
باشگاه خبرنگاران جوان - محسن فایضی در کانال تلگرامی خود با عنوان «انتفاضه فلسطین» در یادداشتی با اشاره به برجسته شدن موضوع هستهای ایران در رسانهها نوشت:
بالاخص بعد از ۷ اکتبر و اخیرا بعد از حمله صهیونیستها خط «هستهای» شدن ایران در رسانه و شخصیتها برجسته شد و بازتابهای بیرونی مختلفی داشته است.
بحث مفصلی است و با سادهسازی نمیتوان به آن پرداخت، اما از دو منظر مبنایی میتوان نقد کرد و معتقدم در لزوم هستهای شدن تهران «خیری» نیست.
اما چرا؟
هستهای شدن ایران، پایان گفتمان «جمهوری اسلامی» است!
اثر اول تصمیم به هستهای شدن، پیغام ایدیولوژی آن در ذهنهاست. منطق فتوای حرمت بمب هستهای، ذیل یک نگاه کلان اسلامی است:
فتوا نه فقط برای هستهای بلکه برای هر سلاح کشتارجمعی است. اگر یک برهه بمبهای هستهای و دورهای کشتار جمعی در دنیای غرب «بازدارندگی» تعریف شود، ما باید در همان پازل باشیم؟!
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری (۱۳۹۹/۱۲/۰۴):
فکر اسلامی ما میگوید سلاحی که در [کاربرد]آن، غیر مسلّحین، غیر نظامیها، و مردم عادّی تلف میشوند، این سلاح ممنوع است. این سلاح ممنوع است؛ حالا هستهای باشد یا شیمیایی باشد یا غیر اینها؛ این سلاح ممنوع است. ما بهخاطر نظر اسلام است که نخواستیم دنبال این سلاح برویم وَالّا اگر میخواستیم برویم شماها کی هستید، چه کاره هستید که بتوانید جلوگیری کنید.»
برخی میگویند فتواست، فتوا تغییر پذیر است. تغییر تنها فتوای ثبت شده در سازمان ملل، چه معنایی از هویت شیعی و اسلامی منعکس خواهد کرد؟
معتقدم اصرار بر هستهای شدن یعنی:
داریم به مخاطب میگوییم با پارادایم و گفتمان انقلاب اسلامی و ادعایش تا اینجا، بازدارندگی ممکن نیست!
یعنی میگوییم: گفتمان دینی و ایدئولوژی برای دنیای کنونی ناکارآمد است و اکنون دنیای واقع گرایی است! و چارهای جز جنگ در پازل آنها نیست.
چنین القایی از بن بست در تفکرات «انقلاب اسلامی» برای حفظ موجودیت در آنچه تاکنون اصول انسانی خودش تعریف میکرده است، «پایان جمهوری اسلامی است»
علی (ع) آمده بود بگوید، میتوان بدون معادلات معاویه ایستاد، حکومت عدل ساخت و این شدنی است.
اینکه برخی معاویه را بخاطر عدم تعهدش به اصول انسانی و اخلاقی و اسلامی، پیروز بر حکومت علوی جا بزنند، اشتباه بزرگی است.
بازدارندگی
گمان میشود در صورت هستهای شدن ایران، رفتار با ایران از سوی رژیم و در سطح کلانتر آمریکاییها متفاوت خواهد شد.
اثبات این گزاره نیاز به بحث زیادی دارد، اما رد آن مصداق زیادی دارد.
دوره بازدارندگی هستهای گذشته است. چون معادلات قدرت و جنگ، دیگر جنگ جهانی دوم و پس از آن نیست. مگرنه خیلی اتفاقات متفاوت باید رقم میخورد. مگرنه سرنوشت جنگ اوکراین چیز دیگری بود.
نکته آخر
بمبی که میدانند استفاده نمیشود، هیچ معادلهای نمیسازد. مثل خیلی بازیگرانی که هستهایاند و درگیر جنگاند!
هستهای شدن، افتادن در تله امنیتیسازی و تهدیدسازی از ایران در منطقه و دنیا توسط غربیهاست؛ و آنگاه خیلی از دوستان و همسایگان دشمن ما خواهند شد.