشته است «معاویه فردی را نزد جعده، دختر اشعث بن قیس فرستاد که من تو را به همسری پسرم یزید درخواهم آورد؛ به شرط آن که تو حسن را زهر دهی و صد هزار درهم نیزبرای او فرستاد و آن زن این کار را انجام داد وبه امام حسن علیه السلام زهر داد. معاویه، پول را به او داد؛ ولی او را به همسری یزید در نیاورد و او پس از رحلت امام علیه السلام با مردی از خاندان طلحه ازدواج کرد و فرزندانی برای او آورد و هر گاه میان آن فرزندان و سایر قبایل قریش سخنی و گفت وگویی پیش می آمد، قریش آنان را سرزنش کرده، می گفتند: ای پسران آن زنی که به شوهرش زهر می خوراند!» علامه طبرسی قولی مشابه شیخ مفید آورده است.
بلاذری نیز چنین نوشته است«گفته شده که معاویه توطئه ای کرد و توسط جعده دختر قیس، حسن بن علی [علیهماالسلام] را مسموم کرد.»

وی همچنین تصریح کرده که امام حسن(ع) را چهار بار مسموم کردند و آن حضرت(ع) در آخرین بار فوت کرد.

بنابراین، با توجه به شواهد و دلایل فراوان، مسئله شهادت امام حسن(ع) را بایستی از موضوعاتی دانست که به لحاظ تاریخی کوچک ترین تردیدی در صحت آن وجود ندارد. علاوه بر این امام حسن(ع) از نحوه رحلت خود خبر داده است.

وصیت امام حسن(ع)

در لحظات پایانی عمر شریف امام حسن(ع)، برادرشان امام حسین(ع) به بالین آن حضرت حاضر شدند. وقتی جویای احوال او شدند، امام حسن(ع) فرمودند «خود را در نخستین روز از روزهای آخرت و آخرین روز از روزهای دنیا می بینم. گواهی می دهم، به وحدانیت خدا و این که برای او شریکی نیست و تنها او سزاوار پرستش است. هرکه اطاعت او را در پیش گیرد رستگار می شود و هرکه نافرمانی اش کند گم راه می گردد و کسی که از گناهان و تقصیراتش به نزد او توبه کند هدایت می شود. ای حسین، جنازه مرا در کنار جدم رسول خدا(ص) دفن کن. به شرط آن که کسی مانع این کار نباشد. اگر تو را از این کار باز داشتند. مبادا بر آن پافشاری کنی؛ چون راضی نیستم به خاطر این کار قطره ای خون به زمین ریخته شود.»


اشعار امام حسین(ع) در سوگ برادر

وقتی از دفن جنازه امام حسن(ع) در کنار مرقد جد بزرگوارش پیامبر اکرم(ص)  جلوگیری کردند، امام حسین(ع) دستور دادند، جنازه را به بقیع منتقل کردند و آن را در کنار قبر جده اش فاطمه بنت اسد(س) در خاک نهادند.

طبق روایت ابن شهر آشوب وقتی امام حسین(ع) از دفن جنازه برادر فارغ شد اشعاری به این مضمون در سوگ برادر بر زبان جاری فرمودند: «حالا که بدن مطهّر تو را با دست خود کفن کرده، در قبر گذاشتم از این بعد چگونه می توانم شاد باشم و خود را آراسته سازم یا از زینت ها و امکانات دنیا بهره گیرم؟ من از این به بعد همواره در سوگ تو اشک خواهم ریخت و اندوهم در فراق تو طولانی خواهد شد. غارت زده کسی نیست که مالش را به غارتت برده اند؛ بلکه غارت زده کسی است که مصیبت مرگ برادر را دیده باشد».

فضیلت و آثار گریه بر مصیبت امام حسن علیه السلام

ابن عباس روایت می کند که رسول خدا(ص) فرمودند: «آن گاه که فرزندم حسن مجتبی را با زهر شهید کنند، تمام ساکنان آسمان و زمین بر او سوگوار می شوند. بدانید سوگواری و گریه بر مصیبت های فرزندم حسن بسیار فضیلت دارد. هرکس در مصیبت او گریه کند،. چشمان او در روزی که همه دیده ها نابینا خواهند بود، روشن و بینا خواهد شد و دل او در روزی که تمام دل ها اندوهناک خواهند بود از غبار اندوه پاک خواهد شد و هرکس که مرقد او را در بقیع زیارت کند، قدم های او در پل صراط، در روزی که قدم ها بر آن لرزان شوند، از لغزش در امان خواهد ماند.»

وصایای آموزنده امام حسن علیه السلام به جُناده

جُنادَةِ بن اَبی اُمَیه پس از مسموم شدن امام حسن(ع) به حضور آن حضرت رسید. پس از احوال پرسی، به امام(ع) عرض کرد «ای فرزند رسول خدا(ص) مرا موعظه کن. امام حسن مجتبی(ع) فرمودند «ای جُناده خود را برای سفری که در پیش داری پیش از فرا رسیدن اجل مهیا کن. بدان تو همواره دنیا را طلب می کنی و مرگ هم تو را طلب می کند. اندوه روزی را که هنوز نرسیده است، بر روزی که در آن هستی بار مکن. بدان در مال حلال دنیا حساب و در حرام آن کیفر و عقاب و در اموال شبهه ناک عتاب هست. برای دنیای خود به گونه ای تلاش کن که گویی همیشه در آن باقی خواهی ماند و برای آخرت به گونه ای کار کن که گویی همین فردا خواهی مُرد. اگر طالب عزّت بی عِدّه وعُدّه و هیبت بی مُلک و سلطنت هستی از خواری و ذلّت گناه و نافرمانی خدا پرهیز کن و به اطاعت از فرمان او خود را ملزم ساز.»

آخرین گریه امام حسن(ع) در لحظات پایانی عمر شریفشان

نقل شده است چون زهر در بدن مبارک امام حسن(ع) اثر کرد و حالت احتضار بدو دست داد، ناگهان اشک از چشمان آن حضرت سرازیر شد. حاضران عرض کردند «ای فرزند رسول خدا، آیا شما نیز با این مقام و منزلت و قرابتی که با پیامبر خدا(ص) دارید و با این همه عبادات و اطاعات در این لحظات گریه می کنید؟ حضرت فرمودند: «من برای دو چیز گریه می کنم: نخست برای هیبت و وحشت روز قیامت که بسیار سخت است، دوّم به سبب فراق و دوری از دوستان که این نیز کار مشکلی است.»


انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.