مردم استان قزوين همانند ساير استانهاي ايران اسلامي در حالي به عزاداري و بزرگداشت دهه اول ماه محرم ميپردازند که عشق و ارادت آنها از روي اخلاص بوده وبا علم براينکه همين مراسمات اسلام را پايدار کرده است ادامه پيدا ميکند.
وقتی دو فرزند مسلم به نامهای محمد و ابراهیم به کمک مشکور زندانبان از زندان ابن زیاد گریختند، شب را به خانه زنی پناه آوردند. شوهر آن زن، حارث بود و برای پیدا کردن دو کودک، بسیار گشته و خسته شده بود. شب که به خانه آمد و فهمید دو کودک فراری در خانه اویند، صبح آن دو را کشت و بدنشان را به فرات افکند و سرشان را پیش ابن زیاد برد تا جایزه بگیرد. ابن زیاد هم دستور داد گردن خود او را در همان محلی که طفلان مسلم را کشته بود، بزنند. در فاصله سي كيلومتري كربلا، در حومه شهركي به نام مسيّب مزار و مرقد دو طفل مسلم بن عقيل قرار دارد كه داراي دو گنبد كاشي كاري شده در كنار هم است.
چند روز قبل از حلول ماه محرم، همه افراد، دست در دست یکدیگر با همدلی خاصی، کوچه ها و خیابان های شهر را مشکی پوش می کنند. هر کسی که بتواند، به نوعی در این برنامه سهیم شده، ارادت خود به اهل بیت علیهم السلام ابراز می کند.
تل به معنای تپه، توده خاك و ریگ است. سرزمین كربلا، ناهموار و دارای تل و تپه بوده است. در حادثه كربلا تپه ای مشرف بر محل شهادت شهدای كربلا وجود داشته كه حضرت زینب سلام الله علیها بالای آن میآمدند تا وضعیت برادر عزیزشان حضرت امام حسین علیه السلام را در میدان نبرد بررسی كنند.
کربلا تا سال ۶۱ هجری قمری بیابانی بودهاست به نامهای "نینوا"، "غاضریه" و "طف". اما بعد از سال ۶۱ قمری و واقعه عاشورا کربلا ، بهتدریج مورد توجه شیعیان قرار گرفت و پس از ساخت گنبد و بارگاه برای شهيدان کربلا ، به یکی از شهرهای زیارتی عراق تبدیل شد.حسین بن علی (ع) گوشهای از زمین کربلا (زمینی به مساحت ۳۶ کیلومتر مربع) را که اکنون شامل حرم او و شهيدان کربلا میشود، به شصت هزار درهم از مردم نینوا و غاضریه خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت به حرم راهنمایی کنند و از زائرین حرمش تا سه روز پذیرایی کنند.
اهل آن مجلس گفتند: تا به حال دروغگوتر از این دو مرد ندیدهایم. فضیل گفت: هنوز جلسه به هم نریخته بود که «رُشَید هُجری» سر رسید و سراغ میثم و حبیب را گرفت.
با فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری آذربایجان در سال 1991 م ؛مردم جمهوری آذربایجان دوره نوینی را شروع کردند و آنانی که سالهای متمادی در کنج خانه ها و بصورت مخفیانه عشق خود را به امام حسین و سایر شهدای کربلا ابرازمی نمودند توانستند با حضور دوباره درمساجد و حسینیه ها علاقه قلبی خود را به خاندان رسالت نشان دهند.
من را جدا كردند از كسانى كه داشتند به من گزارش مىدادند كه يك جملهاى بگويم، ديدم كه اينها ناراحتند گفتم چيه؟ گفتند كه بله ما داشتيم توى اين منطقه مىگشتيم، يك وقت چشممان افتاده به جسد يك شهيدى كه چند روز است اين شهيد بدنش در زير آفتاب اينجا باقى مانده...