
باشگاه خبرنگاران جوان؛ اسماء خواجهزاده* - صدای خبرنگاری که یک روز نوشت: «صدایمان گرفت از بس به شما استغاثه کردیم و گفتیم دارند ما را قتلعام میکنند.» خاموش شد!
غم یک جوری است که حتی نویی روزهای سال جدید را بیرنگ میکند. میخواستم بنویسم سال نوتان مبارک که خبر و تصاویر شهادت خبرنگاری که ماهها غزه را با صدا و تصویر و دوربینش میدیدم، مچالهام کرد. یاد خوشحالیاش برای آتشبس که میافتم غصه عمیقتر میشود.
گریه حتی بیشتر از هربار نه راه نجات است نه راه فرار. حقیقت قرنهاست شهید میدهد. حقیقتی که از «مرا پنهانی به خاک بسپار» تا «فزت و رب الکعبه» تا «هيهات منا الذلة» تا «ما ملت امام حسینیم» تا «الی اللقاء في جوار الأحبة» امتداد یافته و تا دنیا دنیاست امتداد خواهد یافت.
وصیتنامه «حسام شبات» را اینجا میگذارم و هربار دیدمش وعده صادق حکیم فرزانه را تکرار میکنم که «پیروزی فلسطین به لطف الهی قطعی است.» دعا کنیم و از انتشار جنایتهای رژیم صهیونی دست برنداریم.
وصیتنامه خبرنگار شهید حسام شبات
«اگر در حال خواندن این نوشته هستید، یعنی من - احتمالاً بهطور هدفمند - توسط نیروهای اشغالگر اسرائیل کشته شدهام. وقتی که همه اینها آغاز شد، فقط ۲۱ سال داشتم؛ دانشجویی با رویاهایی مثل هر فرد دیگر. در طول هجده ماه گذشته، هر لحظه از زندگیام را وقف مردمم کردم. لحظهبهلحظه وحشتهای شمال غزه را مستندسازی کردم، مصمم بودم حقیقتی را که سعی داشتند دفن کنند به جهان نشان دهم. روی پیادهروها، در مدارس و در چادرها - هر جا که توانستم - خوابیدم. هر روز، نبردی برای بقا بود. ماهها گرسنگی کشیدم اما هرگز از مردمم جدا نشدم.
به خدا سوگند، وظیفهام را بهعنوان یک خبرنگار انجام دادم، جانم را برای رساندن حقیقت به خطر انداختم و حالا بالاخره آرام گرفتهام - چیزی که در این هجده ماه نشناختم- همه اینها را از روی ایمان به آرمان فلسطین انجام دادم. باور دارم که این سرزمین از آنِ ماست، و بزرگترین افتخار زندگیام این بود که در راه دفاع از آن و خدمت به مردمش جان خود را فدا کنم.
اکنون از شما میخواهم سخن گفتن درباره غزه را متوقف نکنید، نگذارید جهان رویش را از غزه برگرداند. به مبارزه ادامه دهید، به روایت داستانهای ما ادامه دهید، تا زمانی که فلسطین آزاد شود.
برای آخرین بار، حسام شبات از شمال غزه»
*نویسنده و مترجم