این مثل در مورد افرادی که به قدرت و زورمندی خود می بالند به کار می رود. فی المثل فلان گردن کلفت به اتکای نفوذ و نقودش مالی را به زور تصرف کند و به هیچ وجه حاضر به خلع ید و استرداد ملک و مال مغصوبه نشود.
امثال و حکم بخش مهمی از گنجینهٔ زبان است. ضربالمثل خزانهای است مملو از جهانبینی، آرا و عقاید، قوانین و احکام، آموختهها و تجارب، ادیان و آداب و رسوم تمام انسانها و مبین ذکاوت و درایت آنهاست.
تا حالا به این موضوع فکر کرده اید که دلیل اصلی بیان برخی از ضر ب المثل ها چیست، این برنامه "ریشه ضرب المثل ها" شما را با ریشه ضرب المثل های معروف آشنا می کند
مهدی محبتی دانشیار دانشگاه زنجان نشست «قرآن و پارسینگاری» گفت: قرآن را نباید صرفاً به عنوان یک کتاب دینی دانست چرا که مباحث زیبایی شناسی، وجوه هنری و تاثیرات آن بر ادبیات فارسی مثال زدنی است به گونهای که 250 ضربالمثل از قرآن وارد زبان فارسی شده است.
عبارت بالا گویای آن مرتبه از شرمندگی و سر شکستگی است که خجلت زده را یارای سر بلند کردن نباشد و از فرط انفعال و سر افکندگی سر تا پا خیس عرق شود و زبانش بند آید.
عبارت بالا از تاریخی ضرب المثل شد که فیلسوف شرق و صاحب کتاب اسفار، ملاصدرای شیرازی با ذکر شاهدی بارز و آشکار به حقیقت احساس و رد دلایل سوفسطایی پرداخت، چه احساس فلسفه سوفسطایی بر اصل جدل و سفسطه و قلب حقایق از طریق اقامه دلایلی که رد آن دلایل خالی از اشکال نیست استوار می باشد.
این مثل در مورد کسانی به کار می رود که چون معایب خود را نمی بینند و تشخیص نمی دهند می پندارند که دیگران هم آن معایب را نمی بینند و از آن بی اطلاع هستند.
این مثل در مورد افرادی که به قدرت و زورمندی خود می بالند به کار می رود. فی المثل فلان گردن کلفت به اتکای نفوذ و نقودش مالی را به زور تصرف کند و به هیچ وجه حاضر به خلع ید و استرداد ملک و مال مغصوبه نشود.
بشر به امید زنده است و در سایه آن هر ناملایمی را تحمل می کند. نور امید و خوشبینی در همه جا می درخشد و آوای دل انگیز آن در تمام گوشها طنین انداز است : مایوس نشوید و به زندگی امیدوار باشید.
احسان و نیکوکاری با دین و مسلک تلازمی ندارد و بیچاره در هر لباس بیچاره است و گرسنه به هر شکلی قابل ترحم می باشد، این سرچشمه ای بوده است تا ضرب المثل ما به وجود آید.
عقول دوم یا عقول بیدار که همان عقلای قوم هستند وظیفه دارند عقول اول یعنی جوانان ناپخته و خام را از رهگذر ارشاد و موعظه نگذارند از صراط مستقیم تفکر و تعقل که رهنمون بشری است منحرف شوند و راه عصیان و تمرد و سرکشی را در پیش گیرند.
درمیان جوامع بشری آحاد و افرادی وجود دارند که حس کنجکاوی آنها در کسب اطلاع و خبر مصرف میشود و اشتیاق وافر دارند اخبار و اطلاعات مکتسبه را غث و سمین کرده با جرح وتعدیل و دخل و تصرف در میان مردم نشر و پخش کنند.