معلولیت، چه جسمی، چه روانی و چه ذهنی، یکی از واقعیتهای تلخ ولی انکارناپذیر در جوامع مختلف بشری است. این وضعیت میتواند به شدت زندگی روزمره افراد را تحت تأثیر قرار دهد و آنها را در انجام فعالیتهای عادی زندگی با مشکلاتی مواجه کند. آمارها نشان میدهند که با افزایش سن، میزان و تعداد افراد دارای معلولیت به شکل چشمگیری افزایش مییابد و افراد بسیاری حتی پیش از رسیدن به میانسالی به نوعی از ناتوانی دچار میشوند. این مسئله از دیرباز وجود داشته و همچنان نیازمند توجه است. در چنین شرایطی، داشتن شغل و درآمد برای افراد دارای معلولیت یکی از ضروریترین نیازهای آنها محسوب میشود، اما همواره چالشهای زیادی بر سر راه اشتغال این افراد وجود داشته است.
در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، قوانینی وضع شده است که کارفرمایان را موظف میکند تا تعدادی از فرصتهای شغلی را به افراد دارای معلولیت اختصاص دهند. اما در عمل، این قوانین به دلایل مختلف، از جمله تبعیضهای ظاهری و فرهنگی، بهطور کامل اجرا نمیشوند. در نتیجه، افراد معلول اغلب از یافتن شغلی مناسب برای تأمین نیازهای روزمره خود محروم میمانند. این مسئله نه تنها موجب فشارهای اقتصادی بر فرد معلول و خانوادهاش میشود، بلکه او را به مرحلهای از وابستگی و ناامیدی میکشاند.
محمد امینیان ندوشن و دو تن از همکارانش از دانشگاه اردکان، پژوهشی را با هدف بررسی موانع اشتغال معلولین جسمی-حرکتی در شهر یزد انجام داده اند. آنها به دنبال این بودند که دریابند چرا افراد معلول در یافتن شغل با مشکلات بسیاری مواجه میشوند و چه عواملی به عنوان مانع در این مسیر نقش دارند.
در این تحقیق، پژوهشگران از میان جامعه معلولین جسمی-حرکتی شهر یزد، ۱۲ نفر را به روش هدفمند و از میان مردان انتخاب کرده و با آنها مصاحبه انجام دادند. این مصاحبهها تا زمانی ادامه یافت که دادههای به دست آمده به اشباع رسید و اطلاعات جدیدی اضافه نشد. سپس، دادههای حاصله از این طریق، مورد بررسی و موشکافی آماری قرار گرفتند.
نتایج این پژوهش نشان میدهند که موانع اشتغال افراد دارای معلولیت جسمی-حرکتی را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد: محیط و جامعه، خانواده، و مسائل فردی.
در کنار این سه دسته، محققان ۱۸ مانع فرعی را نیز شناسایی کردند که به عنوان چالشهای ثانویه در مسیر اشتغال این افراد نقش داشتند. این موانع مشتمل بر نگرشهای منفی در جامعه و عدم پذیرش افراد معلول در محیطهای کاری، نبود قوانین حمایتی کافی و مناسب، و همچنین ضعف در زیرساختهای شغلی و آموزشی بودند.
تحقیق همچنین نشان داد که خانوادهها نیز نقش مهمی در موفقیت یا شکست فرد معلول در اشتغال دارند. نبود حمایتهای عاطفی و مالی از سوی خانواده، یا داشتن نگرش منفی نسبت به توانمندیهای فرد معلول، میتواند به شدت بر روی انگیزه و اعتماد به نفس فرد تأثیر بگذارد. علاوه بر این، در سطح فردی، خودباوری پایین و نبود مهارتهای کافی نیز به عنوان عواملی شناسایی شد که فرد معلول را در یافتن شغل مناسب محدود میکنند.
این یافتهها که در نشریه «پژوهش توانبخشی در پرستاری» وابسته به انجمن علمی پرستاری ایران منتشر شده اند، نشان دادند که محیطهای کاری در بسیاری از مواقع، شرایط مناسبی برای حضور افراد دارای معلولیت فراهم نمیکنند. عدم تطبیق زیرساختها و نبود استانداردهای لازم در محیطهای کاری، افراد معلول را از بسیاری از فرصتهای شغلی محروم میکند. همچنین، جامعه هنوز به طور کامل نتوانسته است حضور این افراد را به عنوان بخشی از نیروی کار بپذیرد و بسیاری از مردم، توانمندیهای آنها را دستکم میگیرند.
نتایج این پژوهش اهمیت زیادی در درک مشکلات اشتغال افراد معلول دارد و میتواند به سیاستگذاران کمک کند تا با توجه به موانع شناسایی شده، راهکارهای مناسبی برای بهبود شرایط این افراد در جامعه تدوین کنند. بهخصوص، نقش حمایتهای قانونی و آموزشی در بهبود وضعیت اشتغال این افراد به طور ویژهای مورد تأکید قرار گرفته است. حمایتهای مالی و عاطفی خانواده و تغییر نگرش آنها نسبت به توانمندیهای فرد معلول نیز از دیگر عواملی است که باید در برنامههای آتی مورد توجه قرار گیرد.