پرستویی نوشت:"وقتی از کسی رنجش و کینه ای به دل می گیرید،درحقیقت برده او می شوید! او افکار شما را تحت کنترل خود میگیرد،اشتهای شما را از بین میبرد،آرامش ذهن و نیّات خوب شما را میرباید و لذت کار کردن را از شما میگیرد،اعتقادات شما را از بین میبرد و مانع از استجابت دعاهای شما میگردد.
او آزادی فکر را از شما میگیرد و هر کجا که میروید برایتان مزاحمت ایجاد میکند،هیچ راهی برای فرار از او ندارید،تا زمانی که بیدارید او باشما هست و وقتی که خوابیدهاید، وارد رویاهای شما میشود! وقتی مشغول رانندگی هستید یا وقتی در محل کار خود هستید او کنار شماست! هرگز نمی توانید احساس شادی و راحتی کنید! او حتی بر روی تُنِ صدای شما نیز تاثیر میگذارد! او مجبورتان میکند تا به خاطر سوء هاضمه، سَردَرد و یا بیحالی، دارو مصرف کنید! او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از شما میدزدد.
مراقب خود باشید. «هر کس شما را میآزارد، او را ببخشید؛ نه به دلیل این که او مستحق بخشش است،به دلیل این که شما سزاوار و مستحق آرامش هستید."