پدرها کوههای بلندند. قله را که بخواهی ببینی، کلاه از سرت میافتد. بااینحال، شانه که بخواهی برای گریه کردن، قدشان کوتاه میشود. دست بخواهی که دستت را بگیرد و از آتش و بلا و غم عبور بدهد، حامیترین میشوند و همراهترین. طوری پناه میشوند که دلت قرص بشود، خیالت راحت بشود، فکرت آرام بشود.
اصلاً از همان آنِ اول، عکس پدرها اینطوری توی قاب چشمهایمان حک شده و وقتی روزشان با سالروز میلاد امام علی (ع) همزمان میشود؛ در اقیانوسی از شیرینی و شادی غرق میشویم که تا چشم کار میکند نام و یاد پدران و مردان مردی است که با تأسی به غیرت و صلابت و مهربانی امیرالمؤمنین علی (ع)، تا بودهاند و هستند و خواهند بود، با قدرت ایمان و عشق تکیهگاه دوستداشتنی فرزندانشاناند و افتخار این آبوخاک. گوشهای از این تصویر زیبا را در گفتوگوی کوتاه ما با چند بازیگر نقشهای پدرانه ببینید و بخوانید که خودشان هم طعم شعفانگیز پدر بودن را چشیدهاند.
پدرشدن بهترین احساس دنیاست
محمد فیلی بازیگر نامآشنای تلویزیون که برای مخاطبان با نقشهای «نسیم بیگ» در «روزی روزگاری» و «شمر» در «مختارنامه»، در حافظهها حک شده است، درباره حالوهوای پدربودنش بیان کرد: خودم پدر شدهام؛ اما هرآنچه را امروز بهعنوان یک پدر به فرزندانم میدهم، از پدر خودم وام دارم.
وی ادامه داد: پدر شدن بهترین احساس دنیاست. اعتقاد دارم اگر خدا آدم را دوست داشته باشد، به او فرزند و اولاد میدهد و این فرزند خلف بار میآید. این خلف بودن بسیار مهم است؛ چون ممکن است ۱۰ فرزند داشته باشی و تنها یکی یا دو تای آنها خلف باشند. این اولاد خوب است که مهم است و خدا را شاکرم که از این نعمت برخوردارم و چهار فرزند دارم که سالم، مؤدب و تلاشگرند.
بازیگر سریال «چهاردیواری» اظهار کرد: فرزندانم همه کوشا و درسخوان بودند و به درجات بالایی از تحصیل رسیدهاند؛ اما از این سرمایهها استفاده شایسته نمیشود. پدرانی مثل من بسیارند. بچههای ما فوقلیسانس و دکتری دارند؛ اما در جای مناسبی از این مدرک و سواد آنان استقاده نمیشود و این برای من پدر و خیلی دیگر از پدرها ناراحتکننده است.
فیلی در پاسخ به این سؤال که آیا از فرزندانش درسی گرفته است، گفت: بله، من بردباری، صبر و تحمل را که خودم نداشتم، در این سالها از فرزندانم یاد گرفتهام.
وی درمورد آنچه از پدرش آموخته هم عنوان کرد: پدرم برای همسرش، که مادر ما بود، حرمت و احترام بسیاری قائل بود و این بزرگترین درس برای ما بود.
بازیگر سریال «بانوی عمارت» تصریح کرد: در کارنامه بازیگریام نقش «پدر» بسیار زیاد دارم؛ اما اولین نقش پدری که بازی کردم، سریالی بود بهنام «فرزندم بزرگ شده» در سال ۱۳۷۳ که در این قصه یک دختر و پسر داشتم و ماجراهایی که لحظات شیرین و جذابی داشت. در آن زمان این سریال بسیار مقبول و پرطرفدار بود و خودم هم خیلی دوستش دارم. فیلی خطاب به همه پدران گفت: عمر انسان کوتاه و عمر پدر بودن از آن کوتاهتر است؛ زیرا از بدو تولد، پدر نیستیم و سالها میگذرد تا پدر شویم. باید تمامعیار کنار فرزندانمان باشیم و به خواستههایشان توجه کنیم و نگذاریم سرخورده شوند و هوایشان را تا وقتی که زندهایم، داشته باشیم و کمکشان کنیم.
با فرزندانم رفیقم
محمد شیری را از پسِ سالها تجربه و کارنامه پربارش، همچنان بسیاری از مردم با نقش «سالار خان» (خان پایینبرره) و پدر شیرفرهاد در سریال «برره» به یاد دارند. شیری که خود پدر سه فرزند است، درباره جایگاه و نقش پدران در زندگی اظهار کرد: با احترام به همه مادرها، باید بگویم که پدرها تاحدی مظلوم واقع شدهاند؛ چون مقام مادر که والاست؛ ولی پدرها اغلب دردمندند و دردها را درون خود میریزند. شیری ادامه داد: من دو پسر و یک دختر دارم. دخترم در کار و زندگی مشاور من است و قدرت تشخیص خوبی در مسائل دارد؛ به همین دلیل، همواره در زندگیام با او مشورت کردهام و بسیار دوستش دارم. از ابتدا با فرزندانم رفیق بودهام و این را از آنان هم خواستهام که با فرزندانشان رفیق باشند. این بازیگر پیشکسوت تأکید کرد: من پدر و حتی پدربزرگ هم هستم؛ اما زمانه اینگونه نیست که بخواهم چیزی را به آنان تحمیل کنم. نسل امروز مانند نسل قبل نیست. درنتیجه، من بهعنوان یک رفیق صرفاً میتوانم فرزندم را راهنمایی کنم و از تجربیاتم بگویم؛ اما بچهها امروز روشن و چند سال از من جلوترند.
وی درخصوص اینکه آیا فرزندانش به مسیر بازی و بازیگری علاقه داشتهاند، گفت: بچههایم در کودکی در آثاری با من بازی کردهاند و دخترم تئاتر کار کرده است؛ ولی از او خواستم که به رشته دیگری بپردازد که آیندهاش را تضمین کند. بازیگری امنیت شغلی ندارد و فرزندانم خوشبختانه در مسیرهای دیگری موفقاند. بازیگری در ایران امنیت شغلی ندارد.
بازیگر سریال «ساختمان پزشکان» درباره محبوبترین نقش پدری که بازی کرده است، بیان کرد: اصولاً در این بیش از ۵۰ سالی که بازی میکنم، کارهایی را که مردم دوست دارند، دوست دارم؛ چراکه برای من بهعنوان بازیگر، نقشها تفاوتی ندارند. شاید بهعلت تکرار باشد؛ اما «شبهای برره» و نقش پدری من در آنجا بیشتر در ذهن مردم است. وی افزود: یک بازی در سال ۱۳۶۷ در مجموعهای با نام «آخرین روز تابستان» داشتم که نقش یک دیوانه و کارتنخواب را بازی میکردم؛ قصه پدری بود که وقتی دختر و همسرش جلوی چشمش در یک سانحه رانندگی از دست میروند، دیوانه میشود. این نقش را بسیار دوست دارم و داشتم و برایش تلاش کردم. یادم است که برای بازی در این نقش نامهای نوشتم که درخواست کردم یک هفته لباس بیمارستان بپوشم و با بیماران بیمارستان روانی همراه شوم که البته موافقت نشد؛ اما همواره تلاش کردم که شخصیتهایم را شناسنامهدار کنم.
شیری خاطرنشان کرد: آرزو میکنم در شرایط کنونی جامعه، هیچ پدری شرمنده فرزندانش نباشد. امیدوارم پدران در قید حیات سربلند و روح پدران آسمانی در آرامش باشد.
تجربه متفاوت پدری در «فاصلهها»
رضا توکلی، بازیگر خوشخلق سینما و تلویزیون را مخاطبان سالهاست که میشناسند؛ هنرمندی که نقشآفرینیهایش در سریالهای «او یک فرشته بود»، «یک وجب خاک» و «زیرزمین» شاید بیشتر در ذهن علاقهمندان سریالهای تلویزیونی مانده باشد.
وی مورد زندگی شخصی و تجربه پدرانگی خود گفت: بااینکه پدر دو فرزندم و ۴۰ سال از روزی که پدرم را از دست دادم، میگذرد، هنوز هم وقتی به یاد او میافتم، بغض گلویم را میگیرد که چه گوهر ارزشمندی را از دست دادهام.
بازیگر سریال «او یک فرشته بود» گفت: هنوز یادم نمیرود که وقتی پدرم به خانه میآمد، با صندوق عقب ماشینی که پر از میوه بود، تمام سختیها و گرفتاریهای زندگی را پشت در میگذاشت و میآمد. پدری که برای خانوادهاش بسیار زحمت میکشید و وقتی وارد خانه میشد، فضا را عوض میکرد. وجود پدر گرانبهاترین و ارزشمندترین دارایی برای زندگی همه ماست.
توکلی تصریح کرد: یاد همه پدران آسمانی شاد باشد. باید قدر همه آنانی را که هستند، دانست و به ایشان احترام گذاشت. پدرها هیچچیزی نمیخواهند و همه وجودشان متعلق به فرزندانشان است. چه چیز بالاتر از اینکه یک مرد شبانهروز زحمت میکشد تا زندگی و شرایطی را آماده و فراهم کند که فرزندانش در آن آرامش داشته باشند و راحت زندگی کنند؟
این بازیگر در پاسخ به این پرسش که کدام نقش پدر را در کارنامه کاری خودش بیشتر دوست دارد، بیان کرد: پدر سریال «فاصله»ها را بسیار دوست دارم؛ چون پدری بود که هم بهفکر فرزندان خودش و هم فرزندان برادرش بود.
توکلی یادآور شد: اینکه وقتی پدر میشوی، بچههای دیگر در سنوسال بچههایت را مانند فرزندان خودت میبینی و این اتصال بهلحاظ عاطفی برقرار است و چه خوب است که این اتصال قوی باشد، درواقع، به این معناست که تمام این دختران و پسران سرزمینت را همچون فرزندان خودت میبینی و برایشان طلب خیر میکنی.
نقش دوستداشتنی پدر در «ترانه مادری»
حسین سحرخیز بازیگری است که عمده آثار کارنامه کاریاش، تلویزیونی است و شاید شاخصترین بازی وی در سال ۱۳۷۷ و بازی در نقش بابک در مجموعه «روزی عقابی» باشد. این بازیگر درمورد تجربه پدر بودن بیان کرد: من پنج فرزند دارم که دو تای آنها متأهلاند و سه تای دیگر در شرف ازدواج. وقتی اولین اولاد آدم به دنیا میآید، لحظات پرهیجان و بااسترسی است که لذتی وصفناشدنی برای هر پدری به ارمغان میآورد. البته تعهد و مسئولیتهایی هم با این پدر شدن همراه است و جالبتر اینکه وقتی پدر میشوید، تازه نگرانیها و دلشورههای پدر خودتان را درک میکنید؛ موضوعی که پیشازاین به این وضوح درک نکردهاید.
بازیگر سریال «ریحانه» ادامه داد: نسل جدید ازمنظر ارتقای هوشی و ارتباط با فناوری جدید بسیار جلوست. من درباره موبایلم دائم از فرزندانم کمک میگیرم و بدهبستان اطلاعاتی در جریان است؛ اینگونه که ما بهعنوان بزرگتر تجربیاتی داریم که آنان را دوستانه و نه دستورالعملی، در اختیارشان میگذاریم و آنها هم تجربیات تازه و نویی دارند که گاهی برای من شگفتآور است. نکاتی که گاه از فرزند کوچکم میشنوم و یاد میگیرم و قبلاً در تصورم نمیگنجید.
سحرخیز درباره آنچه از پدرش آموخته است، گفت: از پدرم خیلی چیزها آموختم. او خیلی چیزها به من میگفت که وقتی به بلوغ فکری رسیدم، برایم بسیار ارزشمند بود. درسهای بسیاری از پدرم آموختم و همیشه آویزه گوشم بود و در زندگی بسیار کمکم کرد. پدرم بسیار باتجربه و دنیادیده بود و راهنماییهایی به من کرد که در سنین بالاتر، وقتی ازدواج کردم و پدر شدم، بسیار برایم راهگشا بود. این بازیگر درباره نقشهای پدر محبوب خود اظهار کرد: در «ترانه مادری» من نقش یک پدر و پدربزرگ را بازی میکردم که آن نقش را بسیار دوست داشتم. در سریال «ریحانه» هم بهنوعی، پدر شدم و آنجا هم نقش بسیار زیبایی بود که دوستش داشتم. نقشهای پدریام را دوست داشتم و وقتی مقابل کاراکتری که در قصه نقش فرزندم بودم، میایستادم، همواره تلاش میکردم که فرزند خودم را در صورت او متصور شوم و اینگونه بود که آن ارتباط حسی و عاطفی را که یک پدر باید داشته باشد، برقرار میکردم. بازیگر سریال «هوش سیاه ۲» در توصیه به همه پدران گفت: باید خودمان را با شرایط نسل جوان وفق دهیم. نباید علایق خودمان را تحمیل و باید تلاش کنیم که فرزندانمان را درک کنیم و روابط دوستانه با آنها داشته باشیم.
بهترین قدردانی از پدرها
پویا امینی بازیگر جوانی است که هنوز هم بهرغم گذشت دو دهه، عمده مخاطبان تلویزیون او را با سریال «خط قرمز» به یاد میآورند. امینی در این سالها در مجموعههای خاطرهانگیز بسیار به ایفای نقش پرداخته است؛ «کلانتر»، «خوش رکاب»، «خوش غیرت» و «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» بخشی از این آثار است. این بازیگر درخصوص حالواحوال پدرانگیاش اظهار کرد: من پدر یک پسر ۱۸ سالهام و باید بگویم که پدر بودن یکی از زیباترین حسهایی است که هر مردی در زندگی میتواند تجربهاش کند.
وی ادامه داد: همه زندگیام را مدیون پدرم هستم و بیش از هر چیزی، انسانیت و مهربانی را از پدر مرحومم یاد گرفتم و عقیده دارم این خصایص از هر چیز در زندگی مهمتر است.
بازیگر سریال «در قلب من» درباره نقشهای پدرانه خود بیان کرد: نقش پدر را آنگونه که به این جایگاه بهصورت ویژه پرداخته شود، تجربه نکردهام؛ صرفاً در بازیهایم نقشی داشتم که فرزندی هم داشته است. معتقدم بهترین قدردانی از مقام و جایگاه پدر توجه نشان دادن به حرفها و صحبتهای اوست که بیش از هرچیزی میتواند یک پدر را خوشحال کند.
آموختن از فرزندان
بیوک میرزایی، بازیگر پیشکسوت و پرکار تلویزیون است که از سال ۱۳۶۲ و بازی در تلهتئاتر «آینه خیال» حضور خود در تلویزیون را آغاز کرد. علاقهمندان تلویزیون بدون شک او را با سریالهای «همسایهها»، «آپارتمان»، «مش خیرالله، صندوقچه اسرار» و «گمگشته» به خاطر دارند. وی درباره پدرانگی خود گفت: من یک دختر و پسر دارم که بسیار دوستشان دارم. آنها فرزندانی تحصیلکرده و بافرهنگ و بزرگمنشاند که سالها هم نقش پدر و هم نقش مادر را برایشان داشتم، چون مادرشان در جوانی از دنیا رفت.
وی افزود: البته که من نتوانستم جای مادر را آنگونه که باید، برایشان پر کنم؛ چراکه پرشدنی نبود. مادر ستون خانواده است و من زمانی این را فهمیدم که او را از دست دادم.
این بازیگر پیشکسوت افزود: پدر بودن زمانی لذت دارد که ببینی نهال وجود فرزندانت به ثمر نشسته است؛ یعنی موفق و سلامتاند و زندگی خوشی دارند و تلاشت باید بار داده و نتیجه مثبتی داشته است.
میرزایی در توضیح این که آموختنیهایش از فرزندانش کم نبوده است، اظهار کرد: در این سالها از فرزندانم بسیار آموختهام و امروز هر دوی آنها عاشقانه مراقب مناند.
بازیگر سریال «مدار صفر درجه» تصریح کرد: ما پدران چیزهای زیادی از فرزندانمان نمیخواهیم. آنچه میخواهیم در درجه اول، این است که آنها سلامت باشند که اگر سلامت باشند، قدردارن ما هم هستند. خوشحالم در این وانفسا، فرزندان سالمی تحویل جامعه دادهام.
وی توضیح داد: کار کردن، زحمت کشیدن، صادق بودن و پاک بودن چیزهایی است که از پدرم یاد گرفتم. پدر من راننده تاکسی و بعداز مدتی، راننده شهرداری و حقیقتاً آدم زحمتکشی بود. ما آن زمان که کمسن بودیم، این را درک نمیکردیم. میرزایی گفت: فهم فرهنگ اجتماعی در هنر برای من رقم خورد؛ یعنی من از زمانی که وارد تئاتر شدم، قدر فرزندان و پدر و مادرم را دانستم. در حقیقت، تئاتر شما را با فرهنگ و جامعهتان آشنا میکند و باعث علاقهمندیتان به محیط زندگی و کردار درست و حضور موجه میشود.
این بازیگر پیشکسوت تأکید کرد: آشنایی با هنر من را به سمت درست زندگی کردن راهنمایی کرد؛ اینکه چیزی از خودمان به جا بگذاریم که بچههایمان شرمنده نباشند.
میرزایی در توضیح نقش پدرانه موردعلاقهاش گفت: در سریال «روزگار جوانی» نقش پدری را بازی میکردم که مراقب و نگران دخترش بود. توانستم این نقش را طوری بازی کنم که بازتاب خوبی داشته باشد. مردم هم آن رادوست داشتند و خودم هم دوستش دارم.