نصف جهان هنوز با بیش از ۶ هزار اثر تاریخی و باستانی، یکی از زیباترین استانها و از مهمترین مقاصد گردشگری ایران و جهان است؛ نصف جهان هنوز زیباست و با معماریهای دوره صفویه خود همچنان میدرخشد؛ این درخشش، اما سال به سال و حتی شاید ماه به ماه بیفروغتر میشود و این بیفروغی وقتی به چشم میآید که بدانی اصفهان؛ نصف جهان سال به سال بیجانتر میشود؛ زایندهرودش تشنه، زمینش خشک و مچاله و بنیان بناهای سحرانگیزش هر روز سستتر و لرزانتر میشود؛ تَرَک برمیدارد و میشکند و آرام آرام فرو مینشیند؛ آری، نصف جهانِ ایران و جهان در حال مچاله شدن؛ فرونشست و بلعیده شدن است.
در ادامه درباره علل و عوامل ایجاد فرونشست و راهکارهای احتمالی رفع این بحران را با حمیدرضا صفوی؛ معاون پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان میخوانید:
به اختصار و در چند جمله علل اصلی فرونشست زمین در اصفهان را بیان کنید؟
ما در زمینه بحث فرونشست زمین در اصفهان با یکسری علل سروکار داریم؛ عللی روی سطح زمین و زیرزمین که فرونشست زمین را در پی داشته است. علت اصلی و بلکه مهمترین علت، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی است که حالا به هر نحوی پمپاژ میشود، یا از طریق قنوات و چشمهها این آب تخلیه میشود یا عوامل انسانی و حفر چاهها.
امروزه بیشترین برداشت بیرویه توسط خود انسان انجام میگیرد و یکی از مهمترین مشکلاتی که ایجاد میکند، فرونشست زمین است؛ پیامدهای منفی دیگری هم مثل کاهش کیفیت آب و پیشروی آبهای شور از لایههای مجاور دارد؛ پس نگاه ما به این مسئله نگاه معلولی است، نه علتی.حجم شکستگیها در تأسیسات زیربنایی اصفهان بیسابقه است
علتهایی که معلول فرونشست را به دنبال داشتهاند؛ این علتها در اصفهان چه هستند؟
ماجرا از این قرار است که مناطقی مثل فلات مرکزی از قدیم با کمبود منابع آب سطحی مواجه بودهاند، خب حالا این مناطق که همیشه کمبود آب داشتهاند، با بارگزاریهای بیش از حد مواجه شدهاند؛ استقرار و تمرکز صنایع، گسترش و توسعه کشاورزی به دلیل نیاز بیشتر به غذا و مصرف بیشتر آب به دلیل جمعیت مهاجری که به سمت اصفهان آمده و میآید؛ همه این موارد باعث شده که ما به آب بیشتری نیاز داشته باشیم و حتی در بحث انرژی بخشی از انرژیها توسط منابع آب سطحی مثل سدها تامین میشود.
این موارد باعث شد که در ابتدا منابع در دسترس رودخانهها و تالابها تمام شده و به سمت خشکی بروند و در ادامه وقتی که ظرفیت این منابع یعنی رودهایی مثل زایندهرود و تالابهایی مثل تالاب گاوخونی، از بین رفت، منابع آب زیرزمینی به همان دلایل نیاز به آب بیشتر، مورد هجمه قرار گرفت، برداشت شد، سطح آب زیرزمینی افت کرد و ضربات جبرانناپذیری بر منابع آب زیرزمینی وارد شد؛ به عبارتی خاک خالی شد و شروع به نشست کردن کرد.
این نشست زمین در اصفهان، نشستی الاستیک نیست که مجدد ترمیم شود، بلکه گسترش پیدا میکند و مشکلاتی را برای سازههای روی زمین مثل ساختمانها، تاسیسات و بیمارستانها و سازههای زیرزمینی مانند انواع تاسیسات زیربنای آب و گاز ایجاد و آنها را با مخاطرات جدی مواجه میکند. فراموش نکنیم که درجه و رتبه شکستگی در تاسیسات زیربنایی شهر اصفهان درجه بسیار بالایی است و هیچگاه سابقه نداشته تا این حد شاهد شکستگی لولههای آب و فاضلاب باشیم.
حال اگر بخواهیم راهکار این مشکل یا بحران را هم پیدا کنیم، باید به سراغ علتها برویم و اینکه به چه دلایلی فرونشست ایجاد شده است؛ درواقع باید علتها را جست و برطرف کرد تا معلول برطرف شود.
فرونشست اصفهان از ۱۰ سال پیش وارد حریم شهر شده بود!
اثرات فرونشست زمین در مناطق مسکونی شهر اصفهان هر روز بیشتر مشاهده میشود، پیشروی این فرونشست را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبلا آثار فرونشست زمین در اراضی کشاورزی خارج از شهرها قابل مشاهده بود و، چون خسارت کمتری داشت و در مرز شهر نبود، محسوس نبود و کمتر مورد توجه قرار میگرفت، اما اکنون یک دهه است که فرونشست وارد مرز شهری شده و مشکلاتی را ایجاد کرده است.
راهکار حل این بحران چیست؟
گفتیم که علت اصلی ایجاد فرونشست، برداشت بیرویه آب است، که باعث تهی شدن سفرههای زیرزمینی و در نتیجه آن پیشروی فرونشست در شهر اصفهان شده است. اکنون راهحلهایی برای مناطق درگیر با فرونشست به کار گرفته شده است که:
راهکار اول:مدیریت مصرف است که تلاش شده تا آنجا که ممکن است ریختوپاشها و اسرافهایی که در زمینه آب صورت میپذیرد، کاهش یابد و از بارگزاریهای بیش از حدی که در زمینه آب انجام شده، جلوگیری شود.
راهکار دوم:بحث تامین آب برای مصارف مختلف است، به گونهای که روی منابع آب زیرزمینی فشار نیاید. ببینید نباید این نکته مهم را فراموش کرد که پروژهها و بارگزاریهایی که در اصفهان انجام میشود، ملی است، و البته در این میان یک اشتباه اساسی صورت گرفت؛ اینکه، چون اصفهان در منطقه مرکزی ایران قرار دارد و به لحاظ استراتژیکی منطقه امنی است و به لحاظ دسترسیها به نقاط مختلف کشوری منطقه ترانزیتی است، همه بارگزاریها روی آن انجام شده که همین امر نه تنها باعث ایجاد مشکلاتی، چون آلودگی هوا، ترافیک و تصادفات شده، بلکه مصرف آب بالایی را نیز در منطقه رقم زده است.
توجه کنید که منابع آب در منطقه برای مصارف محلی این سرزمین نیز کم است؛ استان اصفهان با ۱۰۶ هزار کیلومترمربع حدود ۶ درصد مساحت کشور را دارد، از سوی دیگر از لحاظ جمعیتی حدود ۵ میلیون نفر یعنی حدود شش و نیم درصد جمعیت کشور را دارد، با این حال فقط ۲ درصد از آب کشور را در اختیار دارد که این خود ناترازی آب را نشان میدهد. در چنین شرایطی و با چنین ناترازی بین جمعیت و میزان آب موجود و مصرفی، طرحهایی همچون طرح انتقال آب از اصفهان، راهاندازی صنایع آببر (که اخیرا در بالادست نیز صنعت دیگری به اشتباه افتتاح شده) و توسعه کشاورزی نیز صورت گرفته که اینها نه تنها لطف در حق اصفهان نیست، بلکه اشتباه بزرگی در حق این استان است.
راهکار سوم: از آنجاکه تاکنون ۱۳۰ میلیارد مترمکعب اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی کشور داشتهایم؛ پس اولین کاری که برای جبران این اضافه برداشتها باید انجام دهیم، تامین آب برای مصارف مورد نیاز است؛ چگونه؟ با اجرای تعهداتی که قرار بود در این زمینه صورت بگیرد، مثل اجرای تونل سوم کوهرنگ. تامین آب و کنترل برداشت در بخشهای مختلف اعم از کشاورزی، صنعت، بخش آب شهری نیز باید انجام شود و در کنار آن به تغذیه سفرههای زیرزمینی هم با جریان دائم رودخانه زاینده رود توجه شود.
منبع: تسنیم