محمود عباس، معروف به ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در طول جنگ غزه و جنایات مداوم رژیم صهیونیستی در سال گذشته، با واکنشهایی مواجه شده که غالبا به ضعف، بیعملی و عدم همراهی با آرمان مقاومت فلسطین متهم شده است.
این گزارش به بررسی عملکرد ابومازن و تشکیلات خودگردان طی این دوره میپردازد و نشان میدهد چگونه این نهاد به جای حمایت از مردم فلسطین، به نهادی اداری تحت مدیریت اشغالگری تقلیل یافته است.
واکنشها در مقایسه با سازمان ملل
در حالی که آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در چندین نوبت نسبت به جنایات اسرائیل ابراز نگرانی کرد و خواستار توقف خشونتها شد، واکنشهای محمود عباس عمدتا محدود به اظهارات دیپلماتیک بدون عمق یا تأثیرگذاری بوده است. برخلاف گوترش، ابومازن حتی نتوانست پیام تأثیرگذاری برای تقویت روحیه مردم یا بسیج حمایت بینالمللی ارائه دهد.
تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری ابومازن از گفتمان مقاومت فاصله دارد و بیشتر به سیاستهای مورد قبول اسرائیل تمایل نشان داده است. همکاریهای امنیتی میان تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی بهویژه در کرانه باختری، نمونهای از این رویکرد است. این همکاریها موجب شده تا بسیاری از مردم فلسطین احساس کنند که تشکیلات خودگردان به جای مقابله با اشغالگری، نقش واسطه یا ناظر را ایفا میکند. در طول جنگ غزه، تشکیلات خودگردان هیچ اقدام ملموسی برای جلوگیری از جنایات اسرائیل انجام نداد. شکایتهای رسمی و حقوقی در محافل بینالمللی، نظیر دیوان کیفری بینالمللی بهطور جدی پیگیری نشدند. این بیعملی نهتنها منجر به تشدید جنایات اسرائیل شد، بلکه اعتماد مردم فلسطین به ابومازن را نیز کاهش داد.
یکی از مهمترین انتقادات به محمود عباس، عدم بیان سخنرانی یا پیامهای الهامبخش در این بحران بود. رهبران مقاومت فلسطین در این مدت توانستند با بیانات خود حمایت مردمی را جلب کنند؛ اما ابومازن حتی یک جمله ماندگار که بتواند مردم را به مقاومت یا امید تشویق کند، ارائه نکرد.
منبع: صبح نو
فلسطینی گفت.
مرد اندیشمندیست