سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گیلان؛

آيين و سنت‌های گرانبهای عزاداری در استان گيلان

اعتقاد و باور خاص مردم به شهدای کربلا، در ايام ماه محرم الحرام و برگزاري آيين‌های ويژه سوگواری به نام آنان نمونه‌ای از باورهای مذهبی مردم استان گيلان است.

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از گیلان ؛ گیلانیان همچون مردم سایر مناطق ایران، آداب و رسوم ویژه ای برای سوگواری حسین بن علی (ع) دارند. مردم سعی می کنند تا در روزهای نهم و دهم محرم، به زادگاه خود بروند و در جمع بستگان و آشنایان خود در مراسم عزاداری شرکت کنند. امامزاده ها، بقعه ها و مکان های مقدس، نقطه تمرکز دسته های عزادار است. روضه خوانها اغلب مداحان محلی هستند که گاه علاوه بر فارسی به زبان های مختلف گیلکی، تالشی و یا آذری نیز مرثیه می خوانند.  

اعتقاد و باور خاص مردم به حضرت ابوالفضل العباس (ع)، علي اکبر(ع) ، علي اصغر(ع) ، حربن يزيد رياحي و زنان و کودکان سيدالشهدا(ع)، در ايام ماه محرم الحرام و برگزاري آيين‌هاي ويژه سوگواري به نام آنان نمونه‌اي از باورهاي مذهبي مردم استان گيلان است.  

آنچه در ذیل آورده می شود برخی مراسم ویژه محرم در مناطق استان گیلان است:

علم واچینی  
 
در سده های گذشته مراسم علم واچینی، مراسم جشن خرمن محسوب می شد. در این روز شرکت کنندگان بهترین لباس خود را می پوشیدند و از محل های مختلف به جایگاه مراسم که وادی بقعه محل بود و اغلب درخت هایی سایه گستر داشت، می رفتند. زمان این جشن در نقاط کوهستانی گیلان پس از درو گندم و جو با به دست آوردن اولین محصول سال و در قسمت جلگه پس از برداشت محصول برنج انجام می گرفت تا دست کشاورزان برای خرج کشی باز باشد. روز برگزاری معمولا جمعه و گاهی دوشنبه بود که متولی(شیخ) بقعه محل با مشورت ریش سفیدان معین می کرد و به مردم محل اطلاع می داد؛ هر بقعه برای خودش ابواب جمعی داشت که کسانی را در برمی گرفت که مرده هایشان را در قبرستان بقعه دفن می کردند و اصطلاحا این افراد را تکیه شریک می گفتند؛ تکیه شریکان به اندازه توانایی مالی خود برای خرج کشی علم واچینی تدارک می دیدند.  

صبح روز علم واچینی دسته های گوناگون از محل های مختلف به جایگاه بقعه محل می رفتند. قبل و بعد از ناهار بسیاری به زیارت بقعه می رفتند و نذورات خود را در بقعه قرار می دادند. علم عبارت بود از چوبی که اندازه دور آن تقریبا 30 سانتی متر و به ارتفاع دو متر که در نقاط کوهستانی معمولا از چوب درخت نوج در جلگه از چوب شمشاد تهیه می شد. گاه چند خانواده علم مشترکی داشتند.  

مراسم علم واچيني

خانواده های عزادار، تازه ترین لباس جوان ناکام خود را دور علم می پیچیدند و به آن علم رخت می گفتند. چند جای دور کمر علم را با نوارهای پارچه ای می بستند. این علم ها یادآور عزای خانوادگی بود و گشودن علم رخت در روز علم واچینی نوعی مراسم سالگرد برای جوانمرده ها محسوب می شد. متولی، علم را از درون بقعه به صحن می آورد. خانواد ها و بیشتر تازه داغدیده ها با شیون و فغان دور علم جمعی می شدند، نوحه خوان که اغلب خود متولی بود نوحه خوانی می کرد و مردم،علم در دست، بقعه را طواف می کردند. نوجوانان و کودکان دامداران دست های شاخه نورس و گاهی علف را برای یمن و تبرک به علم می مالیدند. اعتقاد بر این بود که نباید علف متبرک را به زمین بگذارند تا به خانه برند و به دام های خود دهند که از بیماری ها محفوظ باشند.  

با توجه به قدمت علم واچینی به پیش از اسلام، نوحه سرایی و ذکر مصیبت این مراسم نیز سابقه ای کهن دارد و از افسانه های سوگ سیاوش نشات گرفته است. با گسترش و نفوذ آیین تشیع به وسیله علویان که خود شرح و بیان ایثار و شهادت مظلومیت امامان شیعه را به همراه داشت و خصوصا حماسه آفرینی شهیدان کربلا که مضمون گفتار شاعران و مناقبان و قوالان قرار گرفت، به تدریج در طی سال های و قرون متوالی مراسم علم واچینی از جشن خرمن به مراسمی مذهبی بدل گردید.  

مراسم علم بندی که مقدمه علم واچینی محسوب می شود (یعنی بستن و پیچیدن پارچه ها به دور علم) در هفته اول محرم و در بقاع متبرکه انجام می شود. علم بندی با روشن کردن شمع، نذر و نیاز و حاجت خواهی همراه است. شخصی که نذر و نیتی دارد پارچه سبز رنگی را بر علم می بندد. 

علم واچینی در روزی دیگر، معمولا عاشورا و یا سومین روز درگذشت امام حسین(ع)- که البته زمان آن برای بقاع مختلف فرق می کند- با مشارکت مستقیم کسانی که علم را بسته اند و دیگران انجام می گیرد. در این روز کسانی که در فاصله علم بستن و علم واچیدن نذر و نیازشان برآورده شده با قربانی کردن گوسفند و طعام دادن به زایران حضور فعال تری دارند.  

پس از باز کردن پارچه های دور علم، چوب علم را در مسجد گذاشته می شود. و علم رخت (پارچه های علم) را در بقچه ای می پیچیدند و درون خمره ای که داخل بقعه و یا مسجد بود جا می دهند و روی آن را می پوشاندند و گاه برای آنکه دستبرد نخورد به خانه متولی برده می شود تا ماه محرم سال آینده، دوباره آن را دور علم ببندند یا به اصطلاح علم بندی کنند.  
 
مراسم علم واچيني

كرنا نوازي سنت ديرينه گيلانيها در سوگواري سالار شهيدان 

  كرنانوازي از سنتهاي قديمي استان گيلان است كه در ماه هاي محرم و صفر در مناطق مختلف اين استان نواخته مي شود. 
 
اين سنت مذهبي بيشتر در شهرهاي آستانه اشرفيه، رحيم آباد، واجارگاه و كلاچاي در شرق استان گيلان پا برجا و به قوت خود باقي است. 
 
كرنا نوازي در گيلان به عنوان يك نوع عزاداري مرسوم است. 

کرنا نواري

كرنا يكي از سازهاي منطقه است كه تا پيش از اين براي اطلاع رساني و اعلام خبري به مردم از آن استفاده مي شده و امروزه تنها به عنوان ساز مراسم عزاداري شخصي و مذهبي از آن استفاده مي شود. 
 
كرنا معمولا به صورت دسته جمعي و در قالب گروههاي ده نفره كرنانواز نواخته مي شود كه يك نفر سرگروه بوده و بقيه او را همراهي مي كنند. 
 
طريقه نواختن كرنا بدين گونه است كه شخص با تجربه اي به عنوان تك نواز گروه، نوايي را در كرنا مي دمد و بقيه نفرات پاسخ مي دهند. 
 
تك نواز گروه، مصيبتي از حضرت امام حسين (ع) را در داخل كرنا دميده و پس از آن صداي "واي واي" از كرناي وي به گوش مي رسد در اين لحظه گروه، نواي "حسين واي" را در كرنا مي دمند بدين ترتيب شنوندگان "واي واي، حسين واي" را از تك نواز و گروه او مي شنوند. 
 
كرنا به جز ايام سوگواري امامان به ويژه امام حسين (ع ) در يادبود شهدا و براي خانواده هاي كه داغ جوان ديده باشند نيز نواخته مي شود. 
 
"كرنا" آلتي بادي و بلند كه داراي صداي بم و رسائي است، چون سوراخ ندارد با انگشتان نواخته نمي شود از اين رو فقط با دم نوازنده از آن صدا حاصل مي شود. 
 
جنس بدنه كرنا از ني است كه براي استحكام بيشتر پوششي از بريده هاي ني روي بدنه آن بسته مي شود طول آن متفاوت بين دو تا چهار متر و گاهي بيشتر است "سر عصايي شكل كرنا" محل خروج و تشديد صدا از جنس كدو است. 
 
كرنا سازي قديمي و تاريخي است كه در استانهاي مخـتـلف ايران به شكـلهاي متـفاوت ساخـته و اجرا مي شود مهـمترين كرناهـا، كرناي شمال، گـيلان و كرناي مشهـد است و اين ساز بـيـشتر در كردستان و آذربايجان مورد استـفاده قرار مي گـيرد. 
 
"كرني" يا "كرنا" مركب از دو لغت كر و ناي است "كر به معني جنگ و در فارسي به صورت كارزار آمده است و ناي همان "ني" است كه در گيلان از ني ساخته مي شود. 

کرنا نوازي

با سري به شكل دايره "ن" يا "ل" و به طول 2.5 متر است كه به وسيله هيئتهاي سه يا چهار نفري در نمايش وقايع جنگلي نظير واقعه كربلا نواخته مي شود. 
 
كرناي شمال را " درازناي" نيز مي نامند چون لوله فاقد سوراخ تغيير دهنده صوت است لذا اصوات با تغيير فشار دم در لوله ايجاد مي شود و فاقد تنوع صوتي است. 
 
استفاده از كرنا در گيلان، خراسان و فارس مرسوم است، كرنا در گيلان بدون زبانه و سوراخ بوده از سه قسمت تشكيل مي شود قسمتي كه در دهان قرار مي گيرد، قسمت بدنه كه در ازاي آن گاه به بيش از 3.60 متر مي رسد و قسمت سر آن كه خميده و به شكل عصا است. 
 
حفظ آئينها و سنتهاي عاشورايي از مصاديق خودباوري و اعتقاد قلبي ما به ائمه اطهار است 
 
به هر حال حفظ آئينها و سنتهاي عاشورايي از ديگر مصاديق خودباوري و اعتقاد قلبي ما به ائمه اطهار است و هر ساله با شور و اشتياق به استقبال ماه محرم مي روند و بر سر و سينه خود مي زنند و بر اين ماتم عظما اشك مي ريزند. 
 
محرم در آئين ما جايگاه والايي دارد و هر منطقه و اقليم از كشور بر اساس باورها و اعتقادات و برخاسته از فرهنگ محلي خود اين آئين را برگزار مي شود. 
 
بدين ترتيب هنرهايي چون شعر، تعزيه، موسيقي، نوحه خواني و ... از آئينهاي محرم جدايي ناپذيرند و به واسطه اين هنرها مسائل و پيامهاي عاشورا توانسته تا به امروز به خوبي انتقال پيدا كند. 
 
با توجه به وضعيت "هنر محرم" در دهه هاي اخير، استادان فن احساس نگراني مي كنند از اينكه اين هنرها از اصالت و مسير اصلي خود در حال خارج شدن هستند و چه بسا در برخي از جهات در جهت مخالف اهداف اصلي حركت و موجب تحريف و مسخ پيامهاي اصيل محرم، عاشورا و كربلا باشند. 
 
موسيقي مذهبي بخشي از هويت موسيقي ملي ماست و اين تعامل به حدي است كه حتي در قرائت قرآن نيز از اسامي فواصل و دستگاههاي موسيقي كه در طول تاريخ داشته ايم استفاده مي كنيم علاوه بر اين در نوحه ها و تعزيه ها نيز باز از همين عناوين استفاده شده و مي شود. 
 
موسيقي مذهبي در ماه محرم نيز موسيقي است كه متناسب با سوگواري در اين ماه و روحي باشد كه در اشعاري كه به عنوان مرثيه از قدما و مرثيه سراها و نوحه خوانان قديمي باقي مانده، ديده مي شود كه البته متاسفانه اين روزها كمتر آنها را مي شنويم.

علم بندی در ماسوله  
  
«علم بندی» یکی از آئین های ماه محرم در ماسوله هست که در آئینه زمان شکل گرفته است. اهالی ماسوله به این رسم «طوق بندی» می گویند. برخی مورخان معتقدند که این مراسم در دوره صفویه به شکلی مدون و نظام مند درآمد.  

در ماسوله پنج امامزاده وجود دارد: عون ابن علی(ع) (در مرکز ماسوله)، عین علی زین علی (در یک کیلومتری ماسوله)، امامزاده هاشم (در فاصله 3 کیلومتر دامنه کوه)، امامزاده ابراهیم (در بالای ماسوله). 

ماسوله 6 محله دارد که عبارتند از: مسجد بر، ریحانه بر، خانه بر، کشه سرعلیی، کشه سر سفلی و اسد محله. ناحیه ریحانه بر و مسجد بر را که مجاور همدیگرند به نام مسجد بر و کشه سر علیی و سفلی را نیز به نام کشه سر می شناسند. 

محلات اصلی چهارگانه ی ماسوله هر کدام یک علم دارند که شکلی عمودی دارد تا متناسب با ساختار معماری خاصی که ماسوله دارد، بتوان آن را به راحتی در کوچه های باریک و تو در توی ماسوله حرکت دارد. در بالای برخی علمها پنجه ای فلزی که نماد دست بریده ی ابوالفضل است قرار دارد. علم ها در سراسر سال تا روز هفتم محرم، در مساجد محله ها نگهداری می شوند.  
محرم در ماسوله از غروب 29 ذی الحجه با مراسم سنج زنی آغاز می گردد. اولین صدای سنج حوالی ساخت 5 عصر از کوچه های مسجد بر شروع می شود و پس از آن صدای سنجهای محلات خانه بر، کشته سر و اسد محله نیز آغاز می گردد و طنینشان در هم می آمیزد و بدین ترتیب آغاز ماه محرم رسما اعلام می شود.  

مراسم علم بندی در روستاهای دیگر فومن نیز انجام می شود اما در ماسوله نظم و جلوه بیشتری دارد و استقبال بیشتری از آن می شود، به طوری که در شهرک 1000 نفری ماسوله، 6000 نفر برای این مراسم گرد هم می آیند.  

در روز پنجم محرم اعضای هیات عزاداری کشه سر تشتی را که درون آن مقدری آب ریخته شده و روی آن را با پارچه سیاهی پوشانده اند دور مسجد می گردانند و مردم بر حسب وسع خود نذورتی را داخل آن می ریزند که خرج مراسم عزداری و تهیه لباس برای علم می شود.  

در روز هفتم ماه محرم، ریش سفیدان هیات های چهار محله ماسوله علم های هیات های عزداری را به بقعه عون ابن علی (ع) می برند. علم ها به وسیله ریش سفیدان محله ها همراه با مشایعت مردم به دست ها اعطا می شوند. علم های محلات، توسط هیأت امنای هر محله با پارچه های سبز رنگ و نمادهایی عاشورایی ملبس می شوند. دست ها به نوبت و اولویت مسجدها (که دسته «مسجد بر» به احترام وجود بقعه، اولین علم را دریافت می کند) جمع می شوند تا علم را دریافت کنند. برای نظم دادن به جمعیت سوگواران و رعایت اولویت در اعطای علم، هیاتی به نام «هیات محرم» وجود دارد که نزدیک مکان اعطای علم مستقر می شود.  

بر طبق سنت های گذشته، هر محله چند علمدار از خانواده های قدیمی دارد که وظیفه علمداری، نسل به نسل به آنان رسیده است. آنان نیز بر اساس یک نظام گردشی سالانه در محله خود نوبت خانواده علمدار را مشخص می کنند تا این مشارکت جلوه ی عامتر و مردمی تری به مراسم محرم ببخشد. دسته های عزاداری ماسوله را دور می زنند و با رسیدن به مسجد هر محل،علم درون مسجد گذاشته می شود.  

مراسم پایان عاشورا نیز در شب عاشورا با نظمی خاص از ساعت 2 شب از مسجد بر با حرکت دسته ی عزداری آغاز می گردد. دسته ی خانه بر وقتی حرکت خود را شروع می کند که دسته ی مسجد بر از بام محله خانه بر گذشته باشند و همینطور محله های کشه سر و اسد محله در انتظار دسته ی عزاداری خانه بر و کشه سر می مانند که در پی آنان ماسوله را دور بزنند و شب عاشورا را صبح کنند.  


مراسم علم بندي


مراسم علم بندی به دلیل اعتقاد مردم ماسوله به متبرک بودن بقعه عون بن محمد همه ساله در کنار این بقعه برگزار می شود. عون بن محمد از یاران سید جمال الدین اشرف از سادات علوی گیلان بود که در قرن سوم هجری در ماسوله درگذشت. او به چوپانی وصیت کرد که پیکرش را در همان جایی که درگذشته بود به خاک بسپارد. چوپانان کهن بر گرد مزار او خانه ساختند و هسته ماسوله را بنا نهادند. پیشترها مراسم تغزیه در ایام محرم در ماسوله برگزار می شد اما با مرگ رضا نعمت زاده آخرین تعزیه گردان ماسوله به فراموشی سپرده شده است.  

مراسم محرم در انزلی 
  
در دوازدهمین روز ماه محرم یعنی سومین روز از شهادت امام حسین، در برخی نقاط گیلان از جمله انزلی دسته ای به نام دسته قوم بنی اسد به راره می افتد. بنا به روایات تاریخی، قوم بنی اسد که از اعراب ساکن سواحل فرات بودند، روز سوم عاشورا به محل قتلگاه رفتند و اجساد شهیدان را دفن کردند.  

دسته قوم بنی اسد لباسهای بلند سفید می پوشند و برخی بیل و کلنگ بر دوش می گیرند و چنین می نمایند که برای دفن شهیدان کربلا می روند و نوحه هایشان نیز حکایت از همین امر دارد.  

مراسم محرم در لاهیجان 
  
1- کرپ زنی  
  
در این عزاداری که در ایران کم نظیر است، افراد دو قطعه چوب (کرپ) در دست دارند، با وزن مرثیه ی خاصی که مرثیه خوان آن را می خواند آنها را به هم می کوبند و قسمتی از مرثیه را به عنوان جواب خواننده ی مرثیه، تکرار می کنند. کرپ، تکه چوبی استوانه ای است به سنگینی 400 تا 600 گرم که از میان به دو برابر تقسیم شده و هر پاره تسمه ای چرمی پیکر خود دارد و دست کرپ زن در میان آن قرار می‌گیرد و کرپ زن می تواند به آسانی آن را بر هم بکوبد.  

محمد ابراهیم غبرائی (متخلص به فانی) در سفری که در اواخر قرن 12 شمسی به کربلا داشت، این نوع ویژه ی عزاداری را دریافت و پس از جست و جو درباره ی تاریخچه و فلسفه ی وجودی آن، در بازگشت به شهر خود (لاهیجان)، با توجه به طبع شعری که داشت ریتم های جدیدی برای آن ابداع کرد و مرثیه هایی به زبان فارسی برای آن سرود و آن را در شب دسته ی محله ی شعربافان به اجرا درآورد. در یک نوع آن، عزاداران خم و راست می شوند و کرپ ها را به هم می کوبند و در نوع دیگر هم ایستاده این کار را انجام می دهند. 

گفته می شود آن روز که پیکر خونین سیاوش را از توران به ایران می آورند سوگوارانی که در پی او روان بودند سنگ بر هم کوفته و مویه می کردند.
  
باید توجه شود که در سده های گذشته، عراق از سرزمین های ایران قدیم بود.  

2- چهل منبر  

در شب عاشورا پیش از به راه افتادن سوگواران، مراسم چهل منبر در تمامی محله های قدیمی لاهیجان برپاست. در این مراسم، خانه هایی که در طول سال مجالس روضه خوانی داشته اند. منبری را که بر آن روضه خوانده شده است از خانه بیرون آورده و در کنار خانه قرار می دهند و تشتی که تا نیمه از گل انباشته شده بر روی منبر می گذارند و مقداری برنج در کنار تشت در ظرفی دیگر قرار می دهند.

با غروب آفتاب، سوگوارانی که نیازی در دل دارند در حالی که 72 شمع و 72 دانه خرما به یاد 72 شهید دشت کربلا در دست دارند از چهل منبر می گذرند. سوگواران در کنار هر منبری که می گذرند شمعی را بر می افروزند و بر گل درون تشت فرو می کنند. سپس دانه ای خرما در کنار تشت می گذارند و چند دانه برنج از کنار تشت برمی دارند و پس از خواندن دعا و بیان خواسته اش به سوی منبر دیگر می روند و از 40 منبر می گذرند. 

این مراسم در سکوت انجام می شود. عزاداران وقتی به خانه می رسند برنجی را که در چهل منبر گردآورده با برنجی که در خانه دارند آمیخته و فردای آن روز آن را پخته و می خورند با این امید که به خواسته شان دست یابند و به سفره شان برکت داده شود.  

3-لال پله 
  
در شبی ک شمع به دستان از کوچه های تاریک لاهیجان می گذرند زن هایی پیچیده در چادر که تلاش می نمایند کسی آن ها را نشناسد، از کوچه ها می گذرند و خانه های ویژه ای را می جویند که از آشپزخانه هایشان بویی برخاسته از شیرین پلو آمیخته به زعفران می آید. این زنان که بیماری در خانه داشته و یا خواسته ای در دل و یا شکمی گرسنه؛ کفیگیری بر در می کوبند و چون در باز می شود بدون هیچ کلامی دیگ و کفیگیر را به صاحبخانه داده و او مقداری از شیرین پلو ریخته شده را که نثار نام دارد با همان کفگیر در دیگ ریخته و به وی باز می گرداند. زن دارای خواسته این کار را در چهل یا هفتاد و دو خانه انجام می دهد و آنچه را که گرد آورده به خانه برده و با دیگر افراد خانه خورد به این امید که حاجت و خواسته اش برآورده شود. این مراسم لال پله نام دارد زیرا دارنده خواسته و گردآورنده خوراکی در همه زمان هایی که در کوچه ها می گردد تا خوراک گردآورد سخنی نمی گوید. پله هم در زبان گیلکی به معنی برنج پخته است.  

4- برات 
  
با آغاز روز عاشورا، آنگاه که سوگواران آماده می شوند تا سوگ امام حسین(ع) و یارانش را برگزار کنند، بعضی از مردم که خواسته ای در دل دارند در هر نان تیمیجیان که نانی بومی و ساخته شده از برنج است چند دانه خرما قرار داده و دور نان را کلش (ساقه برنج) پیچیده و در میان نزدیکان و همسایگان پخش می کنند تا شاید خواسته شان برآورده شود. مردم لاهیجان این مراسم را برات می نامند. 

"ککه" يا "کشته" نذري مردم گيلان 

پخت نوعي شيريني به نام "ککه" يا "کشته"، دادن شربت و نصب منبع هاي آب در اطراف مساجد و سطح شهر، اطعام دهي ، پرداخت نذورات ، راه اندازي علم و کتل ، حمل پرچم هاي سبز با عبارت هاي "يا حسين شهيد" به وسيله کودکان و نوجوانان و سقاشدن کودکان سياهپوش با عنوان نذر حضرت علي اصغر (ع) از جمله جلوه هاي زيباي آيين هاي سوگواري در منطقه گيلان است.

انتهای پیام/ش
برچسب ها: سنت ، عزاداری ، گیلان
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.