احسانعلی عالی کارشناس سازمان برنامه و بودجه گفت :ایران کشوری است که بیش از ۷ دهه سابقه برنامهریزی دارد که در ۵ برنامه قبل از انقلاب تمرکز بر زیربناسازی و توسعه و در ۶ برنامه پس از انقلاب تلاشها ناظر بر اجرای طرحها و فعالیتهایی در کشور بود که نا برابری و کمبودها را کاهش دهد.
وی افزود: با توجه به نامتوازن و نامتعادل بودن توسعه مناطق کشور، اجرای برنامههای توسعه با تاکید بر آمایش سرزمین به سیاست غالب تبدیل شد تا شکاف بزرگ نا برابری در مناطق مختلف کشور منطقیتر شود.
عالی اضافه کرد: این چنین بود که در جزء یک بند الف ماده ۲۶ قانون برنامه ششم توسعه کشور دولت موظف شد در سال اول اجرای قانون برنامه، سند آمایش سرزمین ملی و استانی را تهیه و پس از تصویب در شورای عالی آمایش سرزمین، از سال دوم قانون برنامه ششم توسعه به مورد اجرا گذارد که بر این اساس، سند آمایش سرزمین در تاریخ ۱۱/۱۲/۹۹ مورد تصویب شورای عالی آمایش سرزمین قرار گرفت.
وی گفت: مروری بر نقدهای کارشناسان به اسناد آمایش سرزمین که برای هر استان به صورت جداگانه تهیه شده است، نشان میدهد که اجرای این برنامهها بسیار دور از ذهن بوده و امیدی به موفقیت آن نیست، زیرا بزرگترین اشکال این برنامه نادیده گرفتن مزیتهای نسبی مناطق است بگونهای که رشد و توسعه هر منطقه دستاورد اجرای آن باشد.
وی افزود: تاکید و الزامات قانونی اجرایی شدن این اسناد، ناگزیر هر دلسوز و دغدغهمند توسعه ملی و استانی را وادار به مطالعه و ارزیابی در حد بضاعت خود مینماید و از آن جا که بیشتر ایام خدمت خود را در استان سیستان و بلوچستان بوده و از سوی دیگر اهل آن دیار میباشم، سند آمایش ایناستان را مورد نقد کارشناسی قرار میدهم.
عالی تصریح کرد: هرچند ارزیابی دقیق و همه جانبه چنین سندی نیازمند زمان و نیز دانش و تجربه بالا در همه بخشها میباشد، اما با نگاه اجمالی و بضاعتی که از تجربه و دانش داشتم به ملاحظات زیر در مورد سند آمایش استان رسیدم که حضور صاحبنظران وعلاقمندان معروض میدارم.
۱-فعالیت تهیه سند آمایش استان روند متعارف طی نکرد. چندین بار شیوههای اجرایی و دست اندرکاران آن تغییر کرده و این روند کاری از کیفیت و محتوی مطالعه کاسته است.
۲-آمار و اطلاعات مورد استناد به روز و بهنگام نبوده و این نقصی مهم در تحلیلها و نتیجه گیریها به وجود میاورد.
۳-در بخشهای مختلف کمبود مطالعات واطلاعات لازم وجود دارد مانند معدن، آب، تجارت، ترانزیت و بخصوص مسائل اجتماعی وفرهنگی، میبایست قبل از شروع برای این مشکل چاره اندیشی میشد.
(هدفمند باشد و کجا باشداگر پیشنهاد ایجاد صنایع میدهید باید رابطه آن با تولید واب و…دیده شود)
۴-طبق ردیف ۴ مصوبه شورایعالی آمایش دبیرخانه باید شاخصهای کمی را به منظور نظارت بر نتایج و میزان تحقق اهداف سیاستگذاری و اجرای سند راتهیه نماید، این الزام به نظر انجام نگرفته است
۵-مطالعه سند آمایش نشان میدهد که شناخت عمیق و دقیقی از مناطق مختلف استان انجام نشده وقابلیتها ومشکلات جغرافیایی وفرهنگی مورد ارزیابی وتجزیه وتحلیل قرار نگرفته است و فقدان این شناخت قطعا عملی بودن، واقعی بودن و هماهنگی میان راهبردها و فعالیتهای اجرایی پیشنهادی را با تردید مواجه خواهد ساخت.
۶- در این سند از زونبندی ومنطقهبندیهایی نام برده میشود که نه محدودههای روشن وتعریف شدهای هستند و نه ویژگیهای آن معلوم است مانند جنوب منطقه شمالی، جنوبغربی منطقه مرکزی، شمال غرب منطقه شرقی و ...
۷- کم آبی وخشکی استان ملاحظه و در عین حال محمور تمام اسناد توسعه استان بوده و خواهد بود، در این سند پیشنهاداتی ارائه شده که تماما با این مقوله مرتبط بوده و چکونگی این ارتباط مغفول مانده واصطلاحات و الفاظ زیبا و کلان چنان بیپروا بیان شده که گویی این منطقه مثل (چراپونچی) بنگلادش هست؟ مثل توسعه زراعت، باغداری، صنایع پتروشیمی، معدنی، صنایع تبدیلی و…
۸-به مسئله پر اهمیت وتعیین کننده جمعیت وتحولات کمی وکیفی آن وقضا ومحیط توجه لازم دیده نمیشود. در حال حاضر هم در میان مشکلات زیاد و ریز و درشت توسعه استان اولویت بالا دارد. هر سند کلان وراهبردی بدون مطالعه عمیق و همه جانبه این مقوله، ناقص و ناکارا خواهد بود.
۹-گفته میشود مرز، بطور کلی و اعم از دریایی و خشکی هم فرصت هست و هم تهدید در طی مسیر بسوی رشد و توسعه. مرز برای سیستان و بلوچستان و توسعه آن فراتر از معمول، مهم و حیاتی است. بخصوص تهدیدات آن که در شرایط منطقهای و جهانی حال حاضر تعیین کننده است و ملاحظات بسیار زیادی را در طرحها و پروژههای توسعهای، رعایت نمود. این سند به چنین مقوله پراثری چنانکه باید نپرداخته و مغفول گذاشته است.
۱۰-به لحاظ تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی استان سیستان و بلوچستان از سه بخش تشکیل شده که اکنون هم میتوان نمادها و مصادیق این تقسیمبندی را ملاحظه کرد. ملاحظه شمالی، منطقه سرحد و ناحیه جنوبی که عموما مکران گفته میشود. شناخت دقیق ویژگیها و نیز تحولات انها ضرورتی تام میباشد که برای تحقق اهداف راهبردی سند مانند یکپارچگی سرزمینی، تقویت هویت ایرانی و اسلامی و توسعه پایدار لازمست، پیشنهاد سرمایهگذاری در طرحهای بزرگ عمرانی، صنعتی و کشاورزی بدون ملاحظه فوق خردمندانه نخواهد بود که در سند آمایش ارائه شده و مجموعه بایدها و نبایدها مشاهده نمیشود.
۱۱- دو اصطلاح قبائل و عشایر ضمن همگراییهایی که دارند دو مقوله جدا از هم میباشند، که آگاهی از آن و تجزیه و تحلیل جداگانه و مستقل هریک برای تهیه کنندگان بخشهای فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و حتی عمرانی ضروری است. افزایش تعداد روستاهای استان از حدود سه هزار در قبل از انقلاب به بیش از ده هزار در حال حاضر و مشکلاتی که از این طریق برای استان ایجاد شده و هم اکنون تداوم دارد ((به همین موضوع مرتبط هست)) در سند مورد نظر توجهی به این مقوله دیده نمیشود.
۱۲- پر واضح است که تهیه اسناد بالا دستی و راهبردی، چون آمایش در هر سطحی بسیار پیچیده، دشوار و حساس بوده و نیازمند اطلاعات وآمار کافی، شناخت عمیق و دقیق از ظرفیتهای فیزیکی و انسانی، محیط زیست طبیعی و انسانی و مقولات فرهنگی جوامع و کارشناسان با تجربه وآگاه به امور در سطوح مختلف میباشد.
وی افزود: اگر چنین الزاماتی فراهم نباشد نتیجه میتواند مجموعهای از نظرات وپیشنهادات بدون پایه، سطحی، ناپیوسته و نا کارا و غیر عملی باشد که نه تنها توسعهای را به دنبال نداشته باشد. بلکه به مشکلات و دشواریها اضافه مینماید.
کارشناس سازمان برنامه و بودجه گفت: امیدوارم در آستانه شروع به کار دولت، سازمان برنامه و بودجه کشور، گروههای توانمندی را مامور ارزیابی دقیق سند آمایش استانها نمایند، تا کاستیها و ضعفها، شناسایی و پیشنهادات اصلاحی در راستای کاراتر شدن مفاد سند ارائه کنند.