به گزارش حوزه سینما باشگاه خبرنگاران، این داستان پرفراز و نشیب خانوادگی درباره سه نظامی که بعد از پایان جنگ جهانی دوم به خانه و زندگی غیرنظامی برگشتهاند، امروزه حدودا به دست فراموشی سپرده شده.
در زمان خودش نیز منتقدان معروفی چون منی فاربر و رابرت ورشو، با دیده تحقیر به آن نگریستند و دیدگاه فیلم را چپ یا زیادی لیبرال تلقی و از آن انتقاد کردند.
از طرف دیگر، کارگردان فیلم، ویلیام وایلر و نویسنده داستان فیلم هم امروزه دیگر مد نیستند. با وجود همه اینها، بهترین سالهای زندگی ما، از پر احساسترین فیلمهایی است که درباره بازگشت سربازها از جبهه ساخته شده. ضمن آن که مهر واقعی زمانهاش پایش خورده و به فیلمبرداری عمق میداندار گرگ تولند یکی از نفسگیرترین کارهای این فیلمبردار بزرگ است.
نکتهای که درباره این فیلم هالیوودی نامتعارف به ذهن میرسد، اشارهاش به "اختلاف طبقاتی" شخصیتهای اصلی و تاثیری است که این موضوع بر زندگی و سرنوشت فردریک برخاسته از طبقه مرفه، راسل طبقه متوسط و آندروز طبقه کارگری گذاشته است. اگرچه مثلا، ملاقات این سه در یک کافه میتواند تمهیدی رومانسک تلقی شود ولی کنار هم جنگیدنشان در جبهه کاملا باورپذیر است.
انتخاب هارولد راسل (بازیگری غیر حرفهای، که دستاش را هم واقعا در جنگ از دست داده بود) برای ایفای یکی از نقشهای اصلی، البته محدودیتهایی برای فیلم به وجود آورده. اما واقعی و ملموس بودن شخصیتاش، از قضا، جنبهای مستند به کار داده و به یکی کارتهای برنده فیلم تبدیل شده است.
صحنههایی که او و نامزد سینماییاش را در حال تقلا برای وفق دادن خود برای شرایط جدید نشان میدهد، به خاطر صداقت و لطافتشان، قلب را به درد میآورد و مشابهاش در سینمای آمریکا به ندرت یافت میشود.
منبع: ماهنامه دنیای تصویرانتهای پیام/