تلاش برای جانشین ساختن معادل‌های فارسی به جای لغات و اصطلاحات بیگانه همواره در جامعۀ ما محل مناقشه و موضوع، چون وچرا بوده است.

یکی از وظایفی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی برعهده دارد معادل‌سازی برای کلماتی است که از زبان های دیگر به زبان فارسی وارد شده است. انتقادهایی درباره برخی واژه‌گزینی‌های فرهنگستان مطرح می‌شود. در این راستا «مسعود هوشیار» فعال فرهنگی، طی یادداشتی در کانال تلگرامی «شبکهٔ متن‌پژوهی» نوشت:

مسخره کردن واژه‌های فرهنگستان دو علت دارد: ۱. یا از سر ناآگاهی است؛ ۲. یا ازروی کینۀ سیاسی داشتن به ساختار قدرت است.

تابه‌امروز سه فرهنگستان داشته‌ایم: فرهنگستان اول، زمان رضاشاه؛ فرهنگستان دوم، زمان محمدرضاشاه؛ فرهنگستان سوم، زمان جمهوری اسلامی. 

 ولی همیشه و از همان زمان پایه‌گذاری فرهنگستان اول، در دورۀ رضاشاه تا به امروز، واژه‌گزینی این سازمان را مردم و حتی بعضی روشنفکران دست انداخته‌اند؛ برای نمونه صادق هدایت، واژه‌های برساختۀ فرهنگستان را در مقالۀ «فرهنگ فرهنگستان» به باد طنز گرفته است؛ ازجمله «انگل» (به‌جای طفیلی) و «باشگاه» (به‌جای کلوب) و «پایان‌نامه» (به‌جای تِز) و «پزشک» (به‌جای طبیب) را با چوب تمسخر کُتک می‌زند.

 هدایت اگر امروز بود، شرمسار می‌شد از این مقاله و بی‌شک متنی عذرخواهانه می‌نوشت! چون ما الان داریم می‌بینیم که این برساخته‌ها چهارزانو نشسته‌اند در زبان فارسی. این کلمه‌های برساخته آن‌گونه جا افتاده‌اند که اکنون بیشتر مردم نمی‌دانند این واژه‌ها عمری هفتادهشتادساله دارند! 

بخش دیگری از برساخته‌های فرهنگستان که آرام‌آرام جاافتاده‌اند ازاین‌قرارند: شهرداری (بلدیه)، دادگستری (عدالت‌خانه، محکمه)، دماسنج (به‌جای میزان‌الحرارة)، هواپیما (Airplane)، یخچال (Refrigerator) و صدها واژۀ دیگر.‌

 علت مخالف با لغت‌های ساختۀ فرهنگستان، خُوکردگی به واژه‌های وِردِ زبان است. وقتی کلمه‌ای در کَلۀ مردم جا خوش کرد، بیرون‌ کردنش کار حضرت فیل است؛ زیرا  مردم به عادت‌زدایی تن نمی‌دهند و در برابر جایگزین‌ها می‌ایستند؛ زیرا خو کرده‌اند و به سخن نصرالله منشی در کلیله‌ودمنه: «خوکردگی بدتر از عاشقی است!»

 ولی ماجرای فرهنگستان سوم‌ که پس از ۱۳۵۷ش راه افتاد، داستان دیگری هم دارد. سال‌هاست که مردم در برابر نهادهای قدرت، چَموش‌اند؛ بنابراین ازسَر لجبازی توی دهنِ واژه‌های تازۀ فرهنگستان می‌زنند و آن واژه را دست می‌اندازند؛ حتی بعضی‌ها به‌عمد، تن به کاربردِ واژه‌های فرهنگستان نمی‌دهند.

ولی ازقضا همین فرهنگستان کلمه‌هایی پیشنهاد داده که سال‌هاست دارند از این دهان به دهانی دیگر می‌روند و زبان‌به‌زبان می‌چرخند؛ مانند «داده» (data)، نرم‌افزار (Software)، سخت‌افزار (Hardware)، روان‌شناسی (Psychology)، فرایند (Process)، پژوهش (Research)، «یارانه» (Subsidy)، «پایانه» (Terminal)، «سبد کالا» (Basket of goods)، «بازی جوانمردانه» (fair play)، «قهرمانی» (championship)، «پرورش اندام» (bodybuilding)، «شیرجه» (dive)، «نشان‌آور» (medalist)، «کرجی‌رانی» (rowing)، «شهرآورد» (derby)، »گُل‌پاک و مُهروموم» (clean sheet)‌ و صدها واژۀ دیگر! ازاین‌میان «گل‌پاک» و «مهروموم» و یکی‌دوتای دیگر هنوز دارند جای خودشان را باز می‌کنند.

بله. لغت‌های‌ بالا ساختۀ همین فرهنگستان است که «گرایه» را به‌جای «ترند Trend» و «موج‌پز» را به‌جای «ماکروویو Microwave» برگزیده است!

 پس این فرایند، طبیعی است: واژه‌ای که تازه می‌آید، برای ما ناآشناست و زمان می‌برد تا جای خودش را در ذهن و دلمان باز کند؛ بنابراین مردم دستش می‌اندازند و سربه‌سرش می‌گذارند تا جا بیفتد و اتفاقاً هرچه بیشتر چوب لای چرخش بگذارند، زودتر از ناآشنایی‌اش می‌کاهند و جا می‌اندازندش.  یادتان بیاید به واژۀ «پیامک» (Message) که چقدر مردم به آن خندیدند؛ ولی حالا نه‌فقط خنده‌دار نیست؛ بلکه بخشی از واژه‌های زبان فارسی است! 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.