به گزارش حوزه
دانشگاه باشگاه خبرنگاران، متن بيانيه اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل خطاب به کشورهای عضو جنبش عدم تعهد به شرح زير است:
جنبش عدم تعهد که از آن با عنوان "غیر متعهدها" یاد می شود یکی از سازمان های فرامنطقه ای در عرصه بین المللی از زمان تاسیس خود در سال 1961 بوده است.
این جنبش بـه عنوان بزرگترین ندای جمعی رویکرد مستقلانه سیاسی، نظامی و اقتصادی کشورهای مستقل جهان و دوران جنگ سرد بود. دورانی که ویژگی اصلی نظام حاکم بر جامعه جهانی بر مبنای دو قطب بزرگ سیاسی- نظامی آن دوران یعنی بلوک شرق به رهبری شوروی و بلوک غرب به رهبری آمریکا شکل گرفته بود.
مهمترین اهداف این جنبش؛ حق تعیین سرنوشت، حاکمیت و استقلال ملی، نپیوستن به پیمانهای نظامی چند جانبه، استقلال عمل کشورهای عضو در مقابل نفوذ بلوکهای سیاسی قدرتهای بزرگ، مبارزه با امپریالیسم، نفی نژادپرستی و اشغال خارجی، دموکراتیزه کردن روابط بینالملل و همکاری اقتصادی براساس اصل برابری در حاکمیت بودند تا باشد که «به سلطههاي ناشي از زر و زور و تزوير " نه" و به خواست عادلانه انسانهاي مظلوم " آري " بگويند"
تداوم مسائل جهانی، تبعیض، شکاف میان کشورها، مشکلات زیست محیطی، حقوق بشر و لزوم اجتناب از برخوردهای گزینشی و بسیاری دیگر از این معضلات سبب شده تا جنبش در طول سالهای گذشته در نیل به آرمانهای خود و همچنین در راستای تحقق مقاصد و اصول ملل متحد بهگونهای بارز به ایفای نقش بپردازد.
با پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی و تغییر برخی مبانی مناسبات بینالمللی، به دلیل تداوم روح سلطهگری و تبعیض توسط قدرتهای بزرگ و در مقابل، فلسفه وجودی عدم تعهد، اعضای جنبش با استفاده از همان روح استقلالطلبی و دموکراتیزه نمودن روابط بینالملل با انرژی تازهای روندهای جدید نظام بینالملل را به حوزههای همکاری خویش اضافه نمودند و همین مسئله سبب شد تا غیر متعهدها تاکنون بدون چالش جدی و خطرناک به کار خود ادامه دهند.
لذا در آستانه شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد که در کشورمان برگزار می گردد توجه به چند نکته حائز اهمیت است:
الف) کشورهای عضو، عدم تعهدشان را حفظ کنند
فلسفه تشکیل جنبش عدم تعهد، حفظ استقلال کشورها و عدم وابستگی آنها به ابر قدرت ها بود و جمهوری اسلامی ایران نیز که راهبرد اصلیاش در سیاست خارجی همان راهبرد "نه شرقی و نه غربی" است به این جنبش پیوست. اما آنچه در برخی مقاطع رخ داده حاکی از آن است که یا برخی کشورهای عضو به این سیاست پشت کرده و یا از بیم هیاهوهای کشورهای به اصطلاح ابرقدرت، نقش اصیل خود را فراموش کرده اند. این وجه تمایل به سمت کشورهای مستکبر و یا حرکت در ذیل سیاست های آنها تا جائی پیش رفت که آخرین اجلاس عدم تعهد در کشوری برگزار شد که خود متحد استراتژیک آمریکا بوده است!
بنابراین با توجه به وقوع تحولات منطقه ای، بازگشت و توجه بیشتر به سمت اجرای این راهبرد و بیداری و استقلال نسبت به ابرقدرت ها بسیار حائز اهمیت است و این دقیقا همان نقطه نگران کننده غربی ها و کشورهای مستکبر دنیا است. کشورهای عضو جنبش عدم تعهد باید "غیرمتعهد" بودن خود را همواره حفظ کنند و بدانند که کشورهای متخاصمی نظیر آمریکا اگر در فکر استعمار و تباهی ثروت آنان نباشند هیچ گاه به نفع و صلاح آنان نیز نمی اندیشند.
کشورهای عدم تعهد باید بدانند که حفظ استقلال و پیشرفت که رویکرد و شعار اصیل آنان است تنها از طریق مقاومت و ایستادگی در برابر ابر قدرت ها حاصل خواهد شد نه سازش و کنار آمدن با کشورهای متخاصم.
ب) ایفای نقش در عرصه سیاست
جنبش عدم تعهد بدلیل اینکه بیش از 120 کشور را به عضویت خود دارد و بعد از سازمان ملل بزرگترین سازمان بین الملی است می تواند جایگزین مناسبی برای جامعه بین الملل مدنظر کشورهای متخاصم باشد.
در چند دهه اخیر چند کشور محدود شامل اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل و برخی کشورهای دیگر که عمدتاً سیاست هایی هماهنگ با نظام سلطه دارند، همواره خود را محوریت جامعه بین الملل معرفی کرده و اظهارات و موضع گیری های خود را به نمایندگی از جامعه بین الملل انجام می دهند.
لذا اگر جنبش عدم تعهد نقش بی بدیل خود را دریابد می تواند نقش موثرتری در نظام بین الملل و مسائل جهانی ایفا کند و آنگاه به حق این جنبش می تواند داعیه نمایندگی جامعه جهانی را داشته باشد.
ج) ایفای نقش در عرصه سیاست
بیشک بحران اقتصادی جهانی که ضررهایش گریبانگیر مردم به استضعاف کشیده شده است نتیجه همان سیاستهای کاپیتالیستی و سرمایه سالاری است و در این میان شبکههای اقتصادی در هم تنیده دوران سرمایهداری مدرن، تقریبا به هیچ کشوری اجازه ندادهاند که از تبعات بحران اقتصادی در امان باشد.
این بحران در کشور هژمون سرمایهداری آغاز شده و به سرعت تمام ممالک غربی را فراگرفته و هنوز هم تبعات آن ادامه دارد.
در این میان، جنبش عدم تعهد میتواند تیغ تیز انتقادات خود را بابت مشکلات اقتصادی جهانی، متوجه اصل و اساس نظام سرمایهداری کند چراکه جنبش عدم تعهد با سودای استعمارزدایی پای به عرصه وجود نهاد. در چنین شرایطی، انتقاد از اساس نظام سرمایهداری توسط این جنبش نباید عجیب و دور از انتظار به نظر برسد.
از آنجا که پس از فروپاشی اتحاد شوروی اکنون تنها فلسفه وجودی جنبش عدم تعهد را باید مقابله با زیادهخواهیهای نظام هژمونیک بینالمللی تلقی کرد، جنبش عدم تعهد باید صدای خود را به گوش نظام سرمایهداری عالمگیر رسانده و رسما اعلام کند که این نظام را مسوول فجایع اقتصادی سال 2008 به بعد میداند.
برخی از کشورهای عدم تعهد خود از کشورهایی هستند که طعم سخت استعمار را در تاریخ خود چشیده اند و استعمار در این کشورها، به مثال کلاسیک استعمار در دروس دانشگاهی بدل شده است.
با توجه به نداشتن سابقه استعماری، بسیاری از این کشورها می توانند به حوزه نفوذ اقتصادی پی برده و کالاهای غربی مورد مصرف در کشورها را با کالاهای خود جایگزین کنند.
در پایان توجه به یک نکته حائز اهمیت است و آن اینکه هر تحولی که در نظام توزیع قدرت در جهان شکل بگیرد، مسوولیت جنبش عدم تعهد، عدم اتکا به ابرقدرتها و اصالت نبخشیدن به قدرت است. با چنین فلسفه وجودی، هر تغییر و تحولی را میتوان مدیریت و تفسیر کرد.
انتهاي پيام/ر